Dictiornary-Farsi | رکابی دوشاخه | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 78 (5 milliseconds)

English	Persian
double ley stirrup	رکابی دوشاخه


Other Matches

lamp holder plug	سرپیچ دوشاخه سرخود دوشاخه سرپیچ لامپ
link	رکابی
stirrups	رکابی
stirrup	رکابی
sleeveless	رکابی
straps	رکابی
strap	رکابی
stirrup	استخوان رکابی
stirrups	استخوان رکابی
gambadoes	چکمه رکابی
stapes	استخوان رکابی
stirrup bone ;stirrup bone	استخوان رکابی
gambado	چکمه رکابی و ساقه بلندسواری
stirrup	هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrups	هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stapedial	وابسته به عضله واستخوان رکابی گوش میانی
Berlin	کالسکهی چهارچرخهای که در عقب آن رکابی برای ایستادن یک مستخدم وجود دارد
knee	دوشاخه
plugs	دوشاخه
knees	دوشاخه
bicornous	دوشاخه
bident	دوشاخه
biramous	دوشاخه
fork crow	دوشاخه
male connector	دوشاخه نر
y junction	دوشاخه
pitchfork	دوشاخه
tuning forks	دوشاخه
tuning fork	دوشاخه
fork	دوشاخه
forking	دوشاخه
crotch	دوشاخه
crotches	دوشاخه
crutch	دوشاخه
bracket	دوشاخه
pitchforks	دوشاخه
plugging	دوشاخه
yoke	دوشاخه
crutches	دوشاخه
plug	دوشاخه
fork lever	اهرم دوشاخه
telephone plug	دوشاخه تلفن
safety fork	دوشاخه امنیت
plug and socket	دوشاخه و پریز
plug connection	اتصال دوشاخه
yoke	دوشاخه استقرار
rca plug	دوشاخه RCA
plug contact	کنتاکت دوشاخه
bipolar plug	دوشاخه برق
mains plug	دوشاخه برق
connector plug	دوشاخه رابط
bifurcate	دوشاخه شدن
contact plug	دوشاخه برق
phono plug	دوشاخه اوایی
attachment plug	دوشاخه ارتباط
plugs	دوشاخه برق
plug	دوشاخه برق
plugging	دوشاخه برق
fork	دوشاخه منشعب شدن
current tap	سرپیچ دوشاخه خور
attachment plug	دوشاخه وسایل برقی
connecting socket	[دوشاخه متصل کننده]
trunnions	دوپایه یا دوشاخه اتصال
wire pike	دوشاخه سیم کشی
forking	دوشاخه منشعب شدن
diapason	دوشاخه میزان کوک
inductance box with plug	جعبه اندوکتانس با دوشاخه
coupler plug	دوشاخه وسایل الکتریکی
multi contact plug	دوشاخه با کنتاکتهای متعدد
crutches	دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
crutch	دوشاخه زیر چیزی گذاشتن
banana jack	مادگی در رادیو برای دوشاخه
to plug in	با گذاشتن دوشاخه برق رابجریان انداختن
plug in	دوشاخه را بسیم برق وصل کردن
bifurcate	دوشاخه کردن بدوشاخه منشعب کردن دوشاخهای
female connector	دوشاخه ماده متصل کننده ماده
divaricate	منشعب شدن دوشاخه شدن