English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
double banked دارای دوردیف پاروزن
Other Matches
sack coat ژاکت یا کت دارای یک یا دوردیف دگمه
dipteral دارای دوردیف ستون دورتادور
lagomorpha پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorph پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
rowers پاروزن
oarman پاروزن
oarsman پاروزن
oarsmen پاروزن
rower پاروزن
galley slave غلام پاروزن
sculler پاروزن در مسابقه
double-parks نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parking نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double-parked نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
double park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
to run the gauntlet درمیان دوردیف ازمردم گرفتارشدن وازدوسوازاردیدن
double-park نگاهداشتن اتومبیل در دوردیف در کنار خیابان
stern wheeler پاروزن عقب کشتی
stretchers تکیه گاه پای پاروزن
stretcher تکیه گاه پای پاروزن
quinquereme یکجورکرجی که پنج ردیف پاروزن داشت
sternman پاروزن قسمت عقب قایق باریک
power 0 تلاش برای سرعت بیشتر ضمن مسابقه با 02 پاروزن پی درپی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy دارای پا
odoriferous دارای بو
three-legged دارای سه پا
glochidiate دارای مو
three legged دارای سه پا
fraught with دارای
trilinear دارای سه خط
iodic دارای ید
bilabiate دارای دو لب
papillose دارای برامدگی
overbusy دارای کارزیاد
palmy دارای نخل
pinnular دارای برگچه
pelliculate دارای پوسته
pileate دارای کلاهک
petiolated دارای دمگل
weighted دارای وزن
petiolate دارای دمگل
of that ilk دارای همان جا
deadbeat دارای سکون
synonymous دارای تشابه
monopetalous دارای یک گلبرگ
monometallic دارای یک فلز
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
monandrous دارای یک شوهر
miasmal دارای دمه بد بو
melodic دارای ملودی
prerogative دارای حق ویژه
prerogatives دارای حق ویژه
salaried دارای حقوق
mammilate دارای پستان
portentous دارای فال بد
synonymous دارای ترادف
deadbeats دارای سکون
nucleate دارای هسته
miasmatic دارای دمه بد بو
nitrous دارای شوره
myrrhy دارای بوی مر
myrrhic دارای بوی مر
multilineal دارای چندین خط
energetic دارای انرژی
multiflorous دارای بیش از سه گل
multifid دارای چندشکاف
stilted دارای چوب پا
muciferous دارای مخاط
formal دارای فکر
swell butted دارای ته گنده
low-spirited دارای روحیه بد
splashy دارای ترشح
spirituous دارای الکل
deficient دارای کمبود
redundant دارای اطناب
spiriferous دارای عضومارپیچی
sonant دارای اهنگ
legitimate دارای حق مشروع
legitimated دارای حق مشروع
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
rectilinear دارای مسیرمستقیم
flabby دارای عضلات شل
low spirited دارای روحیه بد
staminate دارای جرثومه نر
alcoholic دارای الکل
alcoholics دارای الکل
sulfureous دارای گوگرد
monogamous دارای یک همسر
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
strontic دارای استرونیوم
straight line دارای خط مستقیم
squib دارای صدای فش فش
squibs دارای صدای فش فش
stannous دارای قلع
stannic دارای قلع
social minded دارای افکاراجتماعی
silicifoeous دارای در کوهی
rarely beautiful دارای زیبائی
quartziferous دارای در کوهی
pulsatile دارای تپش
pulsant دارای تپش
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
pre emptive دارای حق شفعه
melodious دارای ملودی
polygamous دارای چند زن
plumose دارای دسته پر
rattly دارای صدای تق تق
reboant دارای واکنش
shoaly دارای جاهای کم اب
shelterer دارای حفاظ
sexagenary دارای سن 06 تا96
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
handy <adj.> دارای مزیت
self abnegating دارای کف نفس
rifled دارای خان
sabulous دارای شن ریزه
rugose دارای رکه
reversioner دارای حق رجوع
pinnular دارای بالچه
magneto دارای مغناطیس
fibrinous دارای مودلیفی
double tongued دارای دوقول
basined دارای ابگیر
dolose دارای قصدجرم
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
dipteran دارای دو بال
dipolar دارای دو قطب
diplopodous دارای هزار پا
dipetalous دارای دوگلبرگ
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
azotic دارای ازت
dyslogistic دارای خاطرات بد
adamantean دارای تلئلو
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
far reaching دارای اثرزیاد
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
entitative دارای وجودخارجی
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
aulait دارای شیر
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
bumpiness دارای برامدگی
calcareous دارای کلسیم
calcic دارای اهک
capitated دارای سرمجزا
cretaceous دارای گچ فراوان
crepitant دارای صدای خش خش
cephalous دارای کله
copperbottomed دارای ته مسی
heterogamous دارای مادگی ها
chinned دارای چانه
cloven foot دارای پا یا سم شکافته
chymiferous دارای کیموس
cingulate دارای کمربند
buckish دارای خوی بز
cuspidal دارای برامدگی
binucleated دارای دو هسته
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com