Dictiornary-Farsi | دارای شاخ یا شاخک | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 204 (13 milliseconds)

English	Persian
corniculate	دارای شاخ یا شاخک


Search result with all words

lamellicorn	شاخک دار دارای شاخک پهن
longicorn	دارای شاخک دراز
tentacular	دارای شاخک حساس
Other Matches

horn	شاخک مین ارتعاشی شاخک مجاورتی مین
stems	شاخک
antennas	شاخک
antennae	شاخک
antenna	شاخک
palpiferous	شاخک بر
stemming	شاخک
antennule	شاخک
cornicle	شاخک
ramus	شاخک
stem	شاخک
stemmed	شاخک
palpiform	شاخک مانند
palpate	شاخک دار
side contact	شاخک لامپ
palpi	شاخک حساس
top cap	شاخک لامپ
tentacular	شبیه شاخک حساس
long horned grasshopper	ملخ شاخک دراز
trolley frog	شاخک ترن برقی
snagline mine	مین با شاخک شناور
palpus	شاخک حساس سبیل
antenna mine	مین شاخک دار دریایی
switch horn	سویچ مین شاخک دار
long horned beetle	سوسک شاخک درازخانواده Cerambycidae
spicule	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
spicula	سیخک شاخک حساس نوک تیز سنبله
isobar	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
arabesque [Eslimi]	طرح اسلیمی [الهام گرفته شده از شاخک ها و پیچک های درخت مو که کل متن را به همراه نگاره های دیگر فرا می گیرد.]
ringent	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind	دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
rostral	نوک دار شاخک دار
tentacles	شاخک حساس ریشه حساس
tentacle	شاخک حساس ریشه حساس
outrigged	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic	دارای ید
footy	دارای پا
fraught with	دارای
glochidiate	دارای مو
trilinear	دارای سه خط
odoriferous	دارای بو
bilabiate	دارای دو لب
three-legged	دارای سه پا
three legged	دارای سه پا
short range	دارای برد کم
geniculate	دارای زانویی
self abnegating	دارای کف نفس
accentual	دارای تاکید
acetylate	دارای ریشهء
bigamous	دارای دو زن یا دو شوهر
acetylize	دارای ریشهء
handy <adj.>	دارای مزیت
aulait	دارای شیر
backed	دارای پشت
sulfureous	دارای گوگرد
artiodactylous	دارای سم شکافته
sexagenary	دارای سن 06 تا96
short-range	دارای برد کم
artiodactyl	دارای سم شکافته
glanduliferous	دارای غد دکوچک
sabulous	دارای شن ریزه
monogamous	دارای یک زن یا یک شوهر
rugose	دارای رکه
reversioner	دارای حق رجوع
prurient	دارای فکرشهوانی
ternal	دارای سه تغییر
basined	دارای ابگیر
terahenous	دارای 4 مادگی
accredited	دارای اعتبارنامه
azotic	دارای ازت
entitative	دارای وجودخارجی
bifocals	دارای دو کانون
syntonic	دارای بسامدمشابه
alcoholic	دارای الکل
alcoholics	دارای الکل
glary	دارای تشعشع
swell butted	دارای ته گنده
monogamous	دارای یک همسر
shelterer	دارای حفاظ
equivocal	دارای دومعنی
shoaly	دارای جاهای کم اب
feldspathic	دارای فلدسپار
sonant	دارای اهنگ
flabby	دارای عضلات شل
rectilinear	دارای مسیرمستقیم
low spirited	دارای روحیه بد
low-spirited	دارای روحیه بد
legitimating	دارای حق مشروع
staminate	دارای جرثومه نر
legitimates	دارای حق مشروع
legitimated	دارای حق مشروع
legitimate	دارای حق مشروع
amphibolic	دارای دو معنی
deficient	دارای کمبود
redundant	دارای اطناب
spirituous	دارای الکل
aluminous	دارای زاج
splashy	دارای ترشح
stannic	دارای قلع
stannous	دارای قلع
febile	دارای حالت تب
preferable	دارای رجحان
foliolate	دارای برگچه
arbitrative	دارای اختیارحکمیت
strontic	دارای استرونیوم
antithetical	دارای ضد ونقیض
silicifoeous	دارای در کوهی
adamantean	دارای تلئلو
antithetic	دارای ضد ونقیض
floaty	دارای اب نشین کم
straight line	دارای خط مستقیم
monatomic	دارای یک جوهرفرد
squib	دارای صدای فش فش
squibs	دارای صدای فش فش
social minded	دارای افکاراجتماعی
far reaching	دارای اثرزیاد
spiriferous	دارای عضومارپیچی
rifled	دارای خان
fibrinous	دارای مودلیفی
privileged	دارای امتیاز
divan	دارای دوفرفیت
myrrhy	دارای بوی مر
stilted	دارای چوب پا
myrrhic	دارای بوی مر
synonymous	دارای ترادف
synonymous	دارای تشابه
keratinous	دارای موادشاخی
multilineal	دارای چندین خط
multiflorous	دارای بیش از سه گل
multifid	دارای چندشکاف
kibed	دارای شکاف
knarred	دارای برامدگی
hook nosed	دارای بینی کج
hook-nosed	دارای بینی کج
iodous	دارای یود
of that ilk	دارای همان جا
bodily	دارای بدن
nucleate	دارای هسته
isogenous	دارای یک منبع
electives	دارای حق انتخاب
nitrous	دارای شوره
keyed	دارای جاانگشتی
energetic	دارای انرژی
overlapping	دارای اشتراک
keeled	دارای تبر ته
knock kneed	دارای زانوی کج
muciferous	دارای مخاط
monopetalous	دارای یک گلبرگ
lean to	دارای چارطاقی
splashes	دارای ترشح
ledgy	دارای طاقچه
splashing	دارای ترشح
mammilate	دارای پستان
magneto	دارای مغناطیس
lippy	پر رو دارای لب اویزان
twofold	دارای دو چیز
lobate	دارای نرمه
longheaded	دارای سردراز
lobated	دارای نرمه
splash	دارای ترشح
miasmal	دارای دمه بد بو
melodious	دارای ملودی
melodic	دارای ملودی
monometallic	دارای یک فلز
prerogative	دارای حق ویژه
prerogatives	دارای حق ویژه
monoclinal	دارای یک شیب
elective	دارای حق انتخاب
salaried	دارای حقوق
monandrous	دارای یک شوهر
miasmatic	دارای دمه بد بو
formal	دارای فکر
isometrics	دارای یک میزان
divans	دارای دوفرفیت
haired	دارای موی ...
prerogatived	دارای حق ویژه
homolographic	دارای قرینه
preemptor	دارای حق شفعه
behinds	دارای پس افت
behind	دارای پس افت
humous	دارای موادالی
pre emptive	دارای حق شفعه