Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 108 (7 milliseconds)
English	Persian
gas lubrication	روغنکاری گردی
Other Matches
mist lubrication	روغنکاری پاششی روغنکاری چکانشی روغنکاری چکهای
oil lubrication	روغنکاری
lubrication	روغنکاری
flood lubrication	روغنکاری سیلابی
oil	روغنکاری کردن
oiling	روغنکاری کردن
oils	روغنکاری کردن
drip oil lubrication	روغنکاری قطرهای
oil splash lubrication	روغنکاری تزریقی
flood oiling	روغنکاری گردشی
splash lubrication	روغنکاری تزریقی
centralized lubrication	روغنکاری متمرکز
one shot lubrication	روغنکاری گروهی
circulation oiling	روغنکاری گردشی
lubricated	روغنکاری کردن
lubricates	روغنکاری کردن
lubrication technology	تکنیک روغنکاری
lubrication order	دستور روغنکاری
lubricating	روغنکاری کردن
gravity lubrication	روغنکاری سقوطی
lubricate	روغنکاری کردن
oil bath lubrication	روغنکاری حمام روغن
oil circulating lubrication	روغنکاری نوع گردشی
centrifugal lubrication	روغنکاری گریز از مرکز
mobile lubricating equipment	تجهیزات روغنکاری متحرک
high pressure lubrication	روغنکاری فشار قوی
centralized oil shot system	روغنکاری متمرکز فشاری
forced flood lubrication	روغنکاری تحت فشار
pressure lubrication	دستگاه روغنکاری فشاری
oil shot system	سیستم روغنکاری تحت فشار
drum type lubricating pump	پمپ روغنکاری نوع غلطکی
force feed circulation oiling	روغنکاری گردشی تحت فشار
greasing	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
greased	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
grease	روغن زدن روغنکاری نمودن چربی گریس
skid pad	محدوده روغنکاری شده ازمایش اتومبیل یاموتورسیکلت
cylinderisity	گردی
levorotation	چپ گردی
knobbiness	گردی
globularity	گردی
farinose	گردی
round	گردی
roundest	گردی
rotundily	گردی
rondure	گردی
heroism	گردی
roundness	گردی
pub crawl	میخانه گردی
pub crawls	میخانه گردی
to poke a bout	ول گردی کردن
somnambulism	خواب گردی
sleep walking	خوابیده گردی
What are you looking for ?	دنبال چی؟ می گردی ؟
top radius	گردی سر دنده
mountaineering	کوه گردی
roundness	نسبت گردی
hole circle	گردی سوراخ
somnambulation	خواب گردی
pedlary	دوره گردی
powder metallurgy	متالورژی گردی
coal dust firing	اشتعال گردی
colportage	دوره گردی
powderiness	خاصیت گردی
cylinderisity	دقت گردی
cavetto	ربع گردی
pub crawl	میخانه گردی کردن
pub crawls	میخانه گردی کردن
to i. aroom with a powder	گردی درخانه پاشیدن
pulverulent	ازهم پاشنده گردی
traipses	هرزه گردی کردن
cadges	گدایی دوره گردی
hawks	دوره گردی کردن
peddle	دوره گردی کردن
cadged	گدایی دوره گردی
traipse	هرزه گردی کردن
cadge	گدایی دوره گردی
traipsed	هرزه گردی کردن
peddles	دوره گردی کردن
cadging	گدایی دوره گردی
peregrination	جهان گردی دربدری
peregrinations	جهان گردی دربدری
hawk	دوره گردی کردن
hawked	دوره گردی کردن
dry galvanizing	اب روی دادن گردی
packman	دوره گردی کردن
traipsing	هرزه گردی کردن
hobo	دوره گردی کردن
hoboes	دوره گردی کردن
hobos	دوره گردی کردن
peddled	دوره گردی کردن
shop	مغازه گردی کردن دکه
rhapsode	دوره گردی که اشعار رزمی
shopped	مغازه گردی کردن دکه
shops	مغازه گردی کردن دکه
bezant	پولک گردی که معمولا از طلااست
vegetable oil	روغنهای نباتی که تا قبل ازسال 5391 برای روغنکاری بکار میرفته اند
door to door selling	فروش کالا بصورت دوره گردی
walkabout	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
walkabouts	بازگشت بومی استرالیایی به زندگی صحرا گردی
console	کنسول [نوعی ستون نگهدارنده تزئینی یا پیش گردی]
hock spanner	اچار نیم گردی در یک دسته درانتها و یک قلاب با چنگک درسر دیگر
frostwork	نقشی که به تقلید ان درست کنند طراحی شبیه شبنم یخ زده طراحی گردی
gad	با میخ محکم کردن هرزه گردی کردن
cadged	اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadges	اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadging	اخاذی کردن دوره گردی کردن
cadge	اخاذی کردن دوره گردی کردن

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com