English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
English Persian
brussels nomenclature رده بندی تعرفه بروکسل
Other Matches
brussels nomenclature تعرفه گمرکی بروکسل
tariffs تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
tariff تعرفه گمرگی تعرفه بندی کردن
tariff classification تعرفه بندی
impost تعرفه بندی کردن
tariff regulations مقررات تعرفه بندی
tariff kisting فهرست بندی تعرفه ها
brussels nomenclature طبقه بندی تعرفه برکسل
brussels sprout کلم بروکسل
brussel sprouts کلم بروکسل
Brussels بروکسل پایتخت بلژیک
Bruxelles بروکسل پایتخت بلژیک
brucsels treaty organization سازمان پیمان بروکسل پیمان دفاعی منعقده بین بلژیک و بریتانیا و فرانسه وهلند و لوکزامبورگ در 8491
tariff تعرفه
raiway tariff تعرفه
tariffs تعرفه
export tariff تعرفه صادرات
prohibitive tariff تعرفه ممانعتی
protective tariffs تعرفه حمایتی
tariff تعرفه گمرکی
tariffs تعرفه گمرکی
fitness report تعرفه خدمتی
export charge تعرفه صادرات
domestic tariff تعرفه داخلی
customs duty تعرفه گمرکی
import charge تعرفه واردات
import tariff تعرفه واردات
export duty تعرفه صادرات
custom tariff تعرفه گمرکی
customs tariff تعرفه گمرکی
base rates تعرفه مبنا
base rate تعرفه مبنا
general tariff تعرفه عمومی
tariff schedule جدول تعرفه
tariffs عوارض تعرفه گمرکی
tariff عوارض تعرفه گمرکی
flexible tariff تعرفه انعطاف پذیر
railroad tariff تعرفه راه اهن
railway rates تعرفه یا کرایههای راه اهن
annual average score میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
general agreement on tariff & trade (gat موافقت نامه عمومی تعرفه وتجارت
evaluation rating درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
word warp فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
rating طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification طبقه بندی [درجه بندی] فرش
ratings طبقه بندی کردن درجه بندی
protective tariffs تعرفه گمرکی که هدف از وضع ان محصولات داخلی و جلوگیری از ورود فراوردههای خارجی باشد
e f t a (european free trade association فنلاند که تعرفه گمرکی و سود بازرگانی را درمعاملات فیمابین خود ازمیان برداشته اند
telescopic دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
lineament طرح بندی صورت بندی
lineaments طرح بندی صورت بندی
wording جمله بندی کلمه بندی
classification طبقه بندی رده بندی
laggin اب بندی کردن اب بندی ناوها
classifications طبقه بندی رده بندی
downgrades کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
downgraded کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrading کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
begger my neighbour policy سیاستی است که هدفش انتقال مشکل بیکاری به کشور دیگر است مانندافزایش تعرفه گمرکی
gift wrap بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
security classification طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
transparently نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
flat rate نرخ یکسان تعرفه یکسان
group دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grades درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grades دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classifications طبقه بندی کردن طبقه بندی
classification طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing مرحله بندی مرحله بندی عملیات
black concept علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
phased attack تک مرحله بندی شده حمله مرحله بندی شده
waterproofing اب بندی
neuration رگ بندی
laced بندی
mud sill ته بندی
hermetic sealing اب بندی
seals اب بندی
seal اب بندی
vanation رگ بندی
funicular بندی
trimerous سه بندی
funiculars بندی
lapping اب بندی
humidity insulation نم بندی
humidity insulation اب بندی
sealing off اب بندی
commisural بندی
commissural بندی
snacks ته بندی
patching سر هم بندی
alignments صف بندی
queuing صف بندی
striation خط بندی
articular بندی
alignment صف بندی
taping ته بندی
queing صف بندی
nailed up سر هم بندی
snack ته بندی
fixing rates نرخ بندی
divisions طبقه بندی
division طبقه بندی
factorization عامل بندی
arrangement for payment by instalment قسط بندی
fasciate کمر بندی
batten down اب بندی کردن
fenestration پنجره بندی
tariffication نرخ بندی
attack timing زمان بندی تک
electrical insulation برق بندی
eaves flashing اب بندی لب بند
earing خوشه بندی
columniation ستون بندی
linkages اهرم بندی
classification chart نموداررده بندی
cingulate کمر بندی
cerebral localization منطقه بندی مخ
caulk اب بندی کردن
calibration درجه بندی
calibration زینه بندی
couponing جیره بندی
couponing کوپن بندی
bone setting شکسته بندی
botchery سرهم بندی
dunnage بسته بندی
coring مغزه بندی
dimensioning کادر بندی
dentition دندان بندی
clustering دسته بندی
ranking رتبه بندی
skeletons استخوان بندی
skeleton استخوان بندی
scheduling زمان بندی
dividing تقسیم بندی
patching سرهم بندی
leverage اهرم بندی
grading درجه بندی
grading دانه بندی
grading طبقه بندی
paging صفحه بندی
factions دسته بندی
faction دسته بندی
grading دسته بندی
juggling چشم بندی
juggles چشم بندی
ranks رتبه بندی
ranked رتبه بندی
rank رتبه بندی
packages بسته بندی
packages عدل بندی
packaged بسته بندی
packaged عدل بندی
package بسته بندی
package عدل بندی
taxonomies طبقه بندی
taxonomy طبقه بندی
juggled چشم بندی
juggle چشم بندی
tabulates جدول بندی
tabulated جدول بندی
tabulate جدول بندی
wagering شرط بندی
sealing wax موم اب بندی
formulation صورت بندی
justification صفحه بندی
quotas سهمیه بندی
quota سهمیه بندی
putty بتونه اب بندی
linkage اهرم بندی
piling ستون بندی
juntas دسته بندی
junta دسته بندی
justifications صفحه بندی
stockade حصار بندی
stockades حصار بندی
rationing سهمیه بندی
rationing جیره بندی
colonnades ستون بندی
colonnade ستون بندی
jerry-built سر هم بندی شده
jerry built سر هم بندی شده
spacing فاصله بندی
netting شبکه بندی
scaffolds تخته بندی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com