Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
English
Persian
transfix
درجای خودخشک شدن
Other Matches
he was transfixed in his place
در جای خودخشک شد
out of harm's way
درجای امن
elsewhere
درجای دیگر
transplant
درجای دیگری نشاندن
to be in safe keeping
درجای امن بودن
to box up
درجای تنگ قراردادن
to keep the field
درجای خودثابت ماندن
to stand to one's guns
درجای خودباقی ماندن
transplants
درجای دیگری نشاندن
transplanting
درجای دیگری نشاندن
transplanted
درجای دیگری نشاندن
misplace
درجای عوضی گذاشتن
platform
درجای بلند قرار دادن
platforms
درجای بلند قرار دادن
perch
درجای بلند قرار دادن
perched
درجای بلند قرار دادن
perches
درجای بلند قرار دادن
perching
درجای بلند قرار دادن
lock away
درجای قفل شده نگه داشتن
tuck
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucking
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
tucks
درجای دنج قرارگرفتن یاقرار دادن شمشیر نازک
to poke up oneself
درجای تنگ رفتن ودر رابروی خود بستن
upto the mark
داخل موضوع درست درجای خود بهنگام بموقع
keloid or cheloid
یکجو ربرامدگی درپوست که درجای اسیب دیده پیدا میشود
replacing
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaces
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replace
برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com