|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
|
|||||||||||||||||||||
Total search result: 11 (2 milliseconds) | |||||
English | Persian | ||||
---|---|---|---|---|---|
exteriorly | درخارج | ||||
Other Matches | |||||
externality | وقوع درخارج | ||||
clambake | اجتماعی درخارج | ||||
extracellular | واقع درخارج سلولهای بدن | ||||
ectogenic | قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود | ||||
heterogenesis | تناسل ناهمجنس تولید شده درخارج بدن | ||||
extraterritorial | واقع درخارج قلمرو داخلی خارج مملکتی | ||||
inbound traffic | مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور | ||||
imperialism | سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی | ||||
epicycloid | منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد | ||||
witjout | بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا |
Recent search history | |
|