Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
English
Persian
strigose
دارای موهای زبر شیاردار
Other Matches
ulotrichous
دارای موهای شبیه پشم
scrobiculate
شیاردار دارای شیار کم عمق
grizzled
خاکستری رنگ دارای موهای سفید
canaliculate
شیاردار
striated
شیاردار
striolate
شیاردار
sulcate
شیاردار
canaliculated
<adj.>
شیاردار
channeled
شیاردار کردن
grooved roll
غلطک شیاردار
grooved drum
قرقره شیاردار
grooved pulley
صفحه شیاردار
grooved pulley
پولی شیاردار
slotted round nut
مهره شیاردار
grooved sleeper
تراورس شیاردار
grooved rail
ریل شیاردار
grooved roll
نورد شیاردار
fuller
شیاردار کردن
channels
شیاردار کردن
channeling
شیاردار کردن
ribbed armature
ارمیچر شیاردار
rib
شیاردار کردن
channel
شیاردار کردن
slotted armature
ارمیچر شیاردار
grooved tie
بست شیاردار
channelled
شیاردار کردن
deep groove ball bearing
یاطاقان بلبرینگی شیاردار
thimbles
حلقه فلزی شیاردار
thimble
حلقه فلزی شیاردار
My hair is falling out.
موهای سرم دارند میریزند.
puberulent
پوشیده شده از موهای ریز
fuller
منگنه شیاردار قالب گیری
I'd like a shampoo for dry hair.
من یک شامپو برای موهای خشک میخواهم.
I'd like a shampoo for normal hair.
من یک شامپو برای موهای معمولی میخواهم.
I'd like a shampoo for greasy hair.
من یک شامپو برای موهای چرب میخواهم.
trichomonad
جانور اغازی تاژکداردارای موهای کرک مانند
towhead
کسیکه موهای مایل به سفیدیا خاکستری دارد
wool of short staple
پشمی که رشته هایا موهای ان کوتاه است
fluffs
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffed
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluff
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
fluffing
موهای نرم وکوتاه اطراف لب وگونه کرکدار شدن
gorgon
یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate
دارای دو لب
footy
دارای پا
odoriferous
دارای بو
three legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
three-legged
دارای سه پا
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
glochidiate
دارای مو
splashing
دارای ترشح
formal
دارای فکر
monopetalous
دارای یک گلبرگ
splash
دارای ترشح
monometallic
دارای یک فلز
petiolated
دارای دمگل
petiolate
دارای دمگل
deadbeat
دارای سکون
pileate
دارای کلاهک
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
portentous
دارای فال بد
of that ilk
دارای همان جا
deadbeats
دارای سکون
monandrous
دارای یک شوهر
muciferous
دارای مخاط
myrrhy
دارای بوی مر
nitrous
دارای شوره
synonymous
دارای تشابه
synonymous
دارای ترادف
papillose
دارای برامدگی
palmy
دارای نخل
stilted
دارای چوب پا
nucleate
دارای هسته
overbusy
دارای کارزیاد
myrrhic
دارای بوی مر
multilineal
دارای چندین خط
salaried
دارای حقوق
prerogatives
دارای حق ویژه
prerogative
دارای حق ویژه
multifid
دارای چندشکاف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
melodic
دارای ملودی
legitimating
دارای حق مشروع
melodious
دارای ملودی
pelliculate
دارای پوسته
energetic
دارای انرژی
syntonic
دارای بسامدمشابه
flabby
دارای عضلات شل
stannous
دارای قلع
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
splashes
دارای ترشح
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
sonant
دارای اهنگ
equivocal
دارای دومعنی
backed
دارای پشت
social minded
دارای افکاراجتماعی
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
legitimates
دارای حق مشروع
swell butted
دارای ته گنده
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
sulfureous
دارای گوگرد
low spirited
دارای روحیه بد
low-spirited
دارای روحیه بد
strontic
دارای استرونیوم
deficient
دارای کمبود
redundant
دارای اطناب
straight line
دارای خط مستقیم
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
silicifoeous
دارای در کوهی
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pulsatile
دارای تپش
febile
دارای حالت تب
pre emptive
دارای حق شفعه
polygamous
دارای چند زن
plumose
دارای دسته پر
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pulsant
دارای تپش
quartziferous
دارای در کوهی
biramous
دارای دو شاخه
shoaly
دارای جاهای کم اب
shelterer
دارای حفاظ
rifled
دارای خان
sexagenary
دارای سن 06 تا96
self abnegating
دارای کف نفس
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
دارای زیبائی
weighted
دارای وزن
geniculate
دارای زانویی
far reaching
دارای اثرزیاد
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
entitative
دارای وجودخارجی
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
binuclear
دارای دو هسته
binucleate
دارای دو هسته
binucleated
دارای دو هسته
bipartite
دارای دوقسمت
basined
دارای ابگیر
feldspathic
دارای فلدسپار
adamantean
دارای تلئلو
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
foliolate
دارای برگچه
floaty
دارای اب نشین کم
antithetic
دارای ضد ونقیض
antithetical
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
aulait
دارای شیر
fibrinous
دارای مودلیفی
azotic
دارای ازت
biradial
دارای دوشعاع
bisulcate
دارای دوشکاف
bizonal
دارای دومنطقه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com