English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
monostrophic دارای بندهای هم وزن
Other Matches
podarthritis اماس بندهای پا
tricks فن و بندهای کشتی
contour bands بندهای دور گرد
unlink بندهای زنجیرراازهم باز کردن
acrostic جدول شعر کوتاهی که حرف اول و وسط و آخر بندهای آن با هم عبارتی را برساند جابجا شونده
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy دارای پا
three-legged دارای سه پا
bilabiate دارای دو لب
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
odoriferous دارای بو
feldspathic دارای فلدسپار
dipteran دارای دو بال
double tongued دارای دوقول
dipetalous دارای دوگلبرگ
dolose دارای قصدجرم
dipolar دارای دو قطب
haired دارای موی ...
diplopodous دارای هزار پا
hearted دارای قلب ...
dichotomous دارای دو بخش
entitative دارای وجودخارجی
far reaching دارای اثرزیاد
dimply دارای فرورفتگی
dyslogistic دارای خاطرات بد
floaty دارای اب نشین کم
foliolate دارای برگچه
febile دارای حالت تب
dimorphic دارای دو شکل
fibrinous دارای مودلیفی
geniculate دارای زانویی
glanduliferous دارای غد دکوچک
glary دارای تشعشع
diandrous دارای دوپرچم
declinatory دارای تمایل
intercommunicate دارای مراوده
heterogamous دارای مادگی ها
keeled دارای تبر ته
keratinous دارای موادشاخی
lobated دارای نرمه
kibed دارای شکاف
knarred دارای برامدگی
knock kneed دارای زانوی کج
lean to دارای چارطاقی
ledgy دارای طاقچه
lippy پر رو دارای لب اویزان
lobate دارای نرمه
longheaded دارای سردراز
magneto دارای مغناطیس
mammilate دارای پستان
miasmal دارای دمه بد بو
miasmatic دارای دمه بد بو
monandrous دارای یک شوهر
keyed دارای جاانگشتی
isogenous دارای یک منبع
iodous دارای یود
underweight دارای کسروزن
hexameter دارای شش وزن
homolographic دارای قرینه
humous دارای موادالی
ill neighboured دارای همسایه بد
ill neighboured دارای محیط بد
in defect دارای کاستی
in flower دارای شکوفه
in force دارای اعتبار
in power دارای اختیارات
indued with charm دارای فریبندگی
inflorescent دارای گل اذین
innervate دارای پی کردن
insectile دارای حشره
instinct with force دارای زور
invested with power دارای اختیار
monatomic دارای یک جوهرفرد
acetylize دارای ریشهء
bifocal دارای دو کانون
divans دارای دوفرفیت
divan دارای دوفرفیت
bodily دارای بدن
overlapping دارای اشتراک
hook-nosed دارای بینی کج
hook nosed دارای بینی کج
electives دارای حق انتخاب
bifocals دارای دو کانون
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
acetylate دارای ریشهء
accentual دارای تاکید
prurient دارای فکرشهوانی
privileged دارای امتیاز
hectic دارای تب لازم
behinds دارای پس افت
behind دارای پس افت
ambivalence دارای دو جنبه
elective دارای حق انتخاب
splashing دارای ترشح
splashes دارای ترشح
portentous دارای فال بد
deadbeats دارای سکون
deadbeat دارای سکون
weighted دارای وزن
rifled دارای خان
short-range دارای برد کم
short range دارای برد کم
backed دارای پشت
energetic دارای انرژی
stilted دارای چوب پا
synonymous دارای ترادف
splash دارای ترشح
formal دارای فکر
salaried دارای حقوق
prerogatives دارای حق ویژه
prerogative دارای حق ویژه
melodic دارای ملودی
melodious دارای ملودی
synonymous دارای تشابه
equivocal دارای دومعنی
dartrous دارای تبخال
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
bumpiness دارای برامدگی
buckish دارای خوی بز
bodied دارای بدن
bizonal دارای دومنطقه
bisulcate دارای دوشکاف
biramous دارای دو شاخه
capitated دارای سرمجزا
cephalous دارای کله
chinned دارای چانه
cuspidal دارای برامدگی
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
copperbottomed دارای ته مسی
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
cirrous دارای اویز
cingulate دارای کمربند
chymiferous دارای کیموس
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
binucleated دارای دو هسته
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
arbitrative دارای اختیارحکمیت
antithetical دارای ضد ونقیض
antithetic دارای ضد ونقیض
amphibolic دارای دو معنی
aluminous دارای زاج
azotic دارای ازت
basined دارای ابگیر
bicentric دارای دومرکز
binucleate دارای دو هسته
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
bimotored دارای دوموتور
bimorphemic دارای دوشکل
bimolecular دارای دوملکول
bichrome دارای دو رنگ
adamantean دارای تلئلو
monoclinal دارای یک شیب
parenthetical دارای کمانک
infatuated دارای داوری بد
family men دارای نانخور
family man دارای نانخور
curvy دارای انحنا
allergic دارای حساسیت به
zygomorphic دارای تقارن
to be fraught [with] دارای ... بودن
zonate دارای مدار
woolly headed دارای سر پشمالو
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
unifoliate دارای یک برگ
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unidirectional دارای یک جهت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com