English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 14 (2 milliseconds)
English Persian
radioactive رادیواکتیو
radio active رادیواکتیو
Other Matches
radioactive rays ذرات رادیواکتیو
radioactive material مواد رادیواکتیو
fall out باران رادیواکتیو
actiniferous دارای اکتینیوم یا مادهء رادیواکتیو
radiac کشف اشعه رادیواکتیو و اندازه گیری ان
half residence time نیمه عمر پایداری عناصرریزش اتمی یا رادیواکتیو
radiacmeter وسیله کشف وتشخیص رادیواکتیو و اندازه گیری ان
delayed neutrons نوترونهای تابش شده از یک هسته برانگیخته در یک پروسه رادیواکتیو
salted weapon جنگ افزار اتمی که قدرت رادیواکتیو ان تشدید شده باشد
half life period مدت زمان لازم برای فعالیت یک ماده رادیواکتیو است که به نصف مقدار اولیه خود کاهش یابد
hot spots نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
hot spot نقاط خطرناک یا خیلی خطرناک در منطقه الوده به مواد رادیواکتیو اتمی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com