Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English
Persian
performance rating
درجه بندی عملکرد
Other Matches
evaluation rating
درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ratings
طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification
طبقه بندی
[درجه بندی]
فرش
rating
طبقه بندی کردن درجه بندی
regrade
تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgrading
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded
کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
two way alternate operation
عملکرد متناوب دو طرفه عملکرد جانشین دوگانه
thrashing
وضعیتی دریک سیستم عملکرد چند برنامهای که کامپیوتر باید بجای اجرای برنامه ها وقت بیشتری را صرف صفحه بندی کند
gradation
درجه بندی
calibrate
درجه بندی
scaling
درجه بندی
calibration
درجه بندی
scale
درجه بندی
rating
درجه بندی
graduation
درجه بندی
calibrates
درجه بندی
grade
درجه بندی
grades
درجه بندی
grading
درجه بندی
ratings
درجه بندی
calibrating
درجه بندی
calibrated
درجه بندی
gradations
درجه بندی
rating schedule
مقیاس درجه بندی
graduating
درجه بندی کردن
rating scale
مقیاس درجه بندی
graduates
درجه بندی کردن
rates
درجه بندی کردن
graduate
درجه بندی کردن
rater
درجه بندی کننده
echelonment
درجه بندی کردن
intergradation
درجه بندی داخلی
logarithmic scale
درجه بندی لگاریتمی
merit rating
درجه بندی شایستگی
grade
درجه بندی کردن
peer rating
درجه بندی همسالان
linear scale
درجه بندی خطی
grade
درجه بندی رتبه
credit rating
درجه بندی اعتبار
calibration error
خطای درجه بندی
grades
درجه بندی رتبه
grades
درجه بندی کردن
graduation line
خط درجه بندی شده
calibration curve
منحنی درجه بندی
scscalable
قابل درجه بندی
calibration constant
ثابت درجه بندی
ratee
درجه بندی شونده
rate
درجه بندی کردن
grade
نوع درجه بندی کردن
dan gup jeado
سیستم درجه بندی تکواندو
grades
نوع درجه بندی کردن
suppliers rating
درجه بندی نمودن فروشنده ها
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
tricking
درجه بندی عدسی دوربین
trick
درجه بندی عدسی دوربین
unscourced wool
پشم درجه بندی نشده
tricked
درجه بندی عدسی دوربین
forced distribution rating
درجه بندی با توزیع معین
graphic rating scale
مقیاس درجه بندی نگارهای
ranks
درجه دادن دسته بندی کردن
ranked
درجه دادن دسته بندی کردن
direct reading dial
درجه بندی برای قرائت مستقیم
rank
درجه دادن دسته بندی کردن
grand division
مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
degree of difficulty
درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
graduate collar
حلقه یا طوقه درجه بندی شده
dial collar
طوقه یا حلقه درجه بندی شده
grades
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade
درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
color value
درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dialled
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dial
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed
تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
grader
ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
multitasking
عملکرد چند وفیفهای عملکرد چند تکلیفی
vernier
درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
segregation
جدا کردن درجه بندی کردن
gaduate
درجه بندی کردن تغلیظ کردن
gradate
درجه بندی کردن مخلوط کردن
compass rose
دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack
تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
elevation indicator
صفحه مدرج درجه طبلک درجه
shoulder patch
درجه روی بازوی درجه داران
method of operation
عملکرد
operation
عملکرد
worked
عملکرد
turn over
عملکرد
revenue operation
عملکرد
performance
عملکرد
work
عملکرد
performances
عملکرد
throughput
عملکرد
process
عملکرد
processes
عملکرد
sighting bar
ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation
درجه ارتفاع درجه بلندی
third class
درجه سوم بلیط درجه 3
third-class
درجه سوم بلیط درجه 3
continous operation
عملکرد پایدار
telephone operation
عملکرد تلفن
furnace operation
عملکرد کوره
binary operation
عملکرد دودوئی
reatrain
عملکرد توام
returns
عملکرد کارکرد
performance appraisal
عملکرد سنجی
feature of performance
ویژگی عملکرد
return
عملکرد کارکرد
returned
عملکرد کارکرد
returning
عملکرد کارکرد
dyadic operation
عملکرد دوتایی
computer operation
عملکرد کامپیوتری
feature
ویژگی عملکرد
concurrent operation
عملکرد همزمان
maximum performance
عملکرد حداکثر
indirect operation
عملکرد غیرمستقیم
parallel operation
عملکرد موازی
loss marking operation
عملکرد زیانبار
monadic operation
عملکرد یگانه
operation analysis
تحلیل عملکرد
machine operating
عملکرد ماشین
attended operation
عملکرد با مراقب
operating panel
تابلوی عملکرد
monadic operation
عملکرد تکین
logical operation
عملکرد منطقی
unattended operation
عملکرد بی مراقب
transformer operation
عملکرد یا طرزکارترانسفورماتور
operating lever
اهرم عملکرد
multiprogramming
عملکرد چند برنامهای
input output operation
عملکرد ورودی- خروجی
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
ratings
نحوه عملکرد مجاز
operating speed
سرعت عملکرد کار
off line operation
عملکرد برون خطی
two way simultaneous operation
عملکرد همزمان دو طرفه
uniprogramming system
سیستم عملکرد تک برنامهای
electrically operated chuck
سه نظام با عملکرد الکتریکی
illegal operation
عملکرد غیر قانونی
binary arithmetic operation
عملکرد ریاضی دودویی
multitasking
عملکرد چند تکلیفی
multisequencing
عملکرد چند ترتیبی
even-handed treatment
رفتار
[عملکرد]
عادلانه
operation
وابسته به عمل عملکرد
on line operation
عملکرد درون خطی
one way only operation
عملکرد فقط یک طرفه
rating
نحوه عملکرد مجاز
sighting leaf
ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
social audit
ارزیابی عملکرد اجتماعی موسسه
multiprogramming system
سیستم عملکرد چند برنامهای
chunking along
عملکرد یک برنامه طویل الاجراو قابل اطمینان
duplex operation
کارکرد یا عملکرد دوبل مکالمه تلفنی دو طرفه
word warp
فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
compatible
زیردستگاهی که در رابطه باکل دستگاه عملکرد مناسبی دارد
telescopic
دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging
ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
spool
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
spools
Operations SimultaneousPeripheral Line On عملکرد دستگاه جانبی همزمان به صورت درون خطی
defense classification
طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineaments
طرح بندی صورت بندی
classification
طبقه بندی رده بندی
laggin
اب بندی کردن اب بندی ناوها
wording
جمله بندی کلمه بندی
lineament
طرح بندی صورت بندی
classifications
طبقه بندی رده بندی
control unit
قسمتی از یک کامپیوتر که عملکرد صحیح واحدهای اریتمتیک نگهداری و انتقال اطلاعات را کنترل میکند
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
numeric keypad
یک وسیله ورودی که مجموعهای از کلیدهای رقم دهدهی وکلیدهایی با عملکرد مخصوص را استفاده میکند
brevet
درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
system follow up
ارزیابی و بررسی مستمرسیستم جدید نصب شده به منظور مشاهده میزان عملکرد ان طبق طرح
gift wrap
بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
wild card
روشی که به یک سیستم عامل امکان میدهد تا روی چندین فایل با نامهای مرتبط عملکرد مفیدی داشته باشد
boostrap operation
عملکرد سیستم دینامیکی که دران سیکل اولیه به کمک نیرویا نیروهای خارجی شروع میشود ولی بدون ان ادامه مییابد
security classification
طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification
از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern
صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation
علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms
درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
race condition
حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
transparent
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparently
نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
groups
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades
دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus
دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
mflops
یک میلیون عملیات ممیز شناور در ثانیه یک میلیون عملکرد با ممیزشناور در ثانیه Per Operation FloatingPoint illion
auxiliary operation
عملیات کمکی عملکرد کمکی
unitized load
بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation
صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity
سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
classifications
طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification
طبقه بندی کردن طبقه بندی
chinical t.
درجه
second class
درجه 2
lengths
درجه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com