English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 199 (9 milliseconds)
English Persian
industrial relations روابط صنعتی
Other Matches
labor relations روابط کارگر و کارفرما روابط کارگری
civil military relations روابط بین نظامیان وغیرنظامیان روابط نظامیان با مردم کشورهای دیگر
reestablishment of diplomatic relations برقراری مجدد روابط سیاسی اعاده روابط سیاسی
psychophysics علم روابط میان روان وتن علم روابط میان روان شناسی وفیزیک
relations روابط
term روابط فصل
rapporchment تجدید روابط
public affairs روابط عمومی
communal relationship روابط ناحیهای
financial relations روابط مالی
paratactic فاقد روابط
diplomatic relations روابط سیاسی
marital relations روابط زناشویی
diplomatic relations روابط دیپلماتیک
disengagement متارکه روابط
economic relations روابط اقتصادی
good relations روابط حسنه
sexual relations روابط جنسی
ideological relations روابط ارمانی
space relations روابط فضایی
public relations روابط عمومی
termed روابط فصل
terming روابط فصل
social relations روابط اجتماعی
rapprochement ایجاد روابط حسنه
come to a rupture قطع روابط کردن
rupture of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
good neigbourly relations روابط حسن همجواری
severance of diaplomatic relations قطع روابط سیاسی
interruption of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
breach of diplomatic relations قطع روابط سیاسی
come to rupture قطع روابط کردن
community relations قسمت روابط عمومی
industrial relations روابط کارگر وکارفرما
break of relations قطع روابط کردن
means end relations روابط وسیله- هدف
interstate relations روابط بین الدول
rupture of diplomatic relations قطع روابط دیپلماتیک
phalanstery روابط تعاونی اجتماعی
flesh and blood <idiom> روابط نزیک داشتن
ideological relations روابط ایده ئولوژیک
sociometry سنجش روابط افراد جامعه
amity روابط حسنه حسن تفاهم
psychophysics مبحث روابط روان وماده
anthropology مبحث روابط انسان با خدا
international economic relations روابط اقتصادی بین المللی
internationals وابسته به روابط بین المللی
international وابسته به روابط بین المللی
electro magnetism علم روابط فیزیکی میان
The sever ones connections ( relation ) with someone . روابط خود را با کسی قطع کردن
to off negotiations اعلان قطع گفتگو یا روابط کردن
minnesota spacial relations test ازمون روابط فضایی مینه سوتا
dynamic relation روابط میان جوهروعرض یاعلت و معلول
psychophysical وابسته بعلم روابط میان تن وروان
to break off diplomatic relations روابط دیپلماتیکی را قطع کردن [سیاست]
interdenominational وابسته به فرقههای مذهبی و روابط انها با یکدیگر
industrial water اب صنعتی
high wrought صنعتی
industrial صنعتی
technical صنعتی
manufacturing صنعتی
pragmatics مطالعه و بررسی روابط میان علائم و استفاده انها
community relations روابط همکاری بین سازمانهای نظامی وقشرهای اجتماعی
entente روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
ententes cordiales روابط حسنه دولتهای متحابه ودوست حسن تفاهم
industrial psychology روانشناسی صنعتی
industrial nations کشورهای صنعتی
industrial revolution انقلاب صنعتی
industrializes صنعتی کردن
industrial switch کلید صنعتی
industrial union اتحادیه صنعتی
industrial unions اتحادیههای صنعتی
industrial economics اقتصاد صنعتی
industrial management مدیریت صنعتی
industrial disputes اختلافات صنعتی
industrial electronic الکترونیک صنعتی
industrial espionage جاسوسی صنعتی
industrial consumption مصرف صنعتی
industrial concern بنگاه صنعتی
industrial chemistry شیمی صنعتی
industrial fluctuations نوسانهای صنعتی
industrial frequency فرکانس صنعتی
industrial insurance بیمه صنعتی
industrial unit واحد صنعتی
industrial wastewater فاضلاب صنعتی
industrialises صنعتی کردن
plants واحد صنعتی
plant واحد صنعتی
technical grade خلوص صنعتی
trade effluent فضولات صنعتی
valve شیر صنعتی
industrialising صنعتی کردن
producer buyer خریدار صنعتی
polytechnical دانشکده صنعتی
industrial workers کارگران صنعتی
industrializing صنعتی کردن
mechnical ماشینی صنعتی
industrialize صنعتی کردن
industrial building بنای صنعتی
engineering workshop کارگاه صنعتی
industrialization صنعتی شدن
commercial efficiency بازده صنعتی
industrialization صنعتی کردن
art bronze برنز صنعتی
technological حرفهای صنعتی
polytechnics دانشکده صنعتی
polytechnic دانشکده صنعتی
applied economics اقتصاد صنعتی
artificial magnet مغناطیس صنعتی
industrialism سیستم صنعتی
industrial building ساختمان صنعتی
industrial area منطقه صنعتی
technologically حرفهای صنعتی
artful ماهرانه صنعتی
industrialization صنعتی سازی
artless غیر صنعتی
artistical هنرامیز صنعتی
vertical union اتحادیه صنعتی
process of industrialization فرایند صنعتی شدن
producer advertising تبلیغ محصولات صنعتی
industrial workers of the world کارگران صنعتی جهان
the industrial quarter of the محله صنعتی شهر
applied economics engineer مهندس اقتصاد صنعتی
manufactoring tape milling machine دستگاه نورد صنعتی
interphase transformer loss تلفات پیچک صنعتی
decreasing cost industry هزینه نزولی صنعتی
art casting ریخته گری صنعتی
pilot plant واحد ازمایش صنعتی
inartistically بطور غیر صنعتی
industrial electric locomotive لکوموتیو الکتریکی صنعتی
index of industrial production شاخص تولید صنعتی
an artistic production عمل یا کار صنعتی
valve ولو [شیر صنعتی]
industrial investment سرمایه گذاری صنعتی
industrial alternating current جریان متناوب صنعتی
industrial reserve army ارتش ذخیره صنعتی
industrial robot دستگاه خودکار صنعتی
industrial classifications طبقه بندی صنعتی
industrial capitalism سرمایه داری صنعتی
bric-a-brac خرده ریز صنعتی
trade fixtures الات صنعتی نصب شده
artlessly بطور ساده یاغیر صنعتی
articlcs of virtu کالاهای صنعتی و کهنه وکمیاب
Industrial Architecture معماری خانه های صنعتی
Midlands ناحیهی صنعتی در مرکز انگلستان
industrialises بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializes بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrializing بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial electronic computer ماشین حساب الکترونیکی صنعتی
pastiches تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
industrial school اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
pastiche تقلید ادبی یا صنعتی از اثاراستادان فن
metonymical دارای صنعتی که انراmetonym گویند
industrialize بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrialising بنگاههای صنعتی تاسیس کردن
industrial instrument دستگاه اندازه گیری صنعتی
input output analysis تحلیل داده ها ستاده ها مطالعه تجربی روابط متقابل بخشهای مختلف اقتصاد
technology اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technological تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
technologically تغییرروشهای صنعتی با معرفی فناوری جدید
industrial data collection device دستگاه صنعتی جمع اوری داده
technologies اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
labour intensive industry صنعتی که به نیروی انسانی زیادی احتیاج دارد
Industrial Aesthetic [سیستم زیبایی شناختی ساختمان های صنعتی]
geopolitic علمی که روابط بین موقعیت جغرافیایی سرزمینها را باپیدایش و نابودی قدرتهای بزرگ و امپراطوریها مطالعه میکند
pot boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boiler کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
pot-boilers کار ادبی یا صنعتی که تنهابرای نان دراوردن دنبال شود
Industrial Park [طراحی املاک برای استفاده صنعتی در قرن نوزدهم در منچستر]
Industrialized building [تکنیک ساخت و معماری ساختمان های صنعتی پیش ساخته]
pantechnicons نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
high Sierra specification روش استاندارد صنعتی برای ذخیره سازی داده روی ROM-CD
an iconic statue مجسمهای که از روی نمونه و مطابق قرارداد صنعتی ساخته شده باشد
pantechnicon نام بازاری در لندن که همه جورکالاهای صنعتی دران نمایش میدهند
din سازمان استاندارد صنعتی آلمان معمولاگ مربوط به مشخصات ورودی ها و سوکت ها
civil censorship سانسور روابط غیرنظامی نظامیان سانسور امور هنری و ارتباطی غیرنظامیان
value added اضافه قیمتی که در مواد خام در نتیجه عملیات صنعتی و تولیدی ایجاد میشود
bioecology رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
reciprocal agreement قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
maintenance جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
immunogenetics رشتهای از اتم شناسی که درباره روابط مرض و وراثبت یا نژاد بحث میکند مطالعه ارتباط داخلی از لحاظ زیست شناسی
Luddites هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
Luddite هریک از کارگرانی که ماشینهای نساجی را چون نیاز به کارگر را کم میکردند درهم میشکستند آدمی که با دگرگونیهای فنی و صنعتی مخالف است
iil دستگاه کنترل برای برای تولیدات صنعتی و سیستمهای کامپیوتر
karyosystematice بخشی از رده بندی موجودات که روابط طبیعی انهارابوسیله مطالعه خصوصیات سلولی موجودات مورد مطالعه قرارمیدهد
zoo ecology قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
sex احساسات جنسی روابط جنسی
sexes احساسات جنسی روابط جنسی
linear programming برنامه ریزی خطی طرح ریزی عملیات صنعتی ونظامی برحسب خطوط مشخص ومعین
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
cost accounting حسابداری قیمت تمام شده حسابداری صنعتی
public relations officer رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
cost accounting حسابداری قیمت تمام شده حسابداری هزینه حسابداری صنعتی
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
rs c استاندارد صنعتی برای مخابره غیر همزمان داده سری میان دستگاههای ترمینالی مجموعهای از استانداردهادر ارتباطات داده که کاراکترهای مکانیکی والکتریکی مختلفی را برای رابط بین کامپیوترها ترمینالها و تلفیق و تفکیک کننده ها مشخص میکند
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com