Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
syndactyle
دارای دو یا چندانگشت بهم چسبیده
Other Matches
systylous
دارای خامههای بهم چسبیده
syndactyl
دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
linter
ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
close aboard
چسبیده به
skin-tight
چسبیده
adnascent
چسبیده
sessile
چسبیده
conglutinate
به هم چسبیده
coherent
چسبیده
clung
چسبیده
stickit
چسبیده
adhesives
چسبیده
adhesive
چسبیده
adnate
بهم چسبیده
adherent
بهم چسبیده
syndactylism
چسبیده انگشتی
seried
بهم چسبیده
impacted
بهم چسبیده
coadunate
بهم چسبیده
sealed
محکم چسبیده
adherents
بهم چسبیده
concrete
بهم چسبیده
incompact
بهم چسبیده
syndacty
چسبیده انگشت
serried
بهم چسبیده
skintight
بپوست چسبیده
skintight
چسبیده بتن
hidebound
پوست بتن چسبیده
gomerulus
توده بهم چسبیده
Siamese twins
دوقلوهای بهم چسبیده
adheres
بهم چسبیده بودن
adhere
بهم چسبیده بودن
adequateness
بهم چسبیده بودن
adhering
بهم چسبیده بودن
hide bound
پوست بتن چسبیده
parabiotic twins
دوقلوهای بهم چسبیده
adhered
بهم چسبیده بودن
siamese twin
یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
jerkin
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkins
کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
flocculous
مانند دستههای پشم بهم چسبیده
flocculose
مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
plectognath
ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gyrus
لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
grape shot
گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
back slide
شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
spread eagle
سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
musub duchi
موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
key
کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
دارای ید
fraught with
دارای
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
trilinear
دارای سه خط
odoriferous
دارای بو
bilabiate
دارای دو لب
three legged
دارای سه پا
underweight
دارای کسروزن
deadbeat
دارای سکون
tinctorial
دارای ته رنگ
trigonous
دارای سه زاویه
umbrageous
دارای سوفن
febile
دارای حالت تب
tristigmatic
دارای سه مادگی
tricuspidate
دارای سه لخت
tricyclic
دارای سه چرخ
far reaching
دارای اثرزیاد
undersigned
دارای امضاء
trigynous
دارای سه مادگی
weighted
دارای وزن
trifoliolate
دارای سه نشریه
trilocular
دارای سه حفره
two way
دارای دو راه
feldspathic
دارای فلدسپار
quartziferous
دارای در کوهی
floaty
دارای اب نشین کم
pulsant
دارای تپش
pulsatile
دارای تپش
fibrinous
دارای مودلیفی
triradiate
دارای سه شعاع
palmy
دارای نخل
tungstic
دارای تنگستن
foliolate
دارای برگچه
tripetalous
دارای سه کلبرگ
turpentinous
دارای تربانتین
trinomial
دارای سه عبارت
trinary
دارای سه متغیر
trinal
دارای سه متغیر
trimolecular
دارای سه ملکول
two handed
دارای دو دست
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
unidirection
دارای یک جهت
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
heterogamous
دارای مادگی ها
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
weak sighted
دارای چشم کم سو
weak eyed
دارای چشم کم سو
hexameter
دارای شش وزن
pinnular
دارای بالچه
whizzer
دارای صدای غژ
woolly headed
دارای سر پشمالو
homolographic
دارای قرینه
vagile
دارای تحرک
petiolate
دارای دمگل
petiolated
دارای دمگل
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
windiness
دارای باد
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
pinnular
دارای برگچه
warty
دارای زگیل
wapper jawed
دارای ارواره کج
hearted
دارای قلب ...
varietal
دارای تنوع
preemptor
دارای حق شفعه
geniculate
دارای زانویی
vagility
دارای تحرک
univalent
دارای یک فرفیت
unipod
دارای یک پایه
unifoliate
دارای یک برگ
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
unidirectional
دارای یک جهت
prerogatived
دارای حق ویژه
pileate
دارای کلاهک
glanduliferous
دارای غد دکوچک
glary
دارای تشعشع
plumose
دارای دسته پر
polygamous
دارای چند زن
equivocal
دارای دومعنی
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
haired
دارای موی ...
vivific
دارای حیات
viniferous
دارای شراب
rifled
دارای خان
pre emptive
دارای حق شفعه
primipara
دارای یک اولاد
deadbeats
دارای سکون
handy
<adj.>
دارای مزیت
shelterer
دارای حفاظ
stannous
دارای قلع
hectic
دارای تب لازم
privileged
دارای امتیاز
prurient
دارای فکرشهوانی
stannic
دارای قلع
calcic
دارای اهک
calcareous
دارای کلسیم
bumpiness
دارای برامدگی
buckish
دارای خوی بز
staminate
دارای جرثومه نر
shoaly
دارای جاهای کم اب
accentual
دارای تاکید
acetylate
دارای ریشهء
capitated
دارای سرمجزا
cephalous
دارای کله
bifocal
دارای دو کانون
bifocals
دارای دو کانون
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
strontic
دارای استرونیوم
cirrous
دارای اویز
straight line
دارای خط مستقیم
isometric
دارای یک میزان
isometrics
دارای یک میزان
cingulate
دارای کمربند
chymiferous
دارای کیموس
sexagenary
دارای سن 06 تا96
ambivalence
دارای دو جنبه
behind
دارای پس افت
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com