Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 228 (14 milliseconds)
English
Persian
preponderant
دارای مزیت
advantageous
<adj.>
دارای مزیت
beneficial
<adj.>
دارای مزیت
expedient
<adj.>
دارای مزیت
handy
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
helpful
<adj.>
دارای مزیت
serviceable
<adj.>
دارای مزیت
useful
<adj.>
دارای مزیت
utile
[archaic]
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
utilitarian
[useful]
<adj.>
دارای مزیت
valuable
<adj.>
دارای مزیت
appropriate
[for an occasion]
<adj.>
دارای مزیت
convenient
<adj.>
دارای مزیت
functional
<adj.>
دارای مزیت
practicable
<adj.>
دارای مزیت
practical
<adj.>
دارای مزیت
proper
<adj.>
دارای مزیت
purpose-built
<adj.>
دارای مزیت
purposeful
<adj.>
دارای مزیت
purposive
<adj.>
دارای مزیت
suitable
<adj.>
دارای مزیت
adjuvant
<adj.>
دارای مزیت
administrable
<adj.>
دارای مزیت
assistant
<adj.>
دارای مزیت
auxiliary
<adj.>
دارای مزیت
helping
<adj.>
دارای مزیت
applicatory
<adj.>
دارای مزیت
handy
<adj.>
دارای مزیت
Other Matches
bargaining chip
مزیت
bargaining chips
مزیت
rewarding
پر مزیت
ascendency
مزیت
merits
مزیت
preponderance
مزیت
advantage
مزیت
preferably
با مزیت
virtues
مزیت
virtue
مزیت
profited
مزیت
profit
مزیت
behoof
مزیت
vantage
مزیت
pre eminence
مزیت
privilege
مزیت
meriting
مزیت
forehands
مزیت
forehand
مزیت
merit
مزیت
merited
مزیت
excellence
مزیت
ascendancy
مزیت
profits
مزیت
mechanical advantage
مزیت مکانیکی
advantage
مزیت دادن
preferences
مزیت اولویت
preference
مزیت اولویت
comparative advantage
مزیت نسبی
principle of equal advantage
اصل مزیت برابر
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
feasibility
بررسی هزینه ها و مزیت برای بررسی شروع مجدد پروژه
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
dye polymer recording
در دیسکهای نوری روش ضبط که تغییرات در دیسک نوری پلاستیکی در لایه باریک توکار ایجاد میکند یک مزیت بزرگ این روش : داده ذخیره شده روی دیسک نوری قاب پاک شدن است
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
دارای پا
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
bilabiate
دارای دو لب
fraught with
دارای
odoriferous
دارای بو
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
three legged
دارای سه پا
dipolar
دارای دو قطب
splashing
دارای ترشح
splashes
دارای ترشح
formal
دارای فکر
salaried
دارای حقوق
floaty
دارای اب نشین کم
foliolate
دارای برگچه
prerogatives
دارای حق ویژه
prerogative
دارای حق ویژه
melodic
دارای ملودی
melodious
دارای ملودی
synonymous
دارای تشابه
geniculate
دارای زانویی
twofold
دارای دو چیز
fibrinous
دارای مودلیفی
feldspathic
دارای فلدسپار
dipteran
دارای دو بال
dolose
دارای قصدجرم
bodily
دارای بدن
overlapping
دارای اشتراک
double tongued
دارای دوقول
hook-nosed
دارای بینی کج
dyslogistic
دارای خاطرات بد
hook nosed
دارای بینی کج
entitative
دارای وجودخارجی
electives
دارای حق انتخاب
far reaching
دارای اثرزیاد
febile
دارای حالت تب
elective
دارای حق انتخاب
glanduliferous
دارای غد دکوچک
glary
دارای تشعشع
ill neighboured
دارای محیط بد
in defect
دارای کاستی
in flower
دارای شکوفه
in force
دارای اعتبار
in power
دارای اختیارات
indued with charm
دارای فریبندگی
inflorescent
دارای گل اذین
innervate
دارای پی کردن
insectile
دارای حشره
instinct with force
دارای زور
intercommunicate
دارای مراوده
rifled
دارای خان
invested with power
دارای اختیار
silicifoeous
دارای در کوهی
weighted
دارای وزن
deadbeat
دارای سکون
synonymous
دارای ترادف
stilted
دارای چوب پا
aulait
دارای شیر
hearted
دارای قلب ...
undersigned
دارای امضاء
heterogamous
دارای مادگی ها
hexameter
دارای شش وزن
homolographic
دارای قرینه
energetic
دارای انرژی
humous
دارای موادالی
portentous
دارای فال بد
deadbeats
دارای سکون
ill neighboured
دارای همسایه بد
haired
دارای موی ...
diplopodous
دارای هزار پا
accentual
دارای تاکید
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
behind
دارای پس افت
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
biradial
دارای دوشعاع
behinds
دارای پس افت
basined
دارای ابگیر
azotic
دارای ازت
acetylate
دارای ریشهء
acetylize
دارای ریشهء
prurient
دارای فکرشهوانی
adamantean
دارای تلئلو
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
privileged
دارای امتیاز
artiodactylous
دارای سم شکافته
hectic
دارای تب لازم
biramous
دارای دو شاخه
bisulcate
دارای دوشکاف
bizonal
دارای دومنطقه
bifocal
دارای دو کانون
copperbottomed
دارای ته مسی
crepitant
دارای صدای خش خش
divans
دارای دوفرفیت
cretaceous
دارای گچ فراوان
cuspidal
دارای برامدگی
dartrous
دارای تبخال
declinatory
دارای تمایل
diandrous
دارای دوپرچم
dichotomous
دارای دو بخش
dimorphic
دارای دو شکل
dimply
دارای فرورفتگی
divan
دارای دوفرفیت
bifocals
دارای دو کانون
cloven foot
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
دارای اویز
bodied
دارای بدن
buckish
دارای خوی بز
bumpiness
دارای برامدگی
calcareous
دارای کلسیم
calcic
دارای اهک
capitated
دارای سرمجزا
ambivalence
دارای دو جنبه
cephalous
دارای کله
chinned
دارای چانه
isometrics
دارای یک میزان
chymiferous
دارای کیموس
isometric
دارای یک میزان
cingulate
دارای کمربند
dipetalous
دارای دوگلبرگ
tinctorial
دارای ته رنگ
tungstic
دارای تنگستن
turpentinous
دارای تربانتین
two handed
دارای دو دست
two way
دارای دو راه
umbrageous
دارای سوفن
underweight
دارای کسروزن
unidirection
دارای یک جهت
unidirectional
دارای یک جهت
unifilar
دارای یک سیم یا نخ
unifoliate
دارای یک برگ
unipod
دارای یک پایه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com