Dictiornary-Farsi | رختخواب بچگانه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 61 (4 milliseconds)

English	Persian
cot	رختخواب بچگانه
cots	رختخواب بچگانه


Other Matches

abed	در رختخواب
beds	رختخواب
bed	رختخواب
between the sheets	در رختخواب
bedding	رختخواب
Hit the sheets <idiom>	[به رختخواب رفتن]
hit the sack <idiom>	به رختخواب رفتن
bed roll	رختخواب پیچ
turn in <idiom>	به رختخواب رفتن
bedspreads	چادر شب رختخواب
bedspread	چادر شب رختخواب
genial bed	رختخواب یافراش عروسی
the quilt slipped off the bed	لحاف ازروی رختخواب
A warm and soft bed .	رختخواب گرم ونرم
watch pocket	جا ساعتی که به رختخواب اویزان کنند
infantile	بچگانه
childishly	بچگانه
puerilely	بچگانه
childly	بچگانه
chilish	بچگانه
puerile	بچگانه
childlike	بچگانه
little	بچگانه
small fry	بچگانه
childish	بچگانه
bunks	تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
bunk	تختخواب نفرات در کشتی رختخواب بندی
romper	رولباسی بچگانه
small cloths	جامه بچگانه
slobbers	گریه بچگانه
slobber	گریه بچگانه
slobbering	گریه بچگانه
smalls	جامه بچگانه
puppy love	عشق بچگانه
pop gun	تفنگ بچگانه
slobbered	گریه بچگانه
go-cart	چرخ بچگانه
rompers	رو لباسی بچگانه
infantilism	خوی بچگانه
perambulators	درشکه بچگانه
perambulator	درشکه بچگانه
bunting	شنل بچگانه
go-carts	چرخ بچگانه
bedclothes	لوازم رختخواب مثل ملافه ولحاف و پتو
pushpin	نوعی بازی بچگانه
popgun	تفنگ بادی بچگانه
bassinet	درشکه دستی بچگانه
pelisse	پوستین بالاپوش بچگانه
quaker gun	تفنگ چوبی بچگانه
wait up for <idiom>	به رختخواب نرفتن تا اینکه کسی برسد یا اتفاقی بیافتد
muggins	یکجوربازی گنجفه بازی بچگانه
yoyo	نوعی اسباب بازی بچگانه
noah ark	کشتی بچگانه که اسباب بازی اوست
slobbering	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobber	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbers	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
slobbered	دارای احساسات بچگانه مثل بچه بوسیدن یاگریستن
handy dandy	بازی بچگانه که دران کودکی چیزی رادریکی ازدودست بسته خودنگاه
pantywaist	شلوار کوتاه بچگانه که به بالاتنه لباسش تکمه میشود شلوار کوتاه