Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
fiddle headed
دارای دماغه طوماری
Other Matches
clock code position
سمت روبروی دماغه هواپیمایا کشتی هدف رو به دماغه هواپیما
gomerulus
توده طوماری
volution
شکل طوماری
scrollwork
تزئینات طوماری شکل
volute
طومار پیچیده طوماری
Callimachus
[صورت طوماری برگ کنگره ای آتنی]
fiddle head
ارایش طوماری بردماغه کشتی بشکل سرویولون
downstream pier nosing
پس دماغه
cape
دماغه
mull
دماغه
promontory
دماغه
promontories
دماغه
spits
دماغه
capes
دماغه
foreland
دماغه
dog-wheel
دماغه
head land
دماغه
noses
دماغه
nose
دماغه
headlands
دماغه
headland
دماغه
spit
دماغه
naze
دماغه
nosing
دماغه
fuselage
دماغه
point
دماغه
fuselages
دماغه
port
دماغه
head
دماغه
ness
دماغه
beaks
توک یا دماغه
upstream nosing
پیش دماغه
snouty
دماغه وار
cut water
پیش دماغه
beakiron
دماغه سندان
snoutish
دماغه وار
prow
دماغه کشتی
beak
توک یا دماغه
prows
دماغه ناو
prows
دماغه کشتی
prow
دماغه ناو
cut-water
پیش دماغه
foreship
دماغه کشتی
fuselages
دماغه هواپیما
promontories
دماغه بلند
head
انتها دماغه
nose cone
مخروط دماغه
fuselage
دماغه هواپیما
cutwater
دماغه کشتی
promontory
دماغه بلند
nose down
<idiom>
پایین آوردن دماغه
nose
دماغه جلو کشتی
nose
دماغه کلاهک موشک
noses
دماغه کلاهک موشک
noses
دماغه جلو کشتی
drip-cap
[ابزار بند دماغه آب]
beakiron
سندان دو کوه یادو دماغه
fillet under the nose of a step
مغزی لبه یا دماغه پله
foreland
زمین جلوی موضع دماغه سنگر
pitot
انتن فشارسنج دماغه هواپیما یاکشتی
noses
دماغه جلویی تخته موج سواری
nose
دماغه جلویی تخته موج سواری
hawse hole
سوراخ دماغه کشتی مخصوص عبور طناب
nose cone
دماغه مخروطی شکل نوک موشک و راکت
figure head
مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند
[رئیس پوشالی]
check port/starboard
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
notches
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
notch
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
adverse yaw
شرایط پروازی که در ان دماغه هواپیما در خلاف جهت مطلوب منحرف میشود
nose gear
قسمت جلوی ارابه فرود ازنوع تری سیکل صرفنظر ازفاصله ان تا دماغه
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
kopfring
حلقه فلزی است که به دماغه بمب برای کم کردن میزان نفوذ ان در اب یا خاک وصل میشود
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acrostolium
[قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
hawse
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
pearl
شیرجه با دماغه تخته موج به گودی موج
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
دارای سه پا
footy
دارای پا
odoriferous
دارای بو
fraught with
دارای
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
cuspidal
دارای برامدگی
papillose
دارای برامدگی
cephalous
دارای کله
palmy
دارای نخل
declinatory
دارای تمایل
dartrous
دارای تبخال
chinned
دارای چانه
portentous
دارای فال بد
weighted
دارای وزن
overbusy
دارای کارزیاد
of that ilk
دارای همان جا
chymiferous
دارای کیموس
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
nucleate
دارای هسته
diandrous
دارای دوپرچم
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
prerogatives
دارای حق ویژه
monopetalous
دارای یک گلبرگ
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
monometallic
دارای یک فلز
prerogative
دارای حق ویژه
calcareous
دارای کلسیم
bumpiness
دارای برامدگی
buckish
دارای خوی بز
dipetalous
دارای دوگلبرگ
multiflorous
دارای بیش از سه گل
multilineal
دارای چندین خط
capitated
دارای سرمجزا
nitrous
دارای شوره
energetic
دارای انرژی
dichotomous
دارای دو بخش
dimorphic
دارای دو شکل
dimply
دارای فرورفتگی
calcic
دارای اهک
stilted
دارای چوب پا
myrrhy
دارای بوی مر
myrrhic
دارای بوی مر
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
diplopodous
دارای هزار پا
pelliculate
دارای پوسته
stannic
دارای قلع
copperbottomed
دارای ته مسی
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
shoaly
دارای جاهای کم اب
shelterer
دارای حفاظ
equivocal
دارای دومعنی
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
sexagenary
دارای سن 06 تا96
self abnegating
دارای کف نفس
rifled
دارای خان
social minded
دارای افکاراجتماعی
sonant
دارای اهنگ
flabby
دارای عضلات شل
staminate
دارای جرثومه نر
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
spiriferous
دارای عضومارپیچی
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
handy
<adj.>
دارای مزیت
crepitant
دارای صدای خش خش
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
polygamous
دارای چند زن
plumose
دارای دسته پر
silicifoeous
دارای در کوهی
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
petiolated
دارای دمگل
primiparous
دارای یک اولاد
pseudonymous
دارای تخلص
pulsant
دارای تپش
cretaceous
دارای گچ فراوان
cirrous
دارای اویز
cingulate
دارای کمربند
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
دارای زیبائی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com