English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
heterophyllous دارای برگهای جوربجور
Other Matches
flaggy دارای برگهای شمشیری
acinceous دارای برگهای شمشیری
acutifoliate دارای برگهای نوک تیز
dialysepalous دارای کاس برگهای جدا
half evergreen دارای برگهای نیمه سبز درفصل زمستان
diversiform جوربجور
omnifarious جوربجور
varying جوربجور
patchy جوربجور
patchiest جوربجور
patchier جوربجور
patchiness جوربجور ناجوری
changful جوربجور شونده
heterogeneously بطور جوربجور
the f. of a tree برگهای درخت
sageittate leaves برگهای پیکانی
mercantile papers برگهای بهاداربازرگانی
gigas برگهای ضخیم تر و تیره تر
yellowing leaves برگهای زرد شونده
process server مامور ابلاغ برگهای قانونی
stringing نخ کشیدن برگهای توتون وامثال ان
vaude نمایش جوربجور واریته درام کوچکی که توام بارقص واواز باشد
interleaf برگ سفید که لای برگهای کتابی بگذارند
ivy geranium یکجور شمعدانی عطر که برگهایی مانند برگهای پاپیتال دارد
debenture bond برگهای که پشتوانه ان فقط اعتبار صادر کننده است سهم قرضه
pot pourri کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
serrate leaves برگهای ارهای یا دندانه دندانه
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
fraught with دارای
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
three legged دارای سه پا
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
odoriferous دارای بو
three-legged دارای سه پا
footy دارای پا
overbusy دارای کارزیاد
miasmatic دارای دمه بد بو
palmy دارای نخل
melodious دارای ملودی
papillose دارای برامدگی
melodic دارای ملودی
miasmal دارای دمه بد بو
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
salaried دارای حقوق
formal دارای فکر
mammilate دارای پستان
pelliculate دارای پوسته
nitrous دارای شوره
petiolate دارای دمگل
petiolated دارای دمگل
pileate دارای کلاهک
weighted دارای وزن
monandrous دارای یک شوهر
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
portentous دارای فال بد
multilineal دارای چندین خط
multifid دارای چندشکاف
energetic دارای انرژی
nucleate دارای هسته
myrrhic دارای بوی مر
multiflorous دارای بیش از سه گل
of that ilk دارای همان جا
monatomic دارای یک جوهرفرد
monoclinal دارای یک شیب
monometallic دارای یک فلز
monopetalous دارای یک گلبرگ
synonymous دارای تشابه
synonymous دارای ترادف
muciferous دارای مخاط
stilted دارای چوب پا
myrrhy دارای بوی مر
sabulous دارای شن ریزه
alcoholic دارای الکل
spirituous دارای الکل
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
low spirited دارای روحیه بد
splashy دارای ترشح
low-spirited دارای روحیه بد
staminate دارای جرثومه نر
alcoholics دارای الکل
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
sulfureous دارای گوگرد
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
shoaly دارای جاهای کم اب
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
artiodactyl دارای سم شکافته
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
pinnular دارای بالچه
quartziferous دارای در کوهی
rarely beautiful دارای زیبائی
rattly دارای صدای تق تق
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
reboant دارای واکنش
pinnular دارای برگچه
magneto دارای مغناطیس
acetylize دارای ریشهء
azotic دارای ازت
basined دارای ابگیر
dyslogistic دارای خاطرات بد
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
double tongued دارای دوقول
dolose دارای قصدجرم
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
entitative دارای وجودخارجی
aulait دارای شیر
foliolate دارای برگچه
floaty دارای اب نشین کم
adamantean دارای تلئلو
fibrinous دارای مودلیفی
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactylous دارای سم شکافته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
declinatory دارای تمایل
capitated دارای سرمجزا
dartrous دارای تبخال
cuspidal دارای برامدگی
cephalous دارای کله
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
chinned دارای چانه
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com