English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English Persian
accreted دارای زائدهء گوشتی
Other Matches
baccate دارای میوه گوشتی
bacciferous دارای میوه گوشتی
sarcoid زگیل یا جوش گوشتی رویش گوشتی
appendix قولون زائدهء اپاندیس
appendixes قولون زائدهء اپاندیس
acromphalus برجستگی و زائدهء غیرطبیعی ناف
acromion زائدهء اخرمی استخوان کتف
sarcous گوشتی
carneous گوشتی
meaty گوشتی
meatiest گوشتی
meatier گوشتی
fleshier گوشتی گوشتدار
mole خال گوشتی
moles خال گوشتی
pulpous گوشتی مغزدار
screw driver پیچ گوشتی
baccate تماما گوشتی
carnify گوشتی کردن
carnify گوشتی شدن
nevus خال گوشتی
naevus خال گوشتی
verrucas زگیل گوشتی
verruca زگیل گوشتی
soft palates کام گوشتی
meatiness گوشتی بودن
fleshy گوشتی گوشتدار
fleshiest گوشتی گوشتدار
carnosity خاصیت گوشتی
soft palate کام گوشتی
screwdrivers پیچ گوشتی ها [ابزار]
turnscrews پیچ گوشتی ها [ابزار]
turnscrew پیچ گوشتی [ابزار]
screwdrivers اچار پیچ گوشتی
screwdriver اچار پیچ گوشتی
incarnadine رنگ قرمز گوشتی
screw driver اچار پیچ گوشتی
sorosis میوه گوشتی ومرکب
succulent <adj.> گوشتی [گیاه شناسی]
screwdriver پیچ گوشتی [ابزار]
screwdriver آچار پیچ گوشتی [ابزار]
turnscrew آچار پیچ گوشتی [ابزار]
cross tip پیچ گوشتی چهارسو چارشاخه
incarnate برنگ گوشتی مجسم کردن
screwdrivers آچار های پیچ گوشتی [ابزار]
turnscrews آچار های پیچ گوشتی [ابزار]
square-jawed adjustable spanner تنظیم دهانه آچار پیچ گوشتی
cordon bleu گوشتی که در میان آن ژامبون و پنیر قرار داده و سرخمیکنند و معمولا با سس سرو میشود
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
clevis bolt پیچ مخصوصی با سر گردشکافدار برای نشستن پیچ گوشتی
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
turn screw اچار پیچ گوشتی پیچ کش
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic دارای ید
glochidiate دارای مو
odoriferous دارای بو
bilabiate دارای دو لب
trilinear دارای سه خط
footy دارای پا
fraught with دارای
three legged دارای سه پا
three-legged دارای سه پا
myrrhy دارای بوی مر
legitimated دارای حق مشروع
myrrhic دارای بوی مر
melodious دارای ملودی
legitimates دارای حق مشروع
nitrous دارای شوره
legitimating دارای حق مشروع
stannic دارای قلع
stannous دارای قلع
flabby دارای عضلات شل
rectilinear دارای مسیرمستقیم
nucleate دارای هسته
stilted دارای چوب پا
synonymous دارای ترادف
synonymous دارای تشابه
legitimate دارای حق مشروع
straight line دارای خط مستقیم
splashing دارای ترشح
monometallic دارای یک فلز
monoclinal دارای یک شیب
monatomic دارای یک جوهرفرد
strontic دارای استرونیوم
sulfureous دارای گوگرد
low-spirited دارای روحیه بد
monandrous دارای یک شوهر
miasmal دارای دمه بد بو
low spirited دارای روحیه بد
swell butted دارای ته گنده
monopetalous دارای یک گلبرگ
splash دارای ترشح
melodic دارای ملودی
multilineal دارای چندین خط
prerogative دارای حق ویژه
muciferous دارای مخاط
prerogatives دارای حق ویژه
multiflorous دارای بیش از سه گل
redundant دارای اطناب
deficient دارای کمبود
multifid دارای چندشکاف
salaried دارای حقوق
formal دارای فکر
miasmatic دارای دمه بد بو
pulsatile دارای تپش
rugose دارای رکه
polygamous دارای چند زن
sabulous دارای شن ریزه
self abnegating دارای کف نفس
sexagenary دارای سن 06 تا96
rifled دارای خان
shelterer دارای حفاظ
shoaly دارای جاهای کم اب
silicifoeous دارای در کوهی
short-range دارای برد کم
reversioner دارای حق رجوع
pre emptive دارای حق شفعه
reboant دارای واکنش
pulsant دارای تپش
quartziferous دارای در کوهی
pseudonymous دارای تخلص
primiparous دارای یک اولاد
primipara دارای یک اولاد
prerogatived دارای حق ویژه
preemptor دارای حق شفعه
basined دارای ابگیر
rarely beautiful دارای زیبائی
rattly دارای صدای تق تق
short range دارای برد کم
social minded دارای افکاراجتماعی
deadbeat دارای سکون
deadbeats دارای سکون
splashes دارای ترشح
portentous دارای فال بد
pelliculate دارای پوسته
papillose دارای برامدگی
palmy دارای نخل
overbusy دارای کارزیاد
of that ilk دارای همان جا
energetic دارای انرژی
petiolate دارای دمگل
petiolated دارای دمگل
pileate دارای کلاهک
backed دارای پشت
equivocal دارای دومعنی
plumose دارای دسته پر
sonant دارای اهنگ
spiriferous دارای عضومارپیچی
spirituous دارای الکل
splashy دارای ترشح
weighted دارای وزن
pinnular دارای بالچه
pinnular دارای برگچه
staminate دارای جرثومه نر
adamantean دارای تلئلو
bicentric دارای دومرکز
bichrome دارای دو رنگ
entitative دارای وجودخارجی
bimolecular دارای دوملکول
bimorphemic دارای دوشکل
bimotored دارای دوموتور
binaural دارای دو گوش
binocular دارای دو چشم
binuclear دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
binucleated دارای دو هسته
bipartite دارای دوقسمت
biradial دارای دوشعاع
far reaching دارای اثرزیاد
azotic دارای ازت
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
foliolate دارای برگچه
floaty دارای اب نشین کم
antithetic دارای ضد ونقیض
antithetical دارای ضد ونقیض
arbitrative دارای اختیارحکمیت
artiodactyl دارای سم شکافته
artiodactylous دارای سم شکافته
fibrinous دارای مودلیفی
aulait دارای شیر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com