Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 160 (8 milliseconds)
English
Persian
combustion efficiency
راندمان احتراق
Other Matches
crossfiring
اتصال کوتاه بین دو سیم درسیستم احتراق که باعث احتراق نابهنگام میشود
premature ignition
احتراق نابهنگام احتراق بیموقع
efficiency
راندمان
total efficiency
راندمان کل
critical grid current
جریان احتراق شبکه ولتاژ احتراق شبکه
maximum efficiency
راندمان حداکثر
mechanical efficiency
راندمان مکانیکی
thermal efficiency
راندمان حرارتی
overall efficiency
راندمان کلی
radiation efficiency
راندمان تابش
luminous efficiency
راندمان روشنایی
maximum efficiency
راندمان بیشینه
transformer efficiency
راندمان ترانسفورماتور
light output ratio of a fitting
راندمان نوری
high efficiency
راندمان بالا
ideal efficiency
راندمان ایده ال
nozzle efficiency
راندمان نازل
internal efficiency
راندمان داخلی
increase of efficiency
افزایش راندمان
energy conversion efficiency
راندمان تبدیل انرژی
cruise control
کنترل عملکرد موتور برای بدست اوردن بیشترین راندمان قدرت و مصرف سوخت
deflagration
احتراق
oxidization
احتراق
combustion
احتراق
burning
احتراق
firing
احتراق
lighting
احتراق
inflammation
احتراق
ignition
احتراق
arson
احتراق
seeting on fire
احتراق
explosions
احتراق
explosion
احتراق
igniting spark
جرقه احتراق
ignition by contact
احتراق تماسی
ignitability
قابلیت احتراق
ignition by incandescence
احتراق التهابی
ignition cable
کابل احتراق
firing accessories
لوازم احتراق
igniting point
نقطه احتراق
ignition choke
پیچک احتراق
igniting agent
عامل احتراق
hot bulb ignition
احتراق سرسرخ
ignitable
قابل احتراق
igniter switch
سوئیچ احتراق
heating value
گرمای احتراق
igniter switch
کلید احتراق
ignitibility
قابلیت احتراق
ignitible
قابل احتراق
two spark ignition
احتراق دو جرقهای
ignition charge
خرج احتراق
triple ignition
احتراق سه برقی
ignition voltage
ولتاژ احتراق
internal combustion
احتراق داخلی
magneto ignition
احتراق با مگنت
inexplosive
غیرقابل احتراق
surface burning
احتراق سطحی
sulfur
اصل احتراق
single ignition
احتراق تک برقی
pre ignition
زود احتراق
ignition switch
کلید احتراق
ignition spark
جرقه احتراق
ignition pulse
ایمپولز احتراق
ignition circuit
مدار احتراق
ignition condition
حالت احتراق
ignition control
کنترل احتراق
ignition current
جریان احتراق
ignition device
وسیله احتراق
ignition lag
تاخیر احتراق
ignition pulse
پالس احتراق
ignition pulse
ضربه احتراق
premature ignition
احتراق زودرس
heat value
گرمای احتراق
combustible
احتراق پذیر
combustible
قابل احتراق
dual ignition
احتراق دو برقی
misfiring
احتراق ناقص
advanced ignition
اوانس احتراق
combustibility
قابلت احتراق
combustiblity
قابلیت احتراق
combustion area
محفظه احتراق
combustor
محفظه احتراق
combustion chamber
محفظه احتراق
combustion
اشتعال احتراق
duplex ignition
احتراق دوگانه
base ignition
احتراق تحتانی
heat of combustion
گرمای احتراق
flash point
نقطه احتراق
sulphur
اصل احتراق
flame out
قطع احتراق
firing position
موقعیت احتراق
firing order
ترتیب احتراق
ignition
اشتعال احتراق
timing
زمان احتراق
burning brand
نوع احتراق
external combustion
احتراق خارجی
combustion efficiency
بازده احتراق
jump spark ignition
احتراق با جرقه جهنده
make and break ignition
احتراق با قطع و وصل
constant pressure combustion
احتراق در فشار ثابت
maximum gate trigger current
جریان احتراق حداکثر
internal combustion engine
موتور احتراق داخلی
internal combustion engines
موتور احتراق داخلی
preignition
احتراق قبل از وقت
combustible
جسم قابل احتراق
order of fire
ترتیب احتراق موتور
molar heat of combusion
گرمای مولی احتراق
molar enthalpy of combusion
انتالپی مولی احتراق
maximum gate trigger voltage
ولتاژ احتراق حداکثر
burning brand
علامت احتراق نیمسوزی
incombustible
غیر قابل احتراق
combustor
سیستم احتراق توربین
ignition by contact breaking
احتراق با قطع کنتاکت
ignition analyzer
اسیلوگراف کنترل احتراق
dual ignition system
سیستم احتراق دوتایی
compression ingition
احتراق توسط فشار
explosively
بطور قابل احتراق
delay zction firing
عمل احتراق با تاخیر
ignition system
سیستم احتراق موتور
ignition temperature
درجه حرارت احتراق
incombustibility
عدم امکان احتراق
ignition voltage
فشار الکتریکی احتراق
variable geometry engine
موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
can annular
محفظه احتراق حلقوی شکل
vaporizing combustor
سیستم احتراق توربین گاز
capacitor discharge ignition
سیستم احتراق با انرژی زیاد
timing
تنظیم زمان احتراق موتور
cannular
محفظه احتراق حلقوی شکل
burner cans
محفظه احتراق موتورهای توربینی
afterburning
عملیات بعد از احتراق سوخت
firedamp
گاز قابل احتراق معدن
ignition
احتراق اتش زدن مشتعل کردن
precombustion chamber engine
موتور با اطاق احتراق تراکم قبلی
can
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
canning
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
cans
هریک از لولههای مجزا درمحفظه احتراق
plug nozzle
نازلی در موتورهای راکت بامحفظه احتراق حلقوی وپیچشی
backfire
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfired
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfires
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
backfiring
احتراق درموتورهای درونسوز قبل ازتکمیل عمل تراکم
hot test
تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
igniter
ماده بسیار قابل احتراق که باماده ضعیفتر مخلوط میشود
burner compartment
قسمتی از روپوش موتور که روی محفظه احتراق قرارگرفته است
restricted propellant
سوخت جامد که تنها قسمتی از سطح ان در معرض احتراق قرار دارد
charactristic lenght
نسبت حجم محفظه احتراق به مساحت دهانه ورودی موتوردر راکت
residence time
مدت زمانیکه قطرات کوچک سوخت در محفظه احتراق توربین گاز میمانند
multipropellant
سوخت راکت متشکل از دو یاچند جزء که بصورت مجزا به محفظه احتراق وارد میشوند
hung start
شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
multi chamber
نوعی محفظه احتراق درموتورهای توربین که در ان محفظه ها دورتادورقرارگرفته اند
combustion starter
مکانیزمی که در ان احتراق یک سوخت ترکیب سوخت و هواانرژی لازم برای شروع دوران موتور را تامین میکند
compression ignition
احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
rate of flame propagation
سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
diesel ramjet
موتور رم جت که سرعت ان به حدی است که گرمای حاصل از تراکم هوای داخل ان برای احتراق سوخت کافی است
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
engine
موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
ignition anode
اند کمکی اند احتراق
firing order
ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com