Dictiornary-Farsi | دهنده الکترون | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 203 (11 milliseconds)

English	Persian
electron donor	دهنده الکترون


Search result with all words

electron accelerator	شتاب دهنده الکترون
electron releasing substituent	گروه استخلافی الکترون دهنده
Other Matches

trimmer	زینت دهنده تغییر عقیده دهنده بنابمصالح روز
exhibitors	نمایش دهنده ارائه دهنده
bailer	امانت دهنده کفیل دهنده
catalyst	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
catalysts	تشکیلات دهنده سازمان دهنده
exhibitor	نمایش دهنده ارائه دهنده
conglutinative	التیام دهنده جوش دهنده
extender	توسعه دهنده ادامه دهنده
exhibiter	نمایش دهنده ارائه دهنده
bailor	امانت دهنده کفیل دهنده
electrons	الکترون
negatron	الکترون
electron donor	الکترون ده
trace	رد الکترون
traced	رد الکترون
isoelectronic	هم الکترون
traces	رد الکترون
coelectron	هم الکترون
electron	الکترون
electron energy	کارمایه ی الکترون
electron emmission	انتشار الکترون
electron energy	انرژی الکترون
electron emitter	منبع الکترون
electron emission	صدور الکترون
electron drift	رانش الکترون
isoelectronic ions	یونهای هم الکترون
electron deceleration	دیرکرد الکترون
electron decay	اضمحلال الکترون
electron exchange	تبادل الکترون
electron flow	فلوی الکترون
electron orbit	مسیرگردش الکترون
electron distribution	پخش الکترون
electron multiplier	افزاینده الکترون
electron mass	جرم الکترون
initiating electron	الکترون اغازگر
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron jump	پرش الکترون
electron injector	الکترون افکن
inner shell electron	الکترون درونی
electron focusing	تمرکز الکترون
electron beam	پرتو الکترون
emission	صدور الکترون
emissions	صدور الکترون
electron decay	تجزیه الکترون
valence electron	الکترون فرفیت
electron beam	اشعه الکترون
density of electron	چگالی الکترون
electron beam	شعاع الکترون
electron avalanche	بهمن الکترون
concentration of electron	چگالی الکترون
electron affinity	الکترون خواهی
electron acceptor	الکترون پذیر
charge of the electron	بار الکترون
electron acceleration	شتاب الکترون
conduction electron	الکترون رسانایی
conduction electron	الکترون رسانش
electron conduction	هدایت الکترون
electronic concentration	غلظت الکترون
electron concentration	غلظت الکترون
electron charge	بار الکترون
valence electron	الکترون والانس
electron acceptor	پذیرنده الکترون
valence electron	الکترون رسانایی
electron capture	الکترون گیراندازی
electron beam	باریکه الکترون
lone electron	الکترون تنها
electron pair	زوج الکترون
bound electron	الکترون بسته
electron transition	عبور الکترون
electron tube	لوله الکترون
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
photo electron	فوتو الکترون
photo electron	الکترون نوری
electrophile	الکترون دوست
outer shell electron	الکترون رسانایی
outer shell electron	الکترون بیرونی
antibonding electron	الکترون ضد پیوندی
secondary electron	الکترون ثانوی
odd electron	الکترون منفرد
nuclear electron	الکترون هسته
high energy electron	الکترون پر انرژی
electron flow	سیلان الکترون ها
mass of the electron	جرم الکترون
electron transition	انتقال الکترون
electroneutrality	الکترون خنثایی
primary electron	الکترون اولیه
electron recoil	بازگشت الکترون
free electron	الکترون غیرپیوندی
electron shell	پوسته الکترون
electron spin	تنیدگی الکترون
electron volt	الکترون ولت
electron trajectory	مسیر الکترون
free electron	الکترون ازاد
electron spin	اسپین الکترون
secondary electron emission	پیل ثانویه الکترون
transmission electron micrograph	ریزنگار انتقال الکترون
unpaired electron	الکترون جفت نشده
elementary charge	بار الکترون [فیزیک]
supressor grid	شبکه الکترون بند
lone pair electron	زوج الکترون تنها
lone pair electron	زوج الکترون ناپیوندی
linear accelerator	شتابده خطی الکترون
outer shell electron	الکترون لایه بیرونی
delocalized electron	الکترون غیر مستقر
rest mass of the electron	جرم ساکن الکترون
free electron model	الگوی الکترون ازاد
electron attachment	پیوستگی یا وابستگی الکترون
electron pair bond	پیوند زوج الکترون
electron deficient molecules	مولکولهای با کمبود الکترون
electron orbit	مدار گردش الکترون
electron pair	زوج الکترون حفره
electron transit time	زمان عبور الکترون
electron transfer mechanism	مکانیسم انتقال الکترون
electron spin resonance	رزونانس اسپین الکترون
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron paramagnetic resonance	رزونانس پارامغناطیسی الکترون
electron multiplier	فزون ساز الکترون
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
electrophilic reagent	واکنشگر الکترون دوست
electron charge mass ratio	چگالی بار الکترون
free electron gas	گاز الکترون ازاد
electrophilic attack	حمله الکترون دوستی
bonding electron pair	زوج الکترون پیوندی
electrophilic addition	افزایش الکترون دوستی
electroosmotic effect	اثر الکترون اسمزی
electron capture detector	اشکارساز الکترون گیراندازی
pictured	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picture	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
pictures	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
picturing	حرکت اشعههای الکترون در تلویزیون
electron withdrawing substituent	گروه استخلافی الکترون کشنده
Electron paramagnetic resonance [EPR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
photon	تنها یک الکترون تابش شود
electron spin resonance [ESR]	تشدید پارامغناطیس الکترون [فیزیک]
electrophilic aromatic substitution	استخلاف الکترون دوستی اروماتیکی
electrosensitive	چاپ با کاغذ حساس به الکترون
beams	مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
left hand rule for electron flow	قاعده چپگرد برای جریان الکترون
beam	مجموعه باریکی از نور یا اشعه الکترون
right hand rule for electron flow	قاعده راست گرد برای جریان الکترون
electron beam	رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت
electrostatic unit of charge [esu]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
statcoulomb [statC]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
franklin [Fr]	استت کولن [یکای الکترون] [فیزیک] [شیمی]
line flyback	اشعه الکترون که از انتهای سکن به ابتدای بعدی می رود
photoemission	خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
klystron	لوله الکترون نوسان ساز باسرعت مدوله شده
hall effect	شرح تاثیر میدان مغناطیسی روی جریان الکترون ها
charge	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges	1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
beams	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
beam	حرکت اشعههای الکترون توسط CRT در صفحه نمایش
photoemissive	مادهای که در اثر روشنایی یانور از خود الکترون تابش میکند
flyback	اشعه تصویر الکترون که از انتهای یک اسکن به ابتدای دیگری می رود
inelastic	spectroscopy electrontunneling طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
EBR	ضبط خروجی از کامپیوتر مستقیماگ روی میکروفیلم با استفاده از اشعه الکترون
i.e.t.s	tunneling inelasticelectron spectroscopy طیف بینی تونل زنی ناکشسان الکترون
phosphor	اندازه نور تولید شده در مقایسه با انرژی دریافتی از اشعه الکترون
phototude	لوله الکترون دارای کاتد و اندکه بترتیب فوتون تابش وجذب می کنند
antimatter	جسمی که حاوی مادهء ضد خود نیز باشد مثل ضدالکترون بجای الکترون
indicator	نشان دهنده دستگاه نشان دهنده
electronics	شاخهای از علم فیزیک که درباره صدوروحرکت و تاثیرات الکترون درخلا و گازهاوهمچنین استفاده ازدستگاههای الکترونی بحث میکند
altitude azimuth	عقربه نشان دهنده ارتفاع هواپیما دستگاه نشان دهنده ارتفاع هواپیما
electronics	دانش به کارگیری مط العه الکترون ها و خصوصیات آنهابرای محصولات تولید شده مثل یک قطعه یاکامپیوتر یا ماشنی حساب یا تلفن
thermionic tube	لوله الکترونی که دران الکترون بوسیله حرارت دادن به الکترود منتشر میشود لوله گرمایونی
electroluminescence	نور ارسال شده از نقط ه فسفری وقتی توسط الکترون یا قطعه شارژ شده پرشود
donar	دهنده
shover	هل دهنده
donors	دهنده
donor	دهنده
giver	دهنده
joggers	هل دهنده
pusher	هل دهنده
pushers	هل دهنده
transferor	دهنده
irriguous	اب دهنده
jogger	هل دهنده
trimestr	رخ دهنده
extenuating	تخفیف دهنده
healers	شفا دهنده
extender	بسط دهنده
healer	التیام دهنده
pestiferous	ازار دهنده
adjurer	سوگند دهنده
lender	وام دهنده
extenuative	تخفیف دهنده
fumigator	بخور دهنده
adapter	وفق دهنده
adapter	تطبیق دهنده
altertive	تغییر دهنده
lender	قرض دهنده
functor	انجام دهنده
healers	التیام دهنده
adjurer	قسم دهنده
pervious	راه دهنده
peaker	اوج دهنده
alimentative	غذا دهنده
explicator	توضیح دهنده

electron donor

دهنده الکترون