English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (2 milliseconds)
English Persian
pending درطی
during درطی
as something is [was] going on درطی
Other Matches
courses درطی درضمن
coursed درطی درضمن
course درطی درضمن
In the course of the past centuries. درطی قرنهای گذشته
In the course of the discussions. درطی مذاکرات ومباحثات
As events unfolded I realized that ... درطی رویداد ها پی بردم که ...
orthogenesis اصلاح و پرورش نژاد درطی زمان
curing پروسهای که درطی ان بیشترلاستیکهای مصنوعی پلاستیکها و سوختهای جامدتغییر شکل داده و به ترکیباتی با وزن مولکولی بیشتر تبدیل میشوند
logistics شعبهای از فنون نظامی که درباره فن لشکرکشی و وسائط نقلیه وتهیه اردوگاه واذوقه ومهمات لازمه درطی لشکرکشی بحث میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com