Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
land's end
دماغهای که در دورترین قسمت باختر انگلستان واقع است
Other Matches
common low
سیستم حقوقی انگلستان که ازحقوق مدنی و حقوق کلیسایی متمایز است زیرا این قسمت از حقوق انگلستان از پارلمان ناشی نشده عرف و عادت حقوق عرفی
outfield
محوطه زمین کریکت دورترین قسمت از توپزن کریکت
whiggism
روش فکری منتسب به حزب "ویگ " که در واقع حزب لیبرال و ازادیخواه انگلستان بود
subaerial
واقع در قسمت سطحی خاک
withers
قسمت واقع بین استخوانهای کتف
focsle
قسمت جلوکشتی که درزیرعرشه واقع شده وملوانان درانجابسرمیبرند
Conservative Party
یکی از دوحزب مهم سیاسی انگلستان که جانشین حزب " توری "است که حزب اخیر در قرن 81 و 91 در انگلستان فعالیت داشته
intercostal
واقع در میان دنده ها واقع در بین رگبرگها
furthermost
دورترین
farthest
دورترین
hindmost
دورترین
ultimate
دورترین
farmost
دورترین
farthermost
دورترین
endmost
دورترین
utmost
دورترین
furthest
دورترین
lattermost
دورترین
farthest
دورترین نقطه
the back of beyond
دورترین گوشه جهان
the utmost limits
دورترین منتهای کوشش
outermost
از دورترین نقطه خارج
northernmost
دورترین محل در شمال
extreme
دورترین نقطه فزونی
aboral
دورترین نقطه از جهان
soputheasternmost
در دورترین نقطه جنوب شرقی
hyperborean
ساکن دورترین نقطه شمالی زمین بسیار سرد
occident
باختر
bactria
باختر
west
<adj.>
باختر
west
باختر
on the west of iran
در باختر ایران
north westerly
در شمال باختر
north-westerly
در شمال باختر
north west
در حال باختر
north west
شمال باختر
occidentally
سوی باختر
zephyr
باختر باد
zephyrs
باختر باد
south west
در جنوب باختر
Middle West
باختر میانه
butted
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butt
ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
north westerly
وابسته بشمال باختر
wester
بسوی باختر رفتن
south west
سوی جنوب باختر
occidentally
در باختر بشیوه باختریان
north-westerly
وابسته بشمال باختر
north wester
باد شمال باختر
westwards
بسوی باختر بطرف مغرب
westward
بسوی باختر بطرف مغرب
westerns
غربی وابسته به مغرب یا باختر
westerners
غربی وابسته به مغرب یا باختر
western
غربی وابسته به مغرب یا باختر
torna do
یکجور گردباد که در باختر.....میوزد
westerner
غربی وابسته به مغرب یا باختر
terneplate
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
ecphora
پیش آمدگی
[طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terne
ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw
الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
plank
قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
shuttling
حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
long bone
که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
Don't touch me!; Don't you touch me!
به من خیلی نزدیک نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
cross disbursing
انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
base section
رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
ionian
وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
Don't touch me!; Don't you touch me!
وارد منطقه شخصی من نشو !
[یک متر در فرهنگ باختر]
England
انگلستان
anglian
انگلستان
central treaty organization
انگلستان
locarno treaty
انگلستان
big five
انگلستان
occidentalist
کسیکه فرهنگ و اداب باختریان را جستجو میکند باختر شناس
the united kingdom
انگلستان وایرلند
north country
انگلستان شمالی
Englishwomen
اهل انگلستان
Church of England
کلیسای انگلستان
Englishwoman
اهل انگلستان
anglophobe
بیمناک از انگلستان
king of england
پادشاه انگلستان
section
قسمت قسمت کردن برش دادن
sections
قسمت قسمت کردن برش دادن
to lie east and west
واقع شدن شرقی وغربی واقع شدن
jockey club
باشگاه سوارکاران انگلستان
his britannic majesty
اعلیحضرت پادشاه انگلستان
pavilions
باشگاه بازیگران در انگلستان
the middlands
استانهای مرکزی انگلستان
rennet
مایه سیب انگلستان
bcs
انجمن کامپیوتر در انگلستان
pavilion
باشگاه بازیگران در انگلستان
yorkshire
ایالت یورکشایردرشمال انگلستان
lord chief justice
رئیس کل محکمه استیناف انگلستان
MI5
بخش 5 اطلاعات ارتش انگلستان
MI6
بخش 6 اطلاعات ارتش انگلستان
welsher
اهل استان ولز انگلستان
welcher
اهل استان ولز انگلستان
Welsh
اهل استان ولز انگلستان
foot guards
پیاده نظام های انگلستان
stuart
خانواده سلطنتی قدیم انگلستان
Midlands
ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
f.a cup
جام اتحادیه باشگاههای انگلستان
anglophobe
کسی که از انگلستان بیم وتنفر دارد
Cornish
وابسته به کورنوال درجنوب غربی انگلستان
trade follows the flag
تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
britishism
لغت یا لهجه یا زبانزد ویژه انگلستان
oaks
مسابقه مادیانهای اصیل جوان در انگلستان
longbows
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
derbies
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
prestel
سرویس متن تجاری تصویری در انگلستان
Elizabethan architecture
معماری دوره ملکه الیزابت
[انگلستان]
derby
مسابقه سالانه اسبهای سه ساله در انگلستان
longbow
کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
gin-palace
[خانه عمومی مزین شده در انگلستان]
fanfold
یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttle
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttled
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles
قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled
حمل کردن قسمت به قسمت
shuttles
حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency
قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
wilton
نام شهری در جنوب " ویلت شایر" انگلستان
one thousand guineas
مسابقه شرطبندی مادیانهای اصیل 3 ساله در انگلستان
bale
[نام نوعی مقبره در کاتس وود انگلستان]
ashes
جایزه مخصوص مسابقه کریکت استالیا و انگلستان
He smuggled the car into England ( across the British frontier ) .
اتوموبیل را قاچاقی وارد مرز انگلستان کرد
high pheasant
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
tourist trophy
مسابقههای سالانه موتورسیکلت سواری درجزیره من انگلستان
noctule
یکجور شب کور در انگلستان که از همه شبکورهای دیگران کشوربزرگتراست
the big four
درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
English style
[نوعی سبک قرن بیستم در انگلستان و شمال آمریکا]
big five
پنج بانک معتبر انگلستان یعنی بانکهای میدلند
Gothic Revival
[سبک احیای گوتیک در انگلستان در قرن هجدهم و نوزدهم میلادی]
Georgian architecture
معماری جرجی
[در زمان پادشاه جرج اول تا چهارم انگلستان]
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
the big three
ترومن و استالین وهم چنین به انگلستان امریکا و شوروی اطلاق میشود
first class cricket
مسابقه کریکت بین تیمهای حرفهای و اماتور ایالات ودانشگاههای انگلستان
gradus
فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
walker cup
مسابقه گلف بین مردان اماتور امریکا و انگلستان سالی یک بار
detachment
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments
یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
laced window
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
enlisted section
قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps
قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
south westerly
سوی جنوب غرب یا جنوب باختر
south-west
جنوب غربی سوی جنوب باختر
puritan
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
puritans
فرقهای از پروتستانهای انگلستان که زمان الیزابت علیه سنن مذهبی قیام نمودندوطرفدار سادگی در نیایش بودند
throttles
عبور قسمت به قسمت
throttling
عبور قسمت به قسمت
shuttled
بمباران قسمت به قسمت
shuttles
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttles
بمباران قسمت به قسمت
p.p.m
قسمت در یک میلیون قسمت
parts per million
قسمت در میلیون قسمت
to sell in lots
قسمت قسمت فروختن
throttled
عبور قسمت به قسمت
shuttled
راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle
بمباران قسمت به قسمت
shuttle
راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle
عبور قسمت به قسمت
forward overlap
پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
tripartite declaration of 0
اعلامیه سه جانبه 0591 اعلامیهای که در ان دولتهای امریکا و انگلستان و فرانسه امامیت ارضی اسرائیل و نیزوضع موجود فلسطین راتضمین کردند
classic
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
the common wealth of england
جمهوری یا شبه جمهوری که در فاصله سالهای 9461 تا0661 در انگلستان برقراربود
classics
مسابقههای سنتی سالانه پنج مسابقه مهم اسبدوانی سالانه انگلستان
e f t a (european free trade association
اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
western european union
اتحادیه اروپای غربی اتحادیه متشکل از انگلستان بلژیک فرانسه
the british common wealth of nation
انگلستان و ایرلند و ممالک وابسته ازاد و ممالک تحت الحمایه و مستعمره ان راگویند
south west
جنوب باختر جنوب غربی
cwts
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cwt
واحد ورن برابر 34 کیلوگرم امریکا یا 05 کیلوگرم انگلستان
cross refer
از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
wager of battle
نوعی از دادرسی که در زمان ویلیام فاتح در انگلستان مرسوم بود و در ان طرفین دعوی به نبرد می پرداختند وفاتح نبرد دادبرده محاکمه نیزمحسوب می شد
situating
واقع در
situate
واقع در
postmortem
پس از واقع
post mortem
پس از واقع
situated or situate
واقع
substantially
در واقع
bestead
واقع
in reality
در واقع
indeed
در واقع
As it were
در واقع
situates
واقع در
railway division
قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
division police petty officer
درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
realistic
واقع بین
alpha lyrae
نسر واقع
untrue
خلاف واقع
down to earth
واقع بین
down-to-earth
واقع بین
realistic
واقع گرایانه
postern
واقع درعقب
occur
واقع شدن
limitrophe
واقع در مرز
precordial
واقع در پیش دل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com