Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
fluctuant
دارای نوسان وتغییر
Other Matches
lurcher
دارای نوسان یا تلوتلو
fluctuating rate
نرخ دارای نوسان
commutate
هدایت وتغییر
phases
دوره تحول وتغییر
phased
دوره تحول وتغییر
phase
دوره تحول وتغییر
voltage swing
نوسان فشار الکتریکی نوسان ولتاژ
oscilloscope
نوسان بین نوسان نما
oscillograph
نوسان سنج نوسان نگار
vibrometer
نوسان نگار نوسان سنج
vibrograph
نوسان نگار نوسان سنج
oscillogram
نوسان سنج نوسان نگار
thermodynamics
علم مربوط به تبادل کار وحرارت و جریان گرما وتغییر دما بویژه در سیالات متحرک
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
fluctuate
نوسان
see-saw
نوسان
fluctuated
نوسان
swing
نوسان
fluctuates
نوسان
fluctuation
نوسان
see-sawed
نوسان
yo-yo
در نوسان
sways
نوسان
swayed
نوسان
sway
نوسان
oscillatory motion
نوسان
vibration
نوسان
head nystagmus
نوسان سر
vibrancy
نوسان
to-ing and fro-ing
نوسان
undulation
نوسان
see-saws
نوسان
see-sawing
نوسان
swings
نوسان
yo-yos
در نوسان
libration
نوسان
ascillation
نوسان
pulsation
نوسان
lurch
نوسان
lurched
نوسان
lurches
نوسان
lurching
نوسان
oscillations
نوسان
dead beat
بی نوسان
oscillation
نوسان
total amplitude of oscillation
دامنه کل نوسان
whirling mode
نوسان شفت
amplitude
میدان نوسان
vibrograph
نوسان نگار
multivibrator
نوسان ساز
natural vibration
نوسان ازاد
vibration damping
میرایی نوسان
natural vibration
نوسان طبیعی
vibration excitation
تحریک نوسان
intermediate oscillation
نوسان میانی
oscillating circuit
مدار نوسان
oscillator
نوسان کننده
oscillator
نوسان ساز
vibrometer
نوسان سنج
vibrograph
رسام نوسان
vibration damper
میراکننده نوسان
vibratility
لرزه نوسان
swivelling
نوسان دار
load variation
نوسان بار
line voltage variation
نوسان شبکه
line voltage variation
نوسان ولتاژ
light fluctuation
نوسان روشنایی
light fluctuation
نوسان نور
swing
نوسان کردن
swings
تاب نوسان
swings
نوسان کردن
vacillant
نوسان کننده
shaking
لرزش نوسان
vibrational
لرزه نوسان
shakes
لرزش نوسان
see-saws
نوسان کردن
shake
لرزش نوسان
vacillation
اونگ نوسان
librate
نوسان کردن
swing
تاب نوسان
torsional vibration
نوسان پیچشی
varies
نوسان کردن
reciprocated
نوسان کردن
reciprocates
نوسان کردن
sides way
نوسان عرضی
fading
نوسان صدا
undulates
نوسان داشتن
undulated
نوسان داشتن
undulate
نوسان داشتن
oscillations
نوسان سازی
oscillation
نوسان سازی
stable oscillation
نوسان پایدار
swivel
نوسان کردن
swivelled
نوسان کردن
reciprocate
نوسان کردن
vary
نوسان کردن
self excited/induced vibration
نوسان خودالقایی
buff
نوسان کردن
buffs
نوسان کردن
waver
نوسان کردن
wavered
نوسان کردن
wavering
نوسان کردن
wavers
نوسان کردن
oscillate
نوسان کردن
oscillated
نوسان کردن
oscillates
نوسان کردن
swivels
نوسان کردن
fluctuate
نوسان داشتن
oscilloscope
نوسان نگار
oscilloscope
نوسان نما
oscilloscope
نوسان سنج
oscillometry
نوسان سنجی
oscillometer
نوسان سنج
oscillography
نوسان نگاری
oscillograph
نوسان نگار
oscillograph
نوسان نما
oscillogram
نوسان نگاشت
fluctuated
نوسان داشتن
fluctuates
نوسان داشتن
hunting
نوسان سرعت
periodic fluctuation
نوسان دورهای
swayer
نوسان دار
swing bridge
پل نوسان دار
swingy
نوسان دار
swivelling feature
قابلیت نوسان
modulation
نوسان صدا
modulation
نوسان فرکانس
pendulums
پاندول نوسان
pendulum
پاندول نوسان
vibrators
وسیله نوسان
damped osillation
نوسان میرا
see-sawing
نوسان کردن
economic fluctuation
نوسان اقتصادی
swingers
نوسان دار
aperiodic phenomenon
پدیده بی نوسان
swinger
نوسان دار
downward swing
نوسان رو به پایین
damped oscillation
نوسان میرا
boom swing
حیطه نوسان
vibration
لرزه نوسان
electron vibrations
نوسان الکترونها
floating axle
محور نوسان
vibrator
وسیله نوسان
scope
نوسان نما
fluctuation of load
نوسان بار
see-sawed
نوسان کردن
see-saw
نوسان کردن
barkhausen oscillation
نوسان بارکهاوزن
back swing
نوسان به عقب
oscillogram
نوسان نگاره
goniometer
نوسان سنج
generation of oscillations
تولید نوسان
amplitude of oscillation
دامنه نوسان
quenching frequency
فرکانس نوسان
frequency of oscillations
فرکانس نوسان
free oscillation
نوسان ازاد
bulid up
نوسان کردن
unvocal
بدون نوسان صدا
high frequency oscillation
نوسان فرکانس بالا
swayed
در نوسان بودن تاب
vibrated
جنبیدن نوسان کردن
sway
در نوسان بودن تاب
tilting screen
صفحه نوسان کننده
tilting furnace
کوره نوسان دار
crystal oscillator
نوسان ساز کریستالی
fluctutaion of water table
نوسان سفره اب زیرزمینی
fluctuation
ترقی و تنزل نوسان
vibrate
جنبیدن نوسان کردن
upward swing
نوسان به سمت بالا
sways
در نوسان بودن تاب
floating bearing
یاطاقان نوسان دار
oscillator
تحریک کننده نوسان
vibrators
نوسان ساز ویبراتور
variation
نوسان متناوب پراکندگی
variations
نوسان متناوب پراکندگی
swing bucket
جراثقال نوسان دار
tilts
نوسان کردن کجی
tilted
نوسان کردن کجی
tilt
نوسان کردن کجی
vibrator
نوسان گیر ویبراتور
vibrator
نوسان ساز ویبراتور
oscillating universe
جهان نوسان کننده
mains voltage variation
نوسان ولتاژ شبکه
screamer
نوسان ساز صوتی
vibrators
نوسان گیر ویبراتور
vibrates
جنبیدن نوسان کردن
vibrating
جنبیدن نوسان کردن
magnetic variation
تغییر یا نوسان مغناطیسی
astable noltivibrator
نوسان ساز ناپایا
tilting table
میز نوسان دار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com