English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
English Persian
binocular دوربین دوچشمی
Other Matches
balaclava کلاه دوچشمی
balaclavas کلاه دوچشمی
sniper scope دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
infinity method روش موازی کردن دو خط تارموی دوربین تنظیم دوربین در بینهایت
angle of view زاویه رویت دوربین عکاسی میدان دید دوربین
cross line بعلاوه داخل دوربین خط تار موی دوربین
hyperfocal distance مسافت بین عدسی دوربین تانزدیکترین اشیاء میدان تصویردوربین وقتی که دوربین روی فاصله بینهایت تنظیم شود
synchroscope دوربین کنترل اتش خودکارپدافند هوایی دوربین دستگاه توزیع اتش خودکار
collimating sight دوربین نشانه روی لوله توپ به هدف دوربین منطبق کننده لوله و هدف
lens distortion خطای عدسی دوربین عکاسی انحراف عدسی دوربین عکاسی
binocular دوربین
night glass دوربین شب
longsighted دوربین
long sighted دوربین
the penetration of a telescope دوربین
cameras دوربین
telescopes دوربین
far sighted دوربین
far seeing دوربین
camera دوربین
far-sighted دوربین
presbyopic دوربین
telescope دوربین
opera glasses دوربین
electron camera دوربین الکترونی
eye piece عدسی سر دوربین
pickup tube دوربین تلویزیونی
elbow telescope دوربین بازویی
coarse sight دوربین یدکی
camera tube دوربین تلویزیونی
director sight دوربین هادی
computing sight دوربین محاسب
drawtube لوله دوربین
television camera tube دوربین تلویزیونی
color camera دوربین رنگی
cross hair خط داخل دوربین
field glass دوربین صحرایی
the penetration of a telescope قوه دوربین
reflex sight دوربین منشوری
reticle عدسی دوربین
camera-shy بیزار از دوربین
box cameras دوربین قوطی
spyglass دوربین کوچک
box camera دوربین قوطی
vial حباب دوربین
gun sight دوربین توپ
hypermetrope ادم دوربین
kodak دوربین عکاسی
theodo;ite دوربین مهندسی
metascope دوربین تک چشمی
miniature camera دوربین مینیاتوری
telescopy فن استعمال دوربین
CCTV camera دوربین امنیتی
observation camera دوربین امنیتی
optician دوربین فروش
opticians دوربین فروش
CCTV camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین امنیتی
surveillance camera دوربین امنیتی
lens عدسی دوربین
security camera دوربین امنیتی
sight دوربین دیدن
surveillance camera دوربین نظارت
closed-circuit camera دوربین نظارت
sights دوربین دیدن
telescopes دوربین نجومی
binocular دوربین دو چشم
security camera دوربین نظارت
observation camera دوربین نظارت
telescope دوربین نجومی
camera nadir خط لولای دوربین
minicam دوربین خیلی کوچک
minicamera دوربین خیلی کوچک
telescopic alidade عضاده دوربین دار
snooper scope دوربین تعقیب و دیدبانی
miniature camera دوربین تصاویر کوچک
sight دوربین نشانه روی
macrometer دوربین مسافت سنج
sighting دیدن از داخل دوربین
sightings دیدن از داخل دوربین
opera glass دوربین مخصوص اپرا
reticle تار موی دوربین
spotting scope دوربین روی سه پایه
reticle شبکه دوربین نجومی
tachometric sight دوربین مسافت سنج
vidicon لوله دوربین عکاسی
tacheometer دوربین نقشه برداری
tachometric sight دوربین مسافت یاب
riflescope دوربین روی تفنگ
glass ایینه شیشه دوربین
tachymeter دوربین مسافت یاب
line of collimation خط تنظیم عدسی دوربین
camera دوربین یا جعبه عکاسی
(iris) diaphragm دیافراگم [دوربین عکاسی]
sights دوربین نشانه روی
CCTV camera دوربین مدار بسته
camera nadir محورلولایی دوربین عکاسی
surveillance camera دوربین مدار بسته
colminator دوربین شاخص توپ
dumpy level تراز دوربین دار
drawtube دیدگاه میکرسکوپ یا دوربین
observation camera دوربین مدار بسته
closed-circuit camera دوربین مدار بسته
computing gunsight دوربین محاسب توپ
air survey camera دوربین عکسبرداری هوایی
security camera دوربین مدار بسته
cameras دوربین یا جعبه عکاسی
isocentre خط المرکزین دوربین عکاسی
infrared viewer دوربین دیدبانی شبانه
camera magazine کاست فیلم دوربین
infrared viewer دوربین مادون قرمز
camera axis محور دوربین عکاسی
iris دیافراگم [دوربین عکاسی]
camera window دریچه دیافراگم دوربین
fixed reticle عدسی ثابت دوربین
flash bulb فلاش دوربین عکاسی
computing gunsight دوربین محاسب عناصر تیر
powers درشت نمایی قدرت دوربین
tachymeter دوربین پیمایش بلندی یا فاصله
powering درشت نمایی قدرت دوربین
powered درشت نمایی قدرت دوربین
telescopic alidade سمت گیر دوربین دار
power درشت نمایی قدرت دوربین
camcorder دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
camcorders دوربین فیلمبرداری ویدیو و تلویزیون
instrument وسیله دوربین یا زاویه یاب
image camera tube لامپ تصویر میانی دوربین
trick درجه بندی عدسی دوربین
helioscope دوربین افتاب بینی خورشیدبین
tricked درجه بندی عدسی دوربین
focal length فاصله کانونی دوربین یاعدسی
tricking درجه بندی عدسی دوربین
glass دستگاه ارتفاع سنج دوربین
photoheliograph دوربین مخصوص عکسبرداری از خورشید
eyeglass شیشهء دوربین یاذره بین
cross hair تار موی وسط دوربین
sighting device دوربین دستگاه نشانه روی
air cartographic camera دوربین عکس برداری هوایی
dynameter اسباب سنجش قوه دوربین
reticle میدان دید داخل دوربین
optician عینک فروش دوربین ساز
opticians عینک فروش دوربین ساز
time exposure مدت بازماندن دیافراگم دوربین عکاسی
tribrach گهواره نصب دوربین نقشه برداری
telecamera دوربین مخصوص عکاسی ازفواصل دور
hyperope مبتلا به مرض دوربینی شخص دوربین
phototelescope دوربین عکس برداری ار کرههای اسمانی
field glass عدسی درونی دوربین یاذره بین
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
continuous strip camera دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
angular velocity bombsight دوربین سنجش زاویه رهایی بمب
sniperscope دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
snooperscope دوربین مخصوص هدف گیری دشمن
sound camera دوربین فیلمبرداری مجهزبدستگاه ضبط صوت
synchronous sight دوربین نافم سیستم پرتاب بمب
zoom lens عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
field of view حدود دید یک دوربین شبیه سازی شده
zoom lenses عدسی دوربین عکاسی دارای کانون متغیر
panoramic دوربین منظره نما یا افق نمادر عکاسی
theodolite دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
starlight scope دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
theodolites دوربین مهندسی زاویه سنج طول یاب
floating reticle تار موی مواج زاویه یاب یا دوربین
reticle تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
panoramas منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
panorama منافر مختلفی که پی در پی پشت شهرفرنگ یا دوربین ازنظر بگذرد
object glass عدسی دوربین یاریزبین که نزدیک تراست بچیزی که میخواهندببند
z correction تصحیح انحراف محور قائم دوربین در عکس هوایی
plumb point نقطه شاغولی دوربین هواپیمادر لحظه عکس برداری
tip در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
tipping در عکاسی هوایی چرخش دوربین حول محور افقی هواپیما
periscope دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
box camera دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
theodolite دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
box cameras دوربین عکاسی ساده و جعبه مانند که دستگاه میزان ندارد
theodolites دوربین اپتیکی برای اندازه گیری زوایای قائم یا افقی
periscopes دوربین زیر دریایی مخصوص مشاهده اشیاء روی سطح اب
pantoscope دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردوازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
crab angle زاویه بین مسیر حرکت هواپیما و محور دوربین عکاسی
pattern الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
patterns الگوریتم ها یا توابع برنامه که می توانند یک شکل را از دوربین ویدیو و.. تشخیص دهند
camera cycling rate نواخت باز و بسته شدن دیافراگم دوربین دوره تناوب عکاسی
panoramic camera دوربین عکاسی که عدسی گردنده داردو ازدورنمای مسلسل عکس برمیدارد
panopticon نمایشگاه کالای گوناگون اسبابی که دوربین و ریزبین هردودران جمع میشود
target selector دوربین انتخاب هدف دوربینی که مخصوص انتخاب هدفها به وسیله توپ است
camera station ایستگاه تنظیم عکاسی هوایی نقطه تنظیم دوربین
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
presbyope شخص پیرچشم شخص دوربین
presbyopia شخص پیرچشم شخص دوربین
kinematograph دستگاه سینما دوربین سینما
coarse setting تنظیمات دقیق دوربین یازاویه یاب بستن تنظیمات جزیی به زاویه یاب
boresight محوریابی لوله توپ وسیله محوریابی دوربین محوریابی
stereoscope جهان نما دوربین یا عینک برجسته نما مبحث اشکال برجسته
sight alinement تنظیم محور زاویه یاب تنظیم محور دوربین و وسایل نشانه روی با محور لوله
angular velocity sight زمان سنج رهایی بمب دوربین زمان سنج زاویه رهایی بمب
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com