Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (3 milliseconds)
English
Persian
aceology
درمان شناسی
iamatology
درمان شناسی
therapeusis
درمان شناسی
therapeutics
درمان شناسی
Search result with all words
therapist
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapists
متخصص درمان شناسی درمان شناس
therapeutic
وابسته به درمان شناسی
therapeutically
از لحاظ درمان شناسی
therapeutist
متخصص درمان شناسی
Other Matches
heparinize
باهپارین درمان کردن تحت درمان باهپارین قراردادن
client centered therapy
درمان متمرکز بر درمان جو
entomology
حشره شناسی
[حشره شناسی]
[جانور شناسی]
[رشته دانشگاهی]
psychbiology
علم مطالعه ارتباط میان روانشناسی وزیست شناسی زیست شناسی روانی
bionomics
زیوه شناسی شاخهای از علم زیست شناسی که از رابطه موجودات زنده بامحیطبحث میکند
philological
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
bacteriologic
مربوط به میکرب شناسی وابسته به باکتری شناسی
philology
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
lateral meniscus
منیسک خارجی
[کالبد شناسی]
[زیست شناسی]
immunogenetics
رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
remedying
درمان
medicaments
درمان
irremediable
بی درمان
remedied
درمان
medicament
درمان
client
درمان جو
cures
درمان
immedicable
بی درمان
remedy
درمان
cured
درمان
medicative
درمان کن
cure
درمان
remedies
درمان
water cure
اب درمان
clients
درمان جو
natural philosophy
درمان
treatment
درمان
treatments
درمان
therapy
درمان
remediless
بی درمان
karyology
هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
typology
گونه شناسی نوع شناسی
neurologic
وابسته به عصب شناسی یا پی شناسی
kinematics
حرکت شناسی جنبش شناسی
quadrangular therapy
درمان دو زوجی
post treatment follow up
پیگیری پس از درمان
operable
قابل درمان
remedy
درمان کردن
psychotherapy ortherapeutics
روح درمان
placebo therapy
درمان با دارونما
remedied
درمان کردن
pithiatism
درمان تلقینی
analytic therapy
درمان تحلیلی
remedies
درمان کردن
remedies
درمان میزان
remedying
درمان میزان
remedying
درمان کردن
chemotherapy
درمان دارویی
adjunctive therapy
درمان جنبی
adjuvent therapy
درمان تکمیلی
an active remedy
درمان کاری
remediless
درمان ناپذیر
remediable
درمان پذیر
relationship therapy
درمان ارتباطی
psychotherapy
درمان روانی
marriage therapy
درمان زناشویی
aversion therapy
درمان اجتنابی
kinesalgia
جنبش درمان
faith cure
درمان اعتقادی
physiotherapy
درمان فیزیکی
active therapy
درمان فعال
remedied
درمان میزان
cure all
درمان هر درد
supportive therapy
درمان حمایتی
hydropathist
اب درمان دان
corrective therapy
درمان اصلاحی
multiple therapy
درمان تعاونی
cooperative therapy
درمان تعاونی
faith healing
درمان اعتقادی
depth therapy
درمان عمقی
therapeutist
درمان شناس
It'll be OK.
<idiom>
درمان میشود!
electrotherapeutics
درمان برقی
dual sex therapy
درمان دو جنسیتی
treatable
قابل درمان
direct therapy
درمان رهنمودی
healable
درمان پذیر
conjoint therapy
درمان زوجی
incurable
بی درمان بیچاره
social therapy
درمان اجتماعی
incurable
درمان ناپذیر
existential therapy
درمان وجودی
remedy
درمان میزان
cure
درمان بخشیدن
cured
درمان بخشیدن
cures
درمان بخشیدن
inpatient
تحت درمان
treats
درمان شدن
curative
درمان بخش
treat
درمان کردن
interpretive therapy
درمان تفسیری
treat
درمان شدن
treated
درمان کردن
treated
درمان شدن
treats
درمان کردن
electroshock therapy
درمان با ضربه برقی
ect
درمان با تشنج برقی
encounter group therapy
درمان با گروه رویارویی
mud bath
گل مالی تن برای درمان
electroconvulsive therapy
درمان با تشنج برقی
carbon dioxide therapy
درمان با انیدرید کربنیک
insulin coma therapy
درمان با اغماء انسولینی
neuropsychiatric
درمان روانی عصبی
insulin shock therapy
درمان با ضربه انسولین
chemotherapy
درمان بواسطه موادشیمیایی
activity group therapy
درمان با فعالیت گروهی
directive group therapy
درمان رهنمودی گروهی
indoklon therapy
درمان با استنشاق اندوکلون
electric convulsive therapy
درمان با تشنج برقی
homeopaths
جور درمان خواه
x ray therapy
درمان با اشعه مجهول
homoeopaths
جور درمان خواه
homeopath
جور درمان خواه
Patience is a plaster for all sores .
<proverb>
صبر,درمان هر دردیست .
shock therapy
درمان با ضربه برقی
sex therapy
درمان اختلالات جنسی
root canal procedure
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
nephritic
درمان کننده ناخوشی گرده
implosive therapy
درمان با غرقه سازی تجسمی
root canal therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
root canal treatment
[RCT]
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
endodontic therapy
درمان ریشه
[دندان پزشکی]
hydropathic
وابسته به درمان کردن ناخوشی با اب
Tears remedy every irremediable ailment.
<proverb>
گریه بر هر درد بى درمان دواست .
chiropodist
متخصص درمان وحفافت پاها
they are cured by nature
طبیعت انها را درمان میکند
chiropodists
متخصص درمان وحفافت پاها
Jealousy is a remediless disease.
<proverb>
یسد درد بى درمان است .
physical medicine
درمان بدنی و توان بخشی
physiatrics
درمان امراض باوسایل طبیعی
osteopathy
درمان بوسیله مالش استخوان و مفاصل
occupational therapy
درمان بوسیله اشتغال بکار کاردرمانی
psychosurgery
جراحی مغز جهت درمان بیماری روانی
hydrotherapeutic
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
hydropath establishment
بیمارستانی که ناخوشیها را در انجا بااب درمان می کنند
to seek a remedy for something
چاره یا درمان برای چیزی جستجو کردن
radiotherapy
رادیو تراپی درمان بوسیله نیروی تشعشعی
ornithology
پرنده شناسی
[جانور شناسی]
[پرنده شناسی]
pathologically
از لخاظ ناخوشی شناسی ازروی علم ناخوشی شناسی
laryngological
وابسته به حنجره شناسی مبنی بر علم حنجره شناسی
oenology
می شناسی شراب شناسی
follow up
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
acupressure
روش تسکین درد و درمان بیماری از طریق فشار نقاط خاصی از بدن
epistemologycal
وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
psychologically
از لحاظ روان شناسی ازروی روان شناسی
antihistamine
موادی که برای درمان حساسیت بکار رفته و باعث خنثی کردن اثر هیستامین دربافت ها می شوند
areodetic
مربوط به مریخ شناسی مریخ شناسی
crymotherapy
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
cryotherapy
درمان بوسیله سرما سرما درمانی
immedicable
درمان ناپذیر بهبود ناپذیر
technologies
فن شناسی
palmistry
کف شناسی
hydrology
اب شناسی
graphology
خط شناسی
angiology
رگ شناسی
appreciatively
حق شناسی
toxicology
سم شناسی
anthography
گل شناسی
ichnolighology
رد پا شناسی
neurology
پی شناسی
chirognomics
کف شناسی
technology
فن شناسی
pyrtretology
تب شناسی
appreciative
حق شناسی
gratefulness
حق شناسی
pterography
پر شناسی
somatology
تن شناسی
sferics
جو شناسی
sphygmology
نبض شناسی
hypnology
خواب شناسی
spectrology
طیف شناسی
uranology
اسمان شناسی
ichthyology
ماهی شناسی
insectology
حشره شناسی
volcanology
اتشفشان شناسی
vulcanology
اتشفشان شناسی
sinology
چین شناسی
silvics
جنگل شناسی
kinematic
جنبش شناسی
kinematics
جنبش شناسی
victimology
قربانی شناسی
indology
هند شناسی
iconology
شمایل شناسی
soteriology
رستگاری شناسی
vermeology
کرم شناسی
somatotypology
سنخ شناسی تن
immunology
ایمنی شناسی
virology
ویروس شناسی
somatology
کالبد شناسی
iconology
پیکر شناسی
fault datagnosis
عیب شناسی
sense of duty
<adj.>
وظیفه شناسی
Ecclesilogy
کلیسا شناسی
tectonics
ساختمان شناسی
systems analysis
نظام شناسی
topology
مکان شناسی
geostrategy
زمین شناسی
glaciology
یخبندان شناسی
synosteology
مفصل شناسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com