English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 23 (3 milliseconds)
English Persian
twine دربرگرفتن
twined دربرگرفتن
twines دربرگرفتن
twining دربرگرفتن
snuggle دربرگرفتن
snuggled دربرگرفتن
snuggles دربرگرفتن
snuggling دربرگرفتن
enclasp دربرگرفتن
run away with <idiom> دربرگرفتن
Other Matches
encompassing شامل بودن دربرگرفتن
encompasses شامل بودن دربرگرفتن
encompassed شامل بودن دربرگرفتن
encompass شامل بودن دربرگرفتن
enfolds دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolding دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfold دربرگرفتن دراغوش گرفتن
enfolded دربرگرفتن دراغوش گرفتن
bays حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
baying حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bayed حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
bay حجمی که برای دربرگرفتن چیز بخصوصی در هرهواپیما منظور میگردد
offsets برامدگی یا فرورفتگی هائی که برای دربرگرفتن قسمتهای دیگر ساختمان پیش بینی میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com