English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 25 (3 milliseconds)
English Persian
in bottom of bag درته چنته
Other Matches
At the end of the street. درته خیابان
satchels چنته
satchel چنته
knapsacks چنته
knapsack چنته
bag چنته
bags چنته
sunken درته اب غرق شده
cod چنته غلاف سبوس
pouch کیف پول چنته
pouches کیف پول چنته
needleful نخی که یکبار درته سوزن میکنند
trawls کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawl کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawling کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawled کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
carry all درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
carryall درشکه یک اسبه وچهارچرخه چنته یا خورجین
lagan کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
he is at the end of his tether چنته اش خالی شده یا قوایش ته کشیده است
lake0dwelling که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
sporran چنته یاکیسه چرمی جلو دامن اسکاتلندیهای کوهستانی
fettling شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
knitting pin میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com