English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
polymastigote دارای چند تاژک
Other Matches
flagellum تاژک
cirrus تاژک
cilium تاژک
flagellation تشکیل تاژک
ciliolate تاژک دار
flagellar تاژک دار
flagellated تاژک دار شدن
flagellating تاژک دار شدن
cirhose تاژک دار مضرس
flagellates تاژک دار شدن
cirrose تاژک دار مضرس
flagellate تاژک دار شدن
flagellant کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
isobars دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind دارای چشم تار دارای دید کم
virile دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear دارای سه خط
odoriferous دارای بو
glochidiate دارای مو
footy دارای پا
iodic دارای ید
fraught with دارای
bilabiate دارای دو لب
three-legged دارای سه پا
three legged دارای سه پا
prerogatived دارای حق ویژه
monogamous دارای یک همسر
primipara دارای یک اولاد
primiparous دارای یک اولاد
fibrinous دارای مودلیفی
papillose دارای برامدگی
feldspathic دارای فلدسپار
febile دارای حالت تب
mammilate دارای پستان
triradiate دارای سه شعاع
monogamous دارای یک زن یا یک شوهر
turpentinous دارای تربانتین
preemptor دارای حق شفعه
floaty دارای اب نشین کم
umbrageous دارای سوفن
two way دارای دو راه
hexameter دارای شش وزن
pelliculate دارای پوسته
two handed دارای دو دست
woolly headed دارای سر پشمالو
bigamous دارای دو زن یا دو شوهر
far reaching دارای اثرزیاد
tripetalous دارای سه کلبرگ
trinomial دارای سه عبارت
trigynous دارای سه مادگی
trigonous دارای سه زاویه
trifoliolate دارای سه نشریه
tricyclic دارای سه چرخ
pulsant دارای تپش
weighted دارای وزن
entitative دارای وجودخارجی
tricorn دارای سه شاخ
triconered دارای سه گوشه
tricone دارای سه شاخ
tristigmatic دارای سه مادگی
pseudonymous دارای تخلص
trinary دارای سه متغیر
trinal دارای سه متغیر
trimolecular دارای سه ملکول
alcoholics دارای الکل
alcoholic دارای الکل
homolographic دارای قرینه
tungstic دارای تنگستن
trilocular دارای سه حفره
zonate دارای مدار
zygomorphic دارای تقارن
deadbeat دارای سکون
foliolate دارای برگچه
legitimated دارای حق مشروع
weak eyed دارای چشم کم سو
vivific دارای حیات
equivocal دارای دومعنی
backed دارای پشت
weak sighted دارای چشم کم سو
hearted دارای قلب ...
short range دارای برد کم
short-range دارای برد کم
glary دارای تشعشع
glanduliferous دارای غد دکوچک
polygamous دارای چند زن
pileate دارای کلاهک
plumose دارای دسته پر
legitimates دارای حق مشروع
legitimating دارای حق مشروع
warty دارای زگیل
rectilinear دارای مسیرمستقیم
legitimate دارای حق مشروع
pinnular دارای برگچه
flabby دارای عضلات شل
pinnular دارای بالچه
wapper jawed دارای ارواره کج
haired دارای موی ...
redundant دارای اطناب
deficient دارای کمبود
low-spirited دارای روحیه بد
univalent دارای یک فرفیت
unipod دارای یک پایه
unifoliate دارای یک برگ
unifilar دارای یک سیم یا نخ
unidirectional دارای یک جهت
unidirection دارای یک جهت
windiness دارای باد
tricuspidate دارای سه لخت
geniculate دارای زانویی
underweight دارای کسروزن
pre emptive دارای حق شفعه
vagile دارای تحرک
whizzer دارای صدای غژ
viniferous دارای شراب
low spirited دارای روحیه بد
petiolated دارای دمگل
heterogamous دارای مادگی ها
rifled دارای خان
varietal دارای تنوع
petiolate دارای دمگل
squibs دارای صدای فش فش
squib دارای صدای فش فش
vagility دارای تحرک
undersigned دارای امضاء
deadbeats دارای سکون
cingulate دارای کمربند
behind دارای پس افت
behinds دارای پس افت
bumpiness دارای برامدگی
staminate دارای جرثومه نر
buckish دارای خوی بز
sexagenary دارای سن 06 تا96
bodied دارای بدن
bizonal دارای دومنطقه
shelterer دارای حفاظ
hectic دارای تب لازم
privileged دارای امتیاز
prurient دارای فکرشهوانی
bisulcate دارای دوشکاف
stannic دارای قلع
ambivalence دارای دو جنبه
stannous دارای قلع
chymiferous دارای کیموس
bifocal دارای دو کانون
bifocals دارای دو کانون
strontic دارای استرونیوم
handy <adj.> دارای مزیت
chinned دارای چانه
cephalous دارای کله
straight line دارای خط مستقیم
capitated دارای سرمجزا
isometric دارای یک میزان
isometrics دارای یک میزان
calcic دارای اهک
calcareous دارای کلسیم
biramous دارای دو شاخه
biradial دارای دوشعاع
bipartite دارای دوقسمت
bichrome دارای دو رنگ
bicentric دارای دومرکز
adamantean دارای تلئلو
silicifoeous دارای در کوهی
basined دارای ابگیر
aluminous دارای زاج
amphibolic دارای دو معنی
azotic دارای ازت
social minded دارای افکاراجتماعی
aulait دارای شیر
artiodactylous دارای سم شکافته
artiodactyl دارای سم شکافته
antithetic دارای ضد ونقیض
sonant دارای اهنگ
shoaly دارای جاهای کم اب
acetylize دارای ریشهء
binucleated دارای دو هسته
binucleate دارای دو هسته
splashy دارای ترشح
binuclear دارای دو هسته
binocular دارای دو چشم
binaural دارای دو گوش
spirituous دارای الکل
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com