Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
English
Persian
pupilage
دوره شاگردی مرحله شاگردی
pupillage
دوره شاگردی مرحله شاگردی
Other Matches
in leading
در مرحله شاگردی یا نوچگی
to serve apprenticeship
دوره شاگردی
to serve one s a
دوره شاگردی خودرابه پایان رساندم
school fellow
هم شاگردی
schoolmates
هم شاگردی
schoolmate
هم شاگردی
school mate
هم شاگردی
studentship
شاگردی
pupilship
شاگردی
apprenticeship
شاگردی
journeywork
شاگردی
apprenticeships
شاگردی
discipleship
شاگردی
journey work
شاگردی
prentice
شاگردی کردن
tutoring
اموزش تک شاگردی
apprentice
شاگردی کردن کاراموز
apprentices
شاگردی کردن کاراموز
oppidan
شاگردی که درشبانه روزیهای شهرزندگی میکند
non collegiate
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
to take up one'sindentures
سند شاگردی خودرا در پایان خدمت پس گرفتن
salvtatorian
شاگردی که نطق گشایش یاتهنیت امیزرا اداکند
prize fellow
شاگردی که در امتحانات سرامد شده وامتیازی بعنوان جایزه باو داده اند
knife boy
خانه شاگردی که کارش پاک کردن کاردهای سفره است خانه شاگرد
systole
مرحله انقباضی یک دوره کار قلب
phased array
ترتیب مرحله به مرحله جریان مرحله به مرحله بندی شده
creep
مرحله به مرحله جلو رفتن
creeps
مرحله به مرحله جلو رفتن
sequenced ejection
سیستم پرتاب مرحله به مرحله
sophistication
نوع انتخاب سریع که اطلاعات مرحله اول مرتب سازی در مرحله دوم به کار می رود تا سرعت انتخاب را افزایش دهد
boost phase
مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
leapfrogged
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrog
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogs
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
leapfrogging
پیش روی مرحله به مرحله پله پله حرکت کردن
assembler
اسمبلی که برنامه به زبان اسمبلی را در دو مرحله به کد ماشین تبدیل میکند. ابتدا آدرسهای ابتدایی ذخیره می شوند و در مرحله دوم آن را به آدرس مطلق تبدیل می کنند
cooling-off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
holocene
وابسته به دوره زمین شناسی حاضر که ازپایان دوره پلیستوسن شروع میگردد
cooling-off periods
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
cooling off period
دوره رسیدگی دوره ارامش موقت برای حل مسالمت امیز اختلاف نظرات
interregna
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnum
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
interregnums
فاصله میان دوره یک سلطنت با دوره دیگر
inflight phase
مرحله بازدید حین پرواز مرحله عملیات حین پرواز
phasing
مرحله بندی مرحله بندی عملیات
combat phase
مرحله درگیری در رزم مرحله رزم
colporteur
کتاب فروش دوره گرد فروشنده دوره گرد
light period
دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
phased attack
تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
phase
مرحله
stepping
مرحله
instar
مرحله
grades
مرحله
grade
مرحله
stage
مرحله
stages
مرحله
process
مرحله
scenes
مرحله
phases
مرحله
scene
مرحله
processes
مرحله
step
مرحله
creeping attack
تک مرحله به مرحله
phased
مرحله
rung
مرحله
phased attack
تک مرحله به مرحله
stroking
مرحله
stroke
مرحله
strokes
مرحله
stroked
مرحله
exhaust stroke
مرحله تخلیه
process
مرحله جریان
solidifying process
مرحله انجماد
milestone
مرحله برجسته
milestones
مرحله برجسته
staping
مرحله بندی
termination phase
مرحله پایانی
termination stage
مرحله پایانی
step
مرحله پایه
an anxious time
مرحله پر اضطراب
recovery phase
مرحله رونق
exhaust stroke
مرحله اگزوز
execute phase
مرحله اجرا
propagation sequence
مرحله انتشار
differential stage
مرحله تفاضلی
developmental stage
مرحله پیشرفت
developmental stage
مرحله تکوینی
buffer stage
مرحله میانگیر
nth
در مرحله چند
assault phase
مرحله هجوم
anal stage
مرحله مقعدی
processes
مرحله جریان
recovery phase
مرحله شکوفائی
step
مرحله رتبه
training cycle
مرحله اموزش
periods
نوبت مرحله
stages
درجه مرحله
stage
درجه مرحله
grade
مرحله گراد
grades
مرحله گراد
speed level
مرحله سرعت
point
جهت مرحله
driver
مرحله تحریک
drivers
مرحله تحریک
stepping
مرحله پایه
stepping
مرحله رتبه
home stretch
مرحله نهایی
phases
مرحله عملیات
period
نوبت مرحله
speed stage
مرحله سرعت
phased
مرحله عملیات
phase
مرحله عملیات
point
مرحله قله
initiation sequence
مرحله اغازی
modulator
مرحله تحمیل گر
imprimis
در مرحله نخست
macro stage
مرحله کلان
in the egg
در مرحله نخستین
primordium
مرحله نخست
power stroke
مرحله قدرت
in the first instance
در مرحله اول
latency
مرحله پنهانی
larval stage
مرحله کرمی
induction stroke
مرحله تنفس
induction stroke
مرحله مکش
intake stroke
مرحله تنفس
intake stroke
مرحله مکش
oral stage
مرحله دهانی
job step
مرحله برنامه
inextremis
در اخرین مرحله
phallic stage
مرحله التی
fission process
مرحله انشقاق
fetch phase
مرحله واکشی
oedipal stage
مرحله ادیپی
one step operation
عمل تک مرحله
output stage
مرحله خروجی
genital phase
مرحله تناسلی
diastolic phase
مرحله انبساطی قلب
stage
پرده گاه مرحله
ticked
سخت ترین مرحله
incipient
اولیه مرحله ابتدایی
stadiums
میدان ورزش مرحله
milestone
مرحله مهمی اززندگی
qualifying
رسیدن به مرحله بعد
fire for effect
مرحله تیر موثر
entelechy
مرحله تشکیل وتحقق
first audio stage
مرحله صوتی نخست
milestones
مرحله مهمی اززندگی
process
جریان عمل مرحله
stadia
میدان ورزش مرحله
stadium
میدان ورزش مرحله
cladding process
مرحله روکش کاری
anal expulsive stage
مرحله مقعدی دفعی
anal retentive stage
مرحله مقعدی ضبطی
karyokinesis
مرحله تقسیم سلولی
ossification
مرحله تشکیل استخوان
novitiate
مرحله تازه کاری
pettifog
از مرحله پرت کردن
noviciate
مرحله تازه کاری
stages
پرده گاه مرحله
processes
جریان عمل مرحله
creeping barrage
سد اتش مرحله به مرحله سد اتش خیز به خیز
ticks
سخت ترین مرحله
tick
سخت ترین مرحله
preverbal phase
مرحله پیش کلامی
metoestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
turning point
مرحله قاطع نقطه تحول
turning points
مرحله قاطع نقطه تحول
power amplifier stage
مرحله فزون ساز توان
phased conversion
تبدیل مرحله بندی شده
metestrus
مرحله بیرمقی وسیری پس از فحلیت
modulated amplifier
مرحله فزون ساز تحمیلی
stage
مرحله دار شدن اشکوب
stages
مرحله دار شدن اشکوب
embryo
گیاهک تخم مرحله بدوی
single stepping
در یک مرحله انجام دادن یا شدن
subcritical
زیر مرحله خطرناک وبحرانی
rate determining step
مرحله تعیین کننده سرعت
monestrous
دارای یک مرحله فحلیت درسال
walk through
بررسی هر مرحله از یک نرم افزار
Not to know what one is talking about.
از موضوع ( مرحله )پرت بودن
declining
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declines
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
embryos
گیاهک تخم مرحله بدوی
phasing
مرحله بندی کردن عملیات
decline
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
declined
مرحله رکود یا انحطاط اقتصادی
gastrula
مرحله رویانی اولیه پس از بلاستولا
prisere
مرحله سیر تکاملی ایجادنباتات در زمین
prophase
مرحله اولیه تقسیم سلولی پیشگاه
stretch runner
تلاش زیاد اسب در اخرین مرحله
showdown
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
the next process is weaving
عمل یا مرحله بعداز بافتن است
showdowns
مرحله نهایی مسابقات ازمایش نیرو
job lots
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
reentry phase
مرحله دخول مجدد موشک درجو
job lot
مجموعه کالاهایی که در یک مرحله تولید میگردد
terminal phase
مرحله اخر مسیر حرکت موشک
tabula rasa
مرحله فرضی فکری خالی ازافکاروتخیلات
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com