English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 8 (2 milliseconds)
English Persian
heartrending ریشریش کنندهی قلب
Other Matches
face-saving مراعات کنندهی فواهر
commuter رفت و آمد کنندهی مکرر
commuters رفت و آمد کنندهی مکرر
sing-song تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
sing-songs تناوب یکجور و خسته کنندهی نواخت یا تن صدا
blue law قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
blue laws قوانین سخت و محدود کنندهی پیوریتانها که بر شمال ایالات متحده حاکم بود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com