English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 198 (9 milliseconds)
English Persian
emetic داروی استفراغ اور
emetics داروی استفراغ اور
Other Matches
exsiccant داروی خشکاننده داروی خشکی اور
exsiccative داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
vomiting استفراغ
disengorgement استفراغ
emesis استفراغ
puked استفراغ
puking استفراغ
puke استفراغ
pukes استفراغ
antimalarial داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pukes : استفراغ کردن قی
puking : استفراغ کردن قی
puked : استفراغ کردن قی
disgorges استفراغ کردن
nausea حالت استفراغ
puke : استفراغ کردن قی
disgorged استفراغ کردن
disgorging استفراغ کردن
emetics استفراغ اور
emetic استفراغ اور
disgorge استفراغ کردن
vomiturition استفراغ پیاپی
haematemesis استفراغ خون
vomit استفراغ کردن برگرداندن
vomits استفراغ کردن برگرداندن
vomited استفراغ کردن برگرداندن
seasick مبتلا به استفراغ وبهم خوردگی حال در سفردریا
pyretic داروی تب بر
antipyretic داروی تب بر
febrifnge داروی تب بر
pulmonic داروی شش
antifebrine داروی تب بر
ataraxic داروی مسکن
ataractic داروی مسکن
vomitoryt داروی قی اور
bute داروی ضد درد
carminative داروی ضد نفخ
wormroot داروی ضد کرم
anesthetic داروی بیهوشی
wormseed داروی ضد کرم
anticonvulsive داروی ضد تشنج
depilatory داروی ازاله مو
antidepressive داروی ضد افسردگی
pep pill داروی انگیزان
antihistamine داروی ضد هیستامین
antimanic ru داروی ضد شیدایی
antiparalytic داروی ضدفلج
anorexic داروی اشتها کم کن
aperient داروی ملین
cephalalgic داروی سردرد
cholagogue داروی زرداب کش
corrobrant داروی نیروبخش
haematogen داروی خون زا
psychoactive drug داروی روانگردان
psoric داروی جرب
pain killer داروی درد کش
obstruent داروی قابض
liverwort داروی جگر
nepenthes داروی غمزدا
nepenthe داروی غمزدا
gossypium داروی فشار
galenical داروی گیاهی
stimulant drug داروی محرک
digestant داروی گوارنده
toxicant داروی سمی
tickicide داروی کنه کش
narcitic داروی مخدر
eye wash داروی چشم
roborant داروی نیروبخش
relaxant داروی بیحالی
galactopoietic داروی شیرزا
miticide داروی موش کش
anesthetic داروی بیحسی
drug داروی مخدر
patent medicine داروی اسپسیالیته
patent medicine داروی اختصاصی
patent medicines داروی اسپسیالیته
patent medicines داروی اختصاصی
jalap داروی مسهل
drugged داروی مخدر
anodyne داروی دردزا
sedatives داروی مسکن
eyewash داروی چشم
rubella داروی محمره
drugs داروی مخدر
drugging داروی مخدر
sedative داروی مسکن
downer داروی مسکن
allheal داروی هر درد
all heal داروی هردرد
downers داروی مسکن
antidepressant داروی ضد افسردگی
pep pills داروی انگیزان
psychedelic داروی توهم زا
permissible dosage میزان داروی مجاز
parturifacient داروی درد تند کن
truth drug داروی کشف حقیقت
odontalgic داروی دندان درد
downer داروی خواب آور
anti-histamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines داروی ضد حساسیت یا آلرژی
narcotize داروی مسکن دادن
narcotism اثر داروی مخدر
vomitive برگرداننده داروی قی اور
ophthalmic داروی چشم درد
downers داروی خواب آور
splenetic اسپرزی داروی اسپرز
psychedelic داروی روان گردان
panacea داروی همه درد
anti-histamine داروی ضد حساسیت یا آلرژی
tranquilizer داروی تسکین دهنده
sudatory داروی عرق اور
narcitic داروی خواب اور
patent medicine داروی ثبت شده
patent medicines داروی ثبت شده
antiphlogistic داروی اماس نشان
ataractic داروی ارام کننده
ataraxic داروی ارام کننده
dope اگاهی داروی مخدر
soporific داروی خواب اور
elixir of life داروی زندگی بخش
salve داروی تسکین دهنده
escharotic داروی سوزاننده یا خشکاننده
alleviative داروی تسکین دهنده
acopon داروی نیرو بخش
detergent داروی پاک کننده
detergents داروی پاک کننده
aphrodisiac داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiacs داروی مقوی غرایزجنسی
anaesthesia بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics بی حسی داروی بیهوشی
dopes اگاهی داروی مخدر
restrictive داروی پیش گیر
injection داروی تزریق کردنی
panaceas داروی همه درد
anaesthetic بی حسی داروی بیهوشی
cure-alls داروی همه درد
overdose داروی بیش از حد لزوم
astringent سفت داروی قابض
haemostatic داروی خون بند
cure-all داروی همه درد
overdoses داروی بیش از حد لزوم
anesthetic داروی بی هوشی بی هوش کننده
psychoactive drug داروی فعال کننده روان
agglutinant چسب داروی جوش دهنده
psychomotor stimulant داروی محرک روانی- حرکتی
disinfectant داروی ضد عفونی ماده گندزدا
to drug somebody به کسی داروی مخدر دادن
hydragogue داروی پیشاب اور یادافع اب
suppressant داروی جلوگیر [مثال اشتها]
sternutator داروی عطسه واشک اور
mercurochrome داروی ضدعفونی قرمز رنگ
arcanum راز کیمیاگری داروی سری
styptic داروی بند اور خون
sympathomimetic drug داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
tonic medicine داروی نیرو بخش یامقوی
elaterium داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
toxin ترکیب زهردار داروی سمی
calefacient داروی گرم کننده گرمی ده
vulnerary بهبود دهنده داروی زخم
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
toxins ترکیب زهردار داروی سمی
patent medicines داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
methadon داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
to overdose a patient داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
patent medicine داروی دارای جواز وزارت بهداری
herb doctor پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
under the counter داروی بدون نسخه وغیر مجاز
kaoline داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
fly agaric یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
totaquina داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensary محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquine داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
dispensaries محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
quassia یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
helleborism معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
kaolin خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
lupulin خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
to spray a tree داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
mercurialize جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
speciality کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide حشره کشی داروی حشره کش
insecticides حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com