English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
theolog دانشمند علم دین طلبه علوم دینی
Other Matches
theologue طلبه علوم دینی
metaphysician دانشمند علوم ماوراء طبیعی
seminary مدرسه علوم دینی
theological school مدرسه علوم دینی
seminaries مدرسه علوم دینی
precepts of god فرایض دینی احکام دینی
school divine طلبه
hebraist طلبه درزبان عبری
information science علوم اگاهی علوم اطلاعاتی
scholastically موافق اصول اموزشگاهها مطابق منطق قدیمی ها طلبه وار
pundits دانشمند
litterateur دانشمند
savant دانشمند
learnted دانشمند
oracle دانشمند
learned دانشمند
scholarly دانشمند
sciential دانشمند
pundit دانشمند
mage دانشمند
scientists دانشمند
oracles دانشمند
scientist دانشمند
sapient دانشمند
walking library شخص دانشمند
erudite عالم دانشمند
pandit دانشمند هندی
pandits دانشمند هندی
morphologist دانشمند مورفولوژی
literator دانشمند نما
That is what I call a scientist . There is a scientist for you . به این می گویند دانشمند
selenologist دانشمند ماه شناس
stratigrapher دانشمند چینه شناس
volcanologist دانشمند اتشفشان شناس
prosodist دانشمند عروض وبدیع
martyrologist دانشمند تذکره شهدا
polymaths دانشمند همه چیزدان
polymath دانشمند همه چیزدان
polyhistor دانشمند بزرگ پایه
a highly esteemed scientist یک دانشمند بسیار محترم
germanist دانشمند فرهنگ و زبان المانی
latinist دانشمند در زبان وفرهنگ لاتین
chos in action حق دینی
heathenishness بی دینی
godlessness بی دینی
ungodliness بی دینی
religious دینی
irreligion بی دینی
indevotion بی دینی
impiousness بی دینی
impiety بی دینی
perfidy بی دینی
cosmologist دانشمند ومحقق درعلم عالم وجود
He is the greatest scientist on earth. بزرگترین دانشمند روی زمین است
theologue متخصص الهیات دانشمند علم دین
martyry بشهادت دینی
irreligiously ازروی بی دینی
religious delusion هذیان دینی
mufti پیشوای دینی
religious matters امور دینی
religious instruction اموزش دینی
ghazi مجاهد دینی
impiously از روی بی دینی
religious rites اداب دینی
things in action اموال دینی
orthodoxy راست دینی
orthodoxies راست دینی
dogmas عقیده دینی
dogma عقیده دینی
cults ایین دینی
cult ایین دینی
sacraments ایین دینی
sacraments رسم دینی
sacrament ایین دینی
sacrament رسم دینی
proselytism تبلیغ دینی
Poor eyesight is a handicap to a scientists progress . ضعف بینایی مانع پیشرفت یک دانشمند است
persuasions اطمینان عقیده دینی
adultery بی دینی ازدواج غیرشرعی
ritualization انجام شعائر دینی
mystagogy تفسیر رموز دینی
chaplains افسر امور دینی
chaplain افسر امور دینی
karma سرنوشت مراسم دینی
persuasion اطمینان عقیده دینی
catechesis کتاب تعلیمات دینی
declaration of indulgence اعلام ازادی دینی
to discharge of an obligation از دینی مبرا کردن
hardshell سخت در رعایت ایین دینی
catechism کتاب سوال وجواب دینی
catechisms کتاب سوال وجواب دینی
mosaic d. وضع احکام دینی درزمان موسی
irreligionist کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
ritualistic مبنی بر رعایت ایین ومراسم دینی
methodize در اصول وعقاید دینی سخت گیری کردن
dispensation وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
dispensations وضع احکام دینی درهر دوره و عصر
sacramentalism اعتقاد به پیروی از مراسم دینی جهت رستگاری
simony خرید وفروش مناصب روحانی وموقوفات وعواید دینی
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
Salvation Army تشکیلات مسیحیان که هدفش تبلیغ دینی وکمک بفقرا است
mathesis علوم
sciences علوم
science علوم
ultraist کسیکه در مسائل دینی وسیاسی و مانند انها زیاده روی میکند
ritualize رسمی و تشریفاتی کردن شعائر دینی رابجا اوردن قائل به تشریفات شدن
indifferentist کسیکه بموضوع عای دینی لاقید است و بشناختن حق ازباطل اهمیتی نمیدهد
Random-access memory رم [علوم کامپیوتر]
rudiment علوم مقدماتی
RAM [random access memory] رم [علوم کامپیوتر]
quadrivium علوم چهارگانه
boffin ویژهگر علوم
physical science علوم طبیعی
life sciences علوم طبیعی
life sciences علوم زیستی
life science علوم طبیعی
boffins ویژهگر علوم
the four faculties علوم چهارگانه
the learned professions علوم سه گانه
the province of science رشته علوم
life science علوم زیستی
Bachelor of Science لیسانس علوم
astronautics علوم فضانوردی
idiographic sciences علوم فردنگر
exact sciences علوم دقیقه
social science علوم اجتماعی
computer science علوم کامپیوتر
mathematics علوم ریاضی
social sciences علوم اجتماعی
biological sciences علوم زیستی
behavioral sciences علوم رفتاری
natural sciences علوم طبیعی
basic sciences علوم پایه
liberal arts علوم انسانی
liberal arts علوم سبعه
civics علوم مدنی
physical sciences علوم طبیعی
occult sciences علوم غیبی
normative sciences علوم هنجاری
mathematics علوم دقیقه
political science علوم سیاسی
litterae humaniores علوم انسانی
three-day retreat گردهمایی سه روزه دور از مردم عمومی [برای دعا کردن، درس دینی و عبادت]
political scientists ویژه گر علوم سیاسی
humanism علوم انسانی انسانگرایی
ms. فوق لیسانس علوم
political scientist ویژه گر علوم سیاسی
trivium علوم ازاد سه گانه
mss فوق لیسانس علوم
encyclopaedism علوم واطلاعات جامع
nomothetic sciences علوم قانون نگر
notionalist متخصص علوم نظری
theoretics تحقیقات نظری در علوم
RAM [random access memory] حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
theorists متخصص علوم نظری نگرشگر
addressed memory حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
theorist متخصص علوم نظری نگرشگر
primary memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main store حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
computer memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
Random-access memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
RAM [random access memory] حافظه تصادفی [علوم کامپیوتر]
memory management مدیریت حافظه [علوم کامپیوتر]
metaphysics مبحث علوم ماوراء طبیعی
polymath جامع علوم معقول ومنقول
polytechnical وابسته به علوم عملی مختلف
naturalistic وابسته به تاریخ علوم طبیعی
B.A.s مخفف لیسانس علوم انسانی
B.A مخفف لیسانس علوم انسانی
AA فوق دیپلم در علوم انسانی
arabist عالم بزبان و علوم عربی
geoscience علوم مربوط به زمین شناسی
polytechnics وابسته به علوم عملی مختلف
polytechnic وابسته به علوم عملی مختلف
polymaths جامع علوم معقول ومنقول
occultist جستجو کننده علوم پوشیده
rocketeer هدایت کننده پرتابه یا موشک دانشمند پرتابه شناس
Random-access memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressable storage حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
addressed memory حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
to browse ویرایش کامل کردن [علوم کامپیوتر]
to browse بررسی عمومی کردن [علوم کامپیوتر]
major seminary دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
RAM [random access memory] حافظه خواندن،نوشتن [علوم کامپیوتر]
submarine boat زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
submarine زیر دریای [نظامی] [علوم طبیعی]
prescientific مربوط بدوره قبل از علوم جدید
PhDs درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
PhD درجه دکترا در علوم یا دانشهای انسانی
cabbalah علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabbala علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
cabala علوم اسرار امیز ازقبیل علم ارواح
metaphysical وابسته بعلم ماوراء طبیعی علوم معقول
comma-separated values [CSV] اعداد بوسیله ویرگول از هم جدا شده [علوم کامپیوتر]
classicists دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
classicist دانشمند ادبیات باستانی وپیروسبکهای باستانی
mythologist or ger دانشمند در تاریخ اساطیر اساطیر دان
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com