Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 292 (17 milliseconds)
English
Persian
sight front
دید جلو در نقشه برداری
Search result with all words
relief
نقشه برداری عوارض زمین
survey
نقشه برداری
survey
نقشه برداری زمینی
survey
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveyed
نقشه برداری
surveyed
نقشه برداری زمینی
surveyed
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
surveys
نقشه برداری
surveys
نقشه برداری زمینی
surveys
براورد کردن نقشه برداری کردن از مساحی کردن پیمودن بازدید
map
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
maps
نقشه برداری کردن تهیه نقشه نقشه کشی کردن
stencil
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stenciling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilled
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencilling
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
stencils
الگوی گرده برداری قالب نقشه برداری
line of sight
مسیر دید در نقشه برداری
surveying
مساحی نقشه برداری
surveying
نقشه برداری
surveying
نقشه برداری ممیزی
stripping
نواربندی کردن نقشه برای عکس برداری علامت گذاری کردن
oceanography
تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
topography
نقشه برداری
aerial survey
نقشه برداری هوایی
alidade
یکی از وسایل نقشه برداری
assumed orientation
توجیه فرضی وسایل نقشه برداری
back sight
دید عقب در نقشه برداری
bench check
کارگاه مجهز به دستگاههای ازمایشی علامت نقطه بازرسی نقشه برداری
bench mark
نشانهای که ارتفاع ان مشخص است و برای نقشه برداری به عنوان مبنااستفاده میشود
bench mark
شاخص علامت نقطه کنترل نقشه برداری شاخص نقشه برداری
bessel method
پیدا کردن محل توقفگاه به روش بسل سیستم نقشه برداری بسل
cadastral survey
نقشه برداری زمینی
cadastral surveys
عملیات نقشه برداری به منظور تفکیک و تعیین حدوداراضی
chain survey
نقشه برداری زنجیری
chorography
نقشه برداری وتوضیح وضع جغرافیایی ناحیهای
common control
کنترل عمومی نقشه برداری شبکه عمومی نقشه برداری شبکه جهانی نقشه برداری
connection survey
نقشه برداری منطقه ربط
constant of the cone
زاویه کجی مخروق نقشه برداری لامبر ضریب مخروط لامبر
datum
سطح اب دریا سطح مبنای ارتفاع در نقشه برداری سطح مبنای مختصات
datum point
نقطه مبنای مختصات شبکه ایستگاه مبنای نقشه برداری
field control
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
field survey
نقشه برداری زمینی
ground survey
نقشه برداری زمینی
flying levels
خط تراز نقشه برداری
geodesy
نقشه برداری عملیات نقشه برداری در شبکه جهانی
geodetic control
نقاط کنترل نقشه برداری عمومی
geodetic datum
سطح مبنای نقشه برداری افق مبنای نقشه برداری زمینی جهانی
geodetic surveying
تعیین شکل وابعاد زمین ازطریق نقشه برداری
gunter's chain
متر فلزی نقشه برداری
horizontal control
کنترل افقی در نقشه برداری اندازه گیری بر دو سمت نقشهای
hydrography
نقشه برداری از ابهای روی زمین
hypsography
نقشه برداری از کوه هاوارتفاعات زمین
intermediate sight
توسط دید عقب و جلو یک نقطه در نقشه برداری
lambert projection
سیستم لامبر یا سیستم نقشه برداری مخروطی
land surveying
نقشه برداری
leveling staff
ژالون نقشه برداری
line offset method
روش نقشه برداری از یک مسیر منحنی
long base method
روش تقاطع نقشه برداری بااستفاده از یک باز طولانی
mapping
نقشه برداری
mapping
نقشه برداری کردن
master plot
نقشه راهنمای اصلی عکس برداری هوایی
photomap
نقشه برداری بوسیله عکاسی
plane table
سه پایه نقشه برداری که الیداد بران سوار میشود
polar stereographic
سیستم تهیه نقشه قطبی سیستم نقشه برداری قطبی
reference datum
سطح مبنای نقشه برداری سطح مبنا
reticle
تار موئینی که در دوربین نقشه برداری وجود دارد
selenodetic
امور مربوط به تهیه نقشه یانقشه برداری از کره ماه
stadia points
تارهای فاصله سنج دردوربینهای چشمی و نقشه برداری
stencil plate
الگوی نقشه برداری
survey control
کنترل نقشه برداری
survey control
نقطه کنترل نقشه برداری
survey control
سیستم کنترل نقشه برداری
survey information center
مرکز اطلاعات نقشه برداری در توپخانه لشکری یا سپاه
survey land
نقشه برداری زمین
survey station
ایستگاه نقشه برداری ایستگاه کنترل نقشه برداری
surveyed chart
طرح تیر نقشه برداری شده
surveyers notebook
دفتر نقشه برداری
surveying error
خطای نقشه برداری
surveying insatrument
اسباب نقشه برداری
surveying instrument
الات نقشه برداری
surveying polygon
شبکه نقشه برداری
surveyor's staff
ژالون نقشه برداری
tacheometer
دوربین نقشه برداری
topographical surveying
نقشه برداری ارتفاعی
traingulation
تقسیم بقطعات سه گوش برای پیمایش یا نقشه برداری
triangulation
روش مثلث بندی در نقشه برداری
triangulation survey
نقشه برداری به روش مثلث بندی
tribrach
گهواره نصب دوربین نقشه برداری
trig list
لیست نقاط نقشه برداری شده فهرست مختصات نقاط نقشه برداری شده
Other Matches
xerography
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
xerographic
عکس برداری وکپی برداری ازترسیمات بوسیله اثرنور برروی کاغذ وغیره
hectograph
ماشین کپیه برداری یارونوشت برداری
strategy
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
strategies
طرح نقشه برای جنگ یا علم طراحی نقشه برای جنگ یاطرح نقشه برای نقل وانتقالات جنگی
conformal projection
نوعی سیستم تهیه نقشه بزرگ کردن یکنواخت نقشه
line route map
نقشه نشان دهنده راهها نقشه راهنمای مسیر خطوط سیم دستگاه
docking plan
نقشه مسیر ورود کشتی به حوضچه تعمیر نقشه ساختمان قسمت زیر ناوlongshoreman
hyetography
نقشه کشی از بارندگی نمایش بارش با نقشه
cartographer
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
cartographers
ترسیم کننده نقشه متخصص رسم نقشه
control map
نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
topographic map
نقشه عوارض نما نقشه توپوگرافی
mapping
نقشه کشی کردن تهیه نقشه
storage map
نقشه انباره نقشه انبارش
orthographic
تصویر یا نقشه که در ان خطوط مصور برسطح تصویر یا نقشه عموداست
plotted
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plots
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
plot
تعیین کردن محل هدف یا دشمن روی نقشه رسم کردن مسیر حرکت روی نقشه
map sheet
شماره برگ نقشه از سریهای مختلف برگ نقشه
vignetting
سایه روشن زدن به نقشه یاعکس هوایی نمایش عوارض نقشه با سایه روشن تدریجی
outline assembly drawing
نقشه کلی ساختمان نقشه ایکه تصویر کلی ساختمان را نشان میدهد وجزئیات ساختمان روی ان پیاده نشده است
spandrel
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
map compilation
تهیه نقشه جدید یا جمع اوری اطلاعات جدید برای تهیه نقشه
computer aided design and drafting
طراحی و نقشه کشی به کمک کامپیوتر طراحی و نقشه کشی کامپیوتری
trimsize
اندازه تنظیم شده نقشه حواشی تنظیم شده نقشه
projection
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
projections
سیستم تصویر در تهیه نقشه سیستم تهیه نقشه جات
grid navigation
ناوبری از روی نقشه ناوبری از روی خطوط شبکه نقشه
map plane
سطح مبنای تراز نقشه مبنای تراز نقشه
vectors
برداری
vector
برداری
decerebration
مخ برداری
embodiment
در برداری
vector quantity
کمیت برداری
vector quantities
اندازههای برداری
vectored interrupt
وقفه برداری
vector product
حاصلضرب برداری
vector processor
پردازنده برداری
gaud
کلاه برداری
rip-offs
کلاه برداری
machining
براده برداری
fraudulence
کلاه برداری
biopsy
بافت برداری
metal cutting work
براده برداری
vectorical angle
زاویه برداری
arrow diagram
نمودار برداری
gyrectomy
شکنج برداری
treads
گام برداری
hemispherectomy
نیمکره برداری
exploitation
بهره برداری
weight lifting
وزنه برداری
operation
بهره برداری
treading
گام برداری
tread
گام برداری
rip-off
کلاه برداری
swindled
کلاه برداری
footsteps
گام برداری
duplicate
نسخه برداری
vector field
میدان برداری
utilization
بهره برداری
denervation
عصب برداری
decerebellation
مخچه برداری
duplicates
نسخه برداری
duplicating
نسخه برداری
swindles
کلاه برداری
swindle
کلاه برداری
vector analysis
تحلیل برداری
vector diagram
نمودار برداری
vector display
نمایش برداری
deafferentation
اوران برداری
topectomy
تکه برداری
enervation
عصب برداری
stripping
قالب برداری
duplicated
نسخه برداری
duplication
نسخه برداری
surveyor's level
ترازنقشه برداری
sampling
نمونه برداری
extirpation
اندام برداری
vector pair
زوج برداری
vector power
توان برداری
cannibalization
قطعه برداری
footstep
گام برداری
metal cutting
براده برداری
fraud
کلاه برداری
frauds
کلاه برداری
removal of chips
براده برداری
marched
قدم برداری
march
قدم برداری
usage
بهره برداری
lobectomy
قطعه برداری
samplery
نمونه برداری
copied
نسخه برداری
using
بهره برداری
resultant
جمع برداری
marching
قدم برداری
listings
سیاهه برداری
marches
قدم برداری
utilisations
بهره برداری ها
gain
بهره برداری
gained
بهره برداری
gains
بهره برداری
ovariectomy
تخمدان برداری
listing
سیاهه برداری
photogeny
عکس برداری
utilisation
[British]
بهره برداری
insurability
بیمه برداری
ingathering
خرمن برداری
subordination
فرمان برداری
exploitation
[utilization]
بهره برداری
copies
کپی برداری
copy
نسخه برداری
decoding
رمز برداری
usages
بهره برداری ها
utilizations
بهره برداری ها
copying
نسخه برداری
copying
کپی برداری
copies
نسخه برداری
copy
کپی برداری
copied
کپی برداری
i know him by his step
از گام برداری
sand pit
گود ماسه برداری
defraud
کلاه برداری کردن
defrauding
کلاه برداری کردن
maximum value
مقدار بهره برداری
quick march
گام برداری تند
defrauded
کلاه برداری کردن
linear space
فضای برداری
[ریاضی]
safing
چاشنی برداری کردن
biased sampling
نمونه برداری غیرتصادفی
cannibalizes
محل قطعه برداری
defrauds
کلاه برداری کردن
snatch
وزنه برداری یکضرب
snatched
وزنه برداری یکضرب
snatches
وزنه برداری یکضرب
snatching
وزنه برداری یکضرب
vector calculus
حساب برداری
[ریاضی]
sampling rate
نرخ نمونه برداری
crazing
ترک برداری سطحی
utilised
بهره برداری کردن
ready for use
اماده بهره برداری
operating budget
بودجه بهره برداری
operating cost
هزینه بهره برداری
gang
مشی گام برداری
gangs
مشی گام برداری
source listing
لیست برداری منبع
cinematograph
دوبین فیلم برداری
vector graphics
نگاره سازی برداری
vector potential of a solenoidal vector
پتانسیل برداری بردارسولنئیدی
calking mallet
ابزار زفت برداری
metal removing capacity
قدرت براده برداری
bottle silt sampler
نمونه برداری با بطری
utilises
بهره برداری کردن
vector analysis
[vector calculus]
حساب برداری
[ریاضی]
utilising
بهره برداری کردن
utilize
بهره برداری کردن
utilizes
بهره برداری کردن
utilizing
بهره برداری کردن
core drilling
نمونه برداری با مته
copying test
ازمون نسخه برداری
metal cutting element
عنصر براده برداری
metal cutting machine
دستگاه براده برداری
obediently
از روی فرمان برداری
exploit
بهره برداری کردن از
cannibalised
محل قطعه برداری
machinability
قابلیت براده برداری
machinable
قابل براده برداری
weight program
تمرین وزنه برداری
polling list
سیاهه نمونه برداری
machining requirments
شرایط براده برداری
machining time
زمان براده برداری
tap
بهره برداری کردن از
tapped
بهره برداری کردن از
tapping
بهره برداری کردن از
selective listing
سیاهه برداری گزیده
scalar quantity
کمیت غیر برداری
sample
نمونه برداری کردن
sampled
نمونه برداری کردن
with intent to defraud
بقصد کلاه برداری
cannibalises
محل قطعه برداری
cannibalising
محل قطعه برداری
cannibalize
محل قطعه برداری
cannibalized
محل قطعه برداری
i know you by your walk
من شما را از گام برداری
cannibalizing
محل قطعه برداری
incline bench
تخته وزنه برداری
excavation
گود برداری حفره
gross f.
کلاه برداری بزرگ
stock talking
سیاهه برداری از موجودی
split spoon
قاشق نمونه برداری
skiagraphy
عکس برداری ازسایه
transcriptions
نسخه برداری سواد
transcriptions
سواد برداری رونوشت
transcription
نسخه برداری سواد
transcription
سواد برداری رونوشت
replicable
<adj.>
قابل کپی برداری
to pace off
باگام برداری شمردن
duplicators
ماشین نسخه برداری
duplicator
ماشین نسخه برداری
dynamic dump
نسخه برداری پویا
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com