English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English Persian
seaman recruit دانش اموز ملوانی دریایی
Other Matches
nonrated man دانش اموز دریایی
pupil دانش اموز
pupils دانش اموز
schoolboys دانش اموز
grader دانش اموز
schoolboy دانش اموز
student دانش اموز
students دانش اموز
strikers دانش اموز
striker دانش اموز
women students زنان دانش اموز محصلین اناث
extracurricular فعالیتهای فوق برنامهای دانش اموز
caddie دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddied دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddying دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddies دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
seaman's eye دقت پیش بینی ملوانی مهارت دریایی
recruit سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruited سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruits سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
recruiting سرباز یا دانش اموز جدید استخدام کردن استخدام سربازگیری کردن
straight "A " student دانش آموزی [دانش جویی] که همیشه همه درسها را ۲۰ می گیرد
seabee گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
sailoring ملوانی
advanced rigging ملوانی پیشرفته
seaman's eye دید ملوانی
seaman's eye بینش ملوانی
sea bag کیسه ملوانی
marlinspike seamanship ملوانی کردن
to follow the sea ملوانی کردن
boatswain's call سوت ملوانی
sail locker انبار ملوانی
hornpipe رقص ملوانی
sail locker انبار وسایل ملوانی
nautical مربوط به دریانوردی ملوانی
palm and needle کفه چرمی ملوانی و سوزن
liberty man ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
reefers جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
foretopman ملوانی که مامور پیش دگل وضمائم انست
reefer جرب دار پالتو کوتاه و ضخیم ملوانی
midshipman افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
petty officers معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
oceanography تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
kites کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
kite کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
running lights فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
petty officer معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
chine عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
underachiever کم اموز
novices نو اموز
novice نو اموز
sea cucumber حلزون دریایی از جنس راب دریایی
sea mark راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
stadimeter مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
trainees کار اموز
trainee کار اموز
lapdog سگ دست اموز
self taught خود اموز
language master زبان اموز
manipulation دست اموز
minx سگ دست اموز
lap dog سگ دست اموز
unapt دیر اموز
schoolmates هم مدرسهای هم اموز
schoolmate هم مدرسهای هم اموز
midshipman ناو اموز
cosset بره دست اموز
pets دست اموز عزیز
pet دست اموز عزیز
petted دست اموز عزیز
cosseted بره دست اموز
cosseting بره دست اموز
cossets بره دست اموز
cade حیوان دست اموز
bunny اسم حیوان دست اموز
bunny rabbits اسم حیوان دست اموز
falcons قوش یا شاهین دست اموز
falcon قوش یا شاهین دست اموز
bunny rabbit اسم حیوان دست اموز
bunnies اسم حیوان دست اموز
sea power قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
marine تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns پرستوک دریایی چلچله دریایی
pragmatically بطور علمی یا عبرت اموز فضولانه
pekingese سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
task unit نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
stocked رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
stock رها کردن پرنده دست اموز برای شکارقنداق تفنگ
pekineses زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekinese زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
pekingeses زبان ولهجه مردم پکن سگ کوچک ودست اموز چینی پکنی
maritime ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
Marine Corps نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
gramary دانش
gramarye دانش
science دانش
scholarships دانش
gramarey دانش
wisdom دانش
understanding دانش
know-how دانش
realizing دانش
realising [British] دانش
knowledge دانش
cognisance [British] دانش
scholarship دانش
know how دانش
kenning دانش
cognition دانش
sciences دانش
knowledge دانش
polyhistor دانش بسیار
scholar دانش پژوه
scholars دانش پژوه
photology دانش روشنایی
aeronautics دانش هوانوردی
erudition فضل و دانش
knowledge representation نمایش دانش
learning دانش یادگیری
knowledge representation بازنمود دانش
polymathy دانش زیاد
teacher's college دانش سرا
ominscience دانش بی پایان
schoolfellow کسب دانش
patrons of learning دانش پروران
philomath دانش پرست
an encourouges of science دانش پرور
pansophism دانش مطلق
alumnus دانش اموخته
organum وسیله دانش
onomastics دانش نام
omniscience دانش بی پایان
smattering دانش سطحی
computer literacy دانش کامپیوتر
educate دانش اموختن
educates دانش اموختن
educating دانش اموختن
normal school دانش سرا
maieutic دانش مامایی
kith دانش و معرفت
technical know how دانش فنی
schooling کسب دانش
postgraduates دانش اموخته
knowledge domain قلمرو دانش
knowing faculty قوه دانش
knowledge base پایگاه دانش
computer awarness دانش کامپیوتر
to reach for knowledge دانش کوشیدن
life science دانش زیستی
to a knowledge دانش اندوختن
life sciences دانش زیستی
physical science دانش مادی
knowlege representation نمایش دانش
knowledge engineer مهندسی دانش
postgraduate دانش اموخته
in ken د رحدود دانش
letter معرفت دانش
witting معلومات دانش
thermodynamics دانش دماپویایی
treatises دانش نویسه
treatise دانش نویسه
academies انجمن دانش
architectonic دانش معماری
letters معرفت دانش
academy انجمن دانش
crash locator beacon برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
metaphsics نسبت بهشتی و دانش
aeronautical مربوط به دانش هوانوردی
geology دانش زمین شناسی
metaphsics دانش ماورای طبیعت
geogeny دانش زمین پیدایی
geogony دانش زمین پیدایی
phonics دانش صدا وپژواک
paleology دانش چیزهای کهنه
liturgiology دانش ایین نمازliturgist
he is a prodigy of learning اعجوبه ایست در دانش
gynecology دانش امراض زنانه
aeronautic مربوط به دانش هوانوردی
equivalent knowledge credit تصدیق دانش علمی
domain knowledge دانش محیط کاربرد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com