English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English Persian
as ... as <adv.> دقیقا مانند ...
Other Matches
to a t دقیقا
minutely دقیقا"
graciously دقیقا"
strictly دقیقا"
nighly دقیقا
on the nose <idiom> دقیقا
rigidly دقیقا"
to a T <idiom> کاملا،دقیقا
identical دقیقا مشابه
quite so دقیقا اینطور
spot-on دقیقا صحیح
In the minutest detail . موبه مو ( دقیقا" )
dead even دقیقا برابر
on the dot <idiom> دقیقا سر موقع
Just what I needed. دقیقا همینو میخواستم.
Just what I needed. دقیقا چیزی که میخواستم.
this very question دقیقا همین پرسش
be a carbon copy <idiom> دقیقا مثل دیگری بودن
What does it exactly mean? منظور از این دقیقا چه است؟
This is just what I want . This is the very thing I want . این دقیقا" همان چیزی است که می خواهم
Greek Revival [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
bushbaby گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbabies گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
lamellate لایه مانند ورقه مانند
fossiliferous فسیل مانند سنگواره مانند
valued policy بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
adjustable wheel چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
unprecedented بی مانند
unprecedentedly بی مانند
inimitable بی مانند
capitate مانند سر
incomparable بی مانند
fulidal اب مانند
unapproachable بی مانند
pipelike نی مانند
goatish بز مانند
plumelike پر مانند
feathery پر مانند
penniform پر مانند
fluty نی مانند
floriform گل مانند
plumose پر مانند
threadlike نخ مانند
tendinous بی مانند
analogous مانند
capillaceous مانند نخ
frothy کف مانند
tough پی مانند
tougher پی مانند
similiar مانند
after the example of مانند
simulant مانند
and so on و مانند ان
analog مانند
anthoid گل مانند
arundinaceous نی مانند
argillaceous رس مانند
argillaceous گل مانند
thready نخ مانند
inapproachable بی مانند
etc و مانند آن
blotchy لک مانند
reedier نی مانند
reediest نی مانند
toughest پی مانند
reedy نی مانند
womanlike زن مانند
without an e. بی مانند
filiform نخ مانند
similar مانند
gypsiferous گچ مانند
impish جن مانند
etcetera و مانند ان
encephaloid مخ مانند
vide مانند
unequaled بی مانند
aquiform اب مانند
mammilary مانند
as مانند
analogue مانند
mammilliform مانند
near- مانند
lambdoid مانند
castellated دژ مانند
neared مانند
string نخ مانند
nearer مانند
nearest مانند
nearing مانند
nears مانند
myrtle formed اس مانند
analogues مانند
unequalled بی مانند
unparalleled بی مانند
near مانند
foggy مانند مه
foggiest مانند مه
foggier مانند مه
uniquely بی مانند
unique بی مانند
icily یخ مانند
liplike لب مانند
cowish گاو مانند
corvine کلاغ مانند
corpuscular گویچه مانند
rodlike میله مانند
coroniform تاج مانند
crinoid زنبق مانند
liliaceous یاس مانند
corneous شاخ مانند
sagittary مانند تیر
saclike کیسه مانند
coralline مرجان مانند
seedlike بذر مانند
coralloid مانند مرجان
coriaceous چرم مانند
leatheroid چرم مانند
saddlebacked زین مانند
saccate کیسه مانند
sanguineous خون مانند
ligniform چوب مانند
dermatoid پوست مانند
parchmenty پوست مانند
dermoid پوست مانند
dermoidal پوست مانند
digitiform انگشت مانند
reniform کلیه مانند
disclike صفحه مانند
discoid صفحه مانند
discoid قرص مانند
discoidal صفحه مانند
discoidal قرص مانند
reeding طرح نی مانند
disklike صفحه مانند
baccate توت مانند
dendriform مانند درخت
myrrhic مانند مرمکی
myrrhy مانند مرمکی
rocklike خاره مانند
cryptand حجره مانند
ctenoid شانه مانند
cucullated مانند خودیاباشلق
culicoid پشه مانند
rhizoid ریشه مانند
rheumatoid مانند روماتیسم
cuticular پوست مانند
cystoid مانند مثانه
deiform خدا مانند
deltoideus مانند دال
ravined کلاغ مانند
scabious دله مانند
arciform قوس مانند
benzenoid بنزن مانند
shrubby مانند گلچین
billowy موج مانند
boll برامدگی مانند
bosomy پستان مانند
boxy جعبه مانند
brach تازی مانند
shelflike تاقچه مانند
sheetlike ورقه مانند
bursiform کیسه مانند
mercurous جیوه مانند
mummiform مومبا مانند
similize مانند کردن
manlike مرد مانند
mitral مانند تاج
argillaceous مانند خاک رس
mastoid پستان مانند
as ever مانند همیشه
metalliform فلز مانند
sluicy ابگیر مانند
as usual مانند همیشه
sleeplike خواب مانند
simulant of مانند شبیه
mattery ماده مانند
metalloid فلز مانند
asteroidal مانند ستاره
auriform گوش مانند
muscoid خزه مانند
bursiform کیف مانند
seamilike درز مانند
chondroid غضروف مانند
scopulate کلاله مانند
cicatricial مانند اثرزخم
cinderous خاکستر مانند
sciuroid سنجاب مانند
sciurine سنجاب مانند
scalelike ترازو مانند
scalelike فلس مانند
lipomatous چربی مانند
cloistral دیر مانند
collective goods مانند جاده
lithoid سنگ مانند
charry زغال مانند
shadowlike سایه مانند
butyric کره مانند
cadaveric لاشه مانند
campanulate زنگ مانند
canaliculate ابراه مانند
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com