Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
serendipitous
دارای نعمت غیر مترقبه
Other Matches
serendipity
نعمت غیر مترقبه
godsend
نعمت غیر مترقبه
unexpected
غیر مترقبه
supervenient
غیر مترقبه
unexpected
غیره مترقبه غیرمنتظره
supervenience
امر غیر مترقبه
accidental
غیر مترقبه عرضی
emergency relief
رهایی ازمصایب غیر مترقبه
below the line
درامد یا هزینه غیر مترقبه
luxury
نعمت
luxuries
نعمت
hip shoot
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
contingent annuity
پرداخت مقرری به علت اتفاق غیر مترقبه
talents
نعمت خداداده
on easy street
<idiom>
در ناز و نعمت
gift of nature
نعمت طبیعت
gifts
پیشکش نعمت
talented
نعمت خداداده
blessing
نعمت خداداده
blessings
نعمت خداداده
super abundance
وفور نعمت
affluence
وفور نعمت
talent
نعمت خداداده
gift
پیشکش نعمت
in th lap of luxury
<idiom>
در ناز و نعمت
serendipity
تحصیل نعمت غیرمترقبه
dotation
موهبت نعمت خداداده
luxuriously
در نعمت با خوش گذرانی
d. living
زندگی باناز نعمت
blessing
دعای پیش از غذا نعمت
horn of plenty
شاخ نشان وفور نعمت
blessings
دعای پیش از غذا نعمت
benison
نعمت خدا داده سعادت جاودانی
the eye is bigger than the belly
<proverb>
نعمت روی زمین پر نکند دیده تنگ
subsidy
مالیات فوق العادهای که درمواقع اضطرار و برای امورمهم و غیر مترقبه مملکتی اخذ میشود
deffered entry
ورود به یک زیربرنامه که نتیجه خروج غیر مترقبه ازبرنامه میباشد که کنترل به ان منتقل شده است
deferred exit
انتقال کنترل به یک زیربرنامه در زمانی که قابل پیش بینی نبوده و حادثهای غیر مترقبه ان را مشخص میکند
dualism
مانند فقر شدید ووفور نعمت بخشهای مدرن و سنتی اقتصادی
frustrated contract
قراردادی که اجرای ان به دلیل دخالت وقایع غیر مترقبه غیر مممکن شده است قراردادعقیم شده
cornucopia
شاخ amalthaea یا شاخ وفور نعمت
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy
دارای پا
three-legged
دارای سه پا
fraught with
دارای
glochidiate
دارای مو
bilabiate
دارای دو لب
odoriferous
دارای بو
three legged
دارای سه پا
trilinear
دارای سه خط
iodic
دارای ید
papillose
دارای برامدگی
of that ilk
دارای همان جا
overbusy
دارای کارزیاد
prerogatives
دارای حق ویژه
weighted
دارای وزن
palmy
دارای نخل
deadbeat
دارای سکون
monatomic
دارای یک جوهرفرد
low spirited
دارای روحیه بد
monandrous
دارای یک شوهر
miasmatic
دارای دمه بد بو
miasmal
دارای دمه بد بو
ambivalence
دارای دو جنبه
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
salaried
دارای حقوق
mammilate
دارای پستان
magneto
دارای مغناطیس
formal
دارای فکر
splash
دارای ترشح
monoclinal
دارای یک شیب
monometallic
دارای یک فلز
monopetalous
دارای یک گلبرگ
deadbeats
دارای سکون
portentous
دارای فال بد
nucleate
دارای هسته
nitrous
دارای شوره
myrrhy
دارای بوی مر
synonymous
دارای تشابه
multilineal
دارای چندین خط
multiflorous
دارای بیش از سه گل
energetic
دارای انرژی
multifid
دارای چندشکاف
muciferous
دارای مخاط
stilted
دارای چوب پا
synonymous
دارای ترادف
myrrhic
دارای بوی مر
pelliculate
دارای پوسته
splashy
دارای ترشح
spirituous
دارای الکل
spiriferous
دارای عضومارپیچی
sonant
دارای اهنگ
legitimate
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimates
دارای حق مشروع
legitimating
دارای حق مشروع
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
flabby
دارای عضلات شل
social minded
دارای افکاراجتماعی
silicifoeous
دارای در کوهی
shoaly
دارای جاهای کم اب
redundant
دارای اطناب
deficient
دارای کمبود
monogamous
دارای یک همسر
monogamous
دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous
دارای دو زن یا دو شوهر
sulfureous
دارای گوگرد
strontic
دارای استرونیوم
straight line
دارای خط مستقیم
squib
دارای صدای فش فش
squibs
دارای صدای فش فش
stannous
دارای قلع
stannic
دارای قلع
staminate
دارای جرثومه نر
low-spirited
دارای روحیه بد
shelterer
دارای حفاظ
sexagenary
دارای سن 06 تا96
equivocal
دارای دومعنی
pseudonymous
دارای تخلص
primiparous
دارای یک اولاد
primipara
دارای یک اولاد
prerogatived
دارای حق ویژه
preemptor
دارای حق شفعه
pre emptive
دارای حق شفعه
polygamous
دارای چند زن
prerogative
دارای حق ویژه
plumose
دارای دسته پر
pinnular
دارای بالچه
pinnular
دارای برگچه
pileate
دارای کلاهک
petiolated
دارای دمگل
pulsant
دارای تپش
pulsatile
دارای تپش
backed
دارای پشت
short range
دارای برد کم
short-range
دارای برد کم
handy
<adj.>
دارای مزیت
self abnegating
دارای کف نفس
rifled
دارای خان
sabulous
دارای شن ریزه
rugose
دارای رکه
reversioner
دارای حق رجوع
reboant
دارای واکنش
rattly
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
دارای زیبائی
quartziferous
دارای در کوهی
petiolate
دارای دمگل
splashes
دارای ترشح
foliolate
دارای برگچه
dyslogistic
دارای خاطرات بد
basined
دارای ابگیر
double tongued
دارای دوقول
dolose
دارای قصدجرم
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
dipteran
دارای دو بال
dipolar
دارای دو قطب
diplopodous
دارای هزار پا
dipetalous
دارای دوگلبرگ
bimolecular
دارای دوملکول
bimorphemic
دارای دوشکل
bimotored
دارای دوموتور
azotic
دارای ازت
aulait
دارای شیر
floaty
دارای اب نشین کم
fibrinous
دارای مودلیفی
adamantean
دارای تلئلو
feldspathic
دارای فلدسپار
febile
دارای حالت تب
far reaching
دارای اثرزیاد
aluminous
دارای زاج
amphibolic
دارای دو معنی
entitative
دارای وجودخارجی
antithetic
دارای ضد ونقیض
arbitrative
دارای اختیارحکمیت
artiodactyl
دارای سم شکافته
artiodactylous
دارای سم شکافته
binaural
دارای دو گوش
binocular
دارای دو چشم
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com