Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
archimandrite
رئیس دیر در کلیسای شرقی
Other Matches
greek church
کلیسای شرقی
greek catholic
عضو کلیسای شرقی
laura
صومعه کلیسای شرقی
cross-in-square
[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
Oriental rug
فرش شرقی
[از آنجا که امروزه فرش های شرقی در همه جا بافته می شوند، این لفظ به فرش دست باف که الهام گرفته از طرح های شرقی است اطلاق می شود.]
feria
کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel
[کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism
دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
rhaeto romanic
زبان لاتین سوئیس شرقی وایتالیای شمال شرقی
warsaw treaty
پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
lord high stew of england
رئیس تشریفات تاجگذاری رئیس دادگاه دادرسی
paymaster general
رئیس سررشته داری رئیس کارپردازی
letter of recall
نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
public relations officer
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
emcees
بعنوان رئیس تشریفات عمل کردن رئیس تشریفات شدن
public relations officers
رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
emcee
بعنوان رئیس تشریفات عمل کردن رئیس تشریفات شدن
republics
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republic
حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
the orthodox church
کلیسای ارتودوکس
st peter's
کلیسای سن پیر
Coptic Church
کلیسای قبطی
Church of England
کلیسای انگلستان
greek church
کلیسای خاور
the orthodox church
کلیسای خاور
cathedrals
کلیسای جامع
romanist
عضو کلیسای رم
popery
کلیسای کاتولیک رم
minster
کلیسای بزرگ
chapels
کلیسای کوچک
cross-church
کلیسای صلیبی
chapel
کلیسای کوچک
cross-doomed
کلیسای گنبددار
kirk
کلیسای اسکاتلند
cathedral
کلیسای جامع
oriental
شرقی
eastward
شرقی
levanter
شرقی
eastern
شرقی
levantine
شرقی
Catholics
عضو کلیسای کاتولیک
orthodoxly
بشیوه کلیسای خاور
Catholic
عضو کلیسای کاتولیک
power of the keys
اختیارات کلیسای پاپ
episcopalian
پیرو کلیسای اسقفی
Collegiate church
کلیسای وقف ایتام
episcopalians
پیرو کلیسای اسقفی
nonconformists
مخالف کلیسای رسمی
nonconformist
مخالف کلیسای رسمی
canon low
قانون کلیسای کاتولیک
episcopalianism
پیروی از کلیسای اسقفی
greed orthodox
کلیسای ارتدکس یونانی
established church
کلیسای قانونی و شرعی
C. of E
مخفف کلیسای انگلیس
mongolian draw
کشیدن شرقی
north easterly
شمال شرقی
northeastern
شمال شرقی
northeastward
شمال شرقی
orientally
بسبک شرقی ها
north-easterly
شمال شرقی
south-eastern
جنوب شرقی
orientalizing style
سبک شرقی
turkish closet
مستراح شرقی
turkey bath
حمام شرقی
to lie east and west
شرقی غربی
eastern hemisphere
نیمکره شرقی
bagnio
زندان شرقی
southeast
جنوب شرقی
south eastern
جنوب شرقی
nestorian
کلیسای نسطوری قدیم ایران
anglicanism
اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
gregorian
وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
dominie
عنوان کشیشان کلیسای هلند
Roman Catholics
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
orthodox
مطابق عقاید کلیسای مسیح
Roman Catholic
وابسته به کلیسای کاتولیک روم
Cluny
[کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
Coptic Church
کلیسای بومی مصر و اتیوپی
parochial school
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
presbyterian
وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
episcopal
مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
orientalism
عقاید یا سیاست شرقی
tussah
کرم ابریشم شرقی
Hindoo
سبک شرقی
[معماری]
the old world
نیم کره شرقی
east end
قسمت شرقی لندن
southeaster
باد جنوب شرقی
dinghy
قایق هند شرقی
dinghies
قایق هند شرقی
tussore
کرم ابریشم شرقی
easternmost
شرقی ترین نقطه
southeastward
بطرف جنوب شرقی
eastermost
اقصی نقطهء شرقی
northeastward
بطرف شمال شرقی
northeastern
مربوط به شمال شرقی
northeaster
نسیم شمال شرقی
tusseh
کرم ابریشم شرقی
byzantine
وابسته بروم شرقی
eastermost
شرقی ترین نقطه
southeaster
توفان جنوب شرقی
easternmost
اقصی نقطهء شرقی
jacobite
عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
lateran
نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
presbyterianism
پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lutheran
وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
abbey
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbeys
کلیسا نام کلیسای وست مینستر
lector
قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
southeasterner
ساکن نواحی جنوب شرقی
euroclidon
بادطوفانی شمال شرقی درمدیترانه
breeze
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
breezed
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
OCM
شرکت او سی ام تولیدکننده فرش شرقی
breezes
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
soputheasternmost
در دورترین نقطه جنوب شرقی
breezing
بادشمال یاشمال شرقی بادملایم
gregorian chant
سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
romanism
اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
ORIA
اتحادیه واردکنندگان فرش های شرقی
neo platonism
فلسفه افلاطونی امیخته با تصوف شرقی
The Catholic Church springs
[comes]
to mind as an obvious example.
کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
the r.
مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
Eastern design
طرح های شرقی
[مربوط به شرق آسیا ]
lascar
نظامی وملوان هند شرقی توپچی هندشرقی
ASEAN
مخفف همبستگی ملل جنوب شرقی آسیا
Monaco
ناحیه " موناکو" واقع در جنوب شرقی فرانسه
seato forces
نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
fox grape
انگور ترش نواحی شمال شرقی امریکا
biretta
یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
nonagium
عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
parish clerk
کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
razorback
خوک نیمه وحشی دورگه جنوب شرقی اتازونی
joshua tree
درخت خنجری یا ابره ادم جنوب شرقی امریکا
eastern european mutual assisstance trea
پیمان کمک متقابل اروپای شرقی treaty warsaw
recredential
نامهای است که بعضی اوقات رئیس دولتی که سفیر نزد ان ماموریت دارد در جواب احضار نامه سفیر به رئیس دولت فرستنده سفیر می نویسد و در واقع این نامه پاسخی است به استوار نامهای که سفیر در شروع ماموریتش تقدیم داشته است
golden horde
سپاهیان مغول که در قرن سیزدهم اروپای شرقی رامورد تاخت و تاز قرار دادند
Ivy League
نام گروهی از دانشگاههای قدیمی و نامور بخش شرقی ایالات متحده که با هماتحادیهی ورزشی و غیره دارند
Persian rug
[فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
episcopacy
مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
administer
رئیس
mugwump
رئیس
chief
رئیس
administered
رئیس
administering
رئیس
syndic
رئیس
sheik
رئیس
warden
رئیس
headsman
رئیس
chairmen
رئیس
chairman
رئیس
chiefs
رئیس
provosts
رئیس
provost
رئیس
head master
رئیس
higher up
رئیس
administers
رئیس
wardens
رئیس
commandants
رئیس
commandant
رئیس
sheiks
رئیس
superintendent
رئیس
superintendents
رئیس
sheikhs
رئیس
sheikh
رئیس
mastered
رئیس
masters
رئیس
head
رئیس
presidents
رئیس
directors
رئیس
header
رئیس
headers
رئیس
president
رئیس
ruler
رئیس سر
rulers
رئیس سر
leader
رئیس
leaders
رئیس
warden
رئیس
director general
رئیس کل
superior
رئیس
administrators
رئیس
Deans
رئیس
Dean
رئیس
director generals
رئیس کل
headman
رئیس
administrator
رئیس
superiors
رئیس
headmen
رئیس
directors general
رئیس کل
master
رئیس
director
رئیس
orientalize
خاوری شدن شرقی ماب شدن
south-east
جنوب شرقی سوی جنوب شرق
head mistress
خانم رئیس
premier
مهمتر رئیس
First Lady
زن رئیس جمهور
First Ladies
زن رئیس جمهور
lady principal
خانم رئیس
harbour master
رئیس بندر
Chiefs of Staff
رئیس ستاد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com