English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 69 (5 milliseconds)
English Persian
roborant دوای مقوی
Other Matches
aborticide دوای جنین کش دوای سقط جنین
cordial مقوی
reconstituent مقوی
roborant مقوی
tonic مقوی
tonics مقوی
nourishing مقوی
invigorating مقوی
healthful مقوی
cordials مقوی
corrobrant مقوی
altertive مقوی
stoutish مقوی
aphrodisiacs مقوی باء
alterative تغییردهنده مقوی
aphrodisiac مقوی باء
pick-me-ups نوشابه مقوی
pick-me-up نوشابه مقوی
pick me up نوشابه مقوی
restorative food غذای مقوی
hearty دلچسب مقوی
heartiest دلچسب مقوی
heartier دلچسب مقوی
aphrodisiacs داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiac داروی مقوی غرایزجنسی
Benedictine نوعی کنیاک مقوی
Benedictines نوعی کنیاک مقوی
nutrients ماده مقوی از لحاظ غذایی
nutrient ماده مقوی از لحاظ غذایی
vomitive دوای قی
compost مواد مقوی نباتات کود دادن
rubefacient دوای محمر
diuresis دوای مدر
heal all دوای عام
snake oil دوای ضدزهرمار
hepatica دوای جگر
vermicide دوای ضد کرم
suppository دوای مقعدی
antiphlogistic دوای ضد ورم
anodyne دوای مسکن
adjuvant دوای ممد
antiseptics دوای ضد عفونی
antiseptic دوای ضد عفونی
developers دوای فهور
developer دوای فهور
agrimony دوای جگر
overdoses دوای زیاد خوردن
overdose دوای زیاد خوردن
antasthmatic دوای تنگی نفس
metol دوای فهور فیلم
agglutinate دوای التیام اور.
heal all دوای همه درد
antacid دوای ضد ترشی معده
consolidant دوای التیام زخم
fixer دوای ثبوت عکاسی
eryngo ریشه شقاقل که بعنوان مقوی باء مصرف میشود
allheal دوای عام سنبل الطیب
galenical دوای نباتی داروی جالینوسی
collyrium دوای قطره برای چشم
electuary معجون خمیردارو دوای قندی
quack صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
succedaneum دوایی که بجای دوای دیگر تجویز شود
quacking صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacks صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
quacked صدای اردک کردن دوای قلابی دادن
placebos دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
anarthritic علاج نقرس دوای نقرس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com