Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
English
Persian
hypercatalectic
دارای هجای زائد
Other Matches
dactyl
کلمهای دارای سه هجا که هجای اول بلند و دو هجای بعدی ان کوتاه باشد
proceleusmatic foot
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد.
proceleusmatic
وتدی که دارای چهار هجای کوتاه باشد
amphibrach
شعر و نثری مرکب ازیک هجای بلند بین دو هجای کوچک
periphrastic
دارای الفاظ زائد
pleonastic
دارای سخن زائد
hypermetric
دارای سبب زائد
iamb
یک هجای کوتاه و یک هجای بلند
amphibrach
و یا یک هجای موکد بین دو هجای غیر موکد باشد
folderol
زائد ریشه یاحاشیه زائد
antepenult
هجای
graphs
هجای کلمه
graph
هجای کلمه
nonsense syllable
هجای بی معنا
foot
هجای شعری
centroid
قویترین هجای سطر
trigram
هجای بی معنی سه حرفی
paragoge
حرف یا هجای الحاقی
syllabify
تقسیم به هجای مقطع کردن
hypermeter
شعری که سبب یا هجای زائددر اخر دارد
anapest
واحد شعری که مرکب از دوهجای کوتاه و یک هجای بلندباشد
paeon
وتدی که یک هجای دراز وسه هجاهای کوتاه دارد
oxytone
واژهای که این نشان روی هجای واپسین ان واقع شود
extras
زائد
extra-
زائد
extra
زائد
superfluous
زائد
surpluses
زائد
intercalary
زائد
recrementitious
زائد
excrescential
زائد
overplus
زائد
surplus
زائد
redundant
زائد
hypermetric
زائد
ascititious
زائد
tautology
زائد
tautologies
زائد
supervacaneous
زائد
dummies
زائد
dummy
زائد
trochee
وتد یا قافیه دو هجایی که هجای اولش بلند یا موکدوهجای دومش کوتاه یاخفیف باشد
redundancies
زائد فراوانی
superimposition
تحمیل زائد
excrescency
رشد زائد
furthering
اضافی زائد
furthered
اضافی زائد
waste product
محصولات زائد
formative
حرف زائد
hyperbola
قسع زائد
redundancy
زائد فراوانی
further
اضافی زائد
hyperbolas
قسع زائد
redundant equation
معادله زائد
waste
زائد اتلاف
bronchocele
غده زائد
wastes
زائد اتلاف
surplus gas
گاز زائد
growths
چیز زائد
growth
چیز زائد
red tape
تشریفات زائد
furthers
اضافی زائد
offal
مواد زائد لاشه
supererogatory
زائد بیش از حد لزوم
redundance
حشووزوائد سخن زائد
additionally
بطور اضافی یا زائد
data redundancy
زائد بودن داده ها
tankage
مواد زائد کشتارگاه
pare
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weeding
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pleonasm
حشو قبیح سخن زائد
periphrasis
استعمال واژه ها وعبارات زائد
weeded
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pares
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
weed
برداشتن قسمتهای زائد و غیرمطلوب
pared
قسمتهای زائد چیزی را چیدن
redundant language
سخن زائد یازیادی حشووزوائد
polypous
شبیه گوشت زائد ساقه دار
polypose
شبیه گوشت زائد ساقه دار
air brush
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
gobo
نوعی پرده پارچهای سیاه رنگ که در تلویزیون و سینمادوربین را از نور زائد محفوظ نگه میدارد
isobars
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
acinaseous
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outrigged
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winey
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
دارای سه پا
iodic
دارای ید
odoriferous
دارای بو
trilinear
دارای سه خط
fraught with
دارای
bilabiate
دارای دو لب
footy
دارای پا
glochidiate
دارای مو
three-legged
دارای سه پا
melodious
دارای ملودی
melodic
دارای ملودی
equivocal
دارای دومعنی
muciferous
دارای مخاط
sonant
دارای اهنگ
spiriferous
دارای عضومارپیچی
spirituous
دارای الکل
splashy
دارای ترشح
multifid
دارای چندشکاف
multiflorous
دارای بیش از سه گل
stilted
دارای چوب پا
social minded
دارای افکاراجتماعی
nitrous
دارای شوره
synonymous
دارای ترادف
synonymous
دارای تشابه
myrrhy
دارای بوی مر
multilineal
دارای چندین خط
shoaly
دارای جاهای کم اب
silicifoeous
دارای در کوهی
rectilinear
دارای مسیرمستقیم
prerogative
دارای حق ویژه
salaried
دارای حقوق
monopetalous
دارای یک گلبرگ
monometallic
دارای یک فلز
formal
دارای فکر
monoclinal
دارای یک شیب
monatomic
دارای یک جوهرفرد
low spirited
دارای روحیه بد
splash
دارای ترشح
low-spirited
دارای روحیه بد
stannous
دارای قلع
prerogatives
دارای حق ویژه
legitimates
دارای حق مشروع
legitimated
دارای حق مشروع
legitimate
دارای حق مشروع
staminate
دارای جرثومه نر
redundant
دارای اطناب
deficient
دارای کمبود
stannic
دارای قلع
legitimating
دارای حق مشروع
backed
دارای پشت
petiolate
دارای دمگل
preemptor
دارای حق شفعه
papillose
دارای برامدگی
prerogatived
دارای حق ویژه
primipara
دارای یک اولاد
palmy
دارای نخل
pseudonymous
دارای تخلص
deadbeat
دارای سکون
deadbeats
دارای سکون
pre emptive
دارای حق شفعه
primiparous
دارای یک اولاد
petiolated
دارای دمگل
pileate
دارای کلاهک
pinnular
دارای برگچه
pinnular
دارای بالچه
pelliculate
دارای پوسته
plumose
دارای دسته پر
polygamous
دارای چند زن
weighted
دارای وزن
pulsant
دارای تپش
portentous
دارای فال بد
pulsatile
دارای تپش
flabby
دارای عضلات شل
handy
<adj.>
دارای مزیت
rifled
دارای خان
energetic
دارای انرژی
sexagenary
دارای سن 06 تا96
short-range
دارای برد کم
short range
دارای برد کم
nucleate
دارای هسته
self abnegating
دارای کف نفس
sabulous
دارای شن ریزه
quartziferous
دارای در کوهی
rarely beautiful
دارای زیبائی
rattly
دارای صدای تق تق
overbusy
دارای کارزیاد
reboant
دارای واکنش
reversioner
دارای حق رجوع
of that ilk
دارای همان جا
rugose
دارای رکه
shelterer
دارای حفاظ
acetylize
دارای ریشهء
azotic
دارای ازت
basined
دارای ابگیر
bicentric
دارای دومرکز
bichrome
دارای دو رنگ
entitative
دارای وجودخارجی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com