Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 180 (9 milliseconds)
English
Persian
buckle
زانو شدن خمیدگی زانو
buckled
زانو شدن خمیدگی زانو
buckles
زانو شدن خمیدگی زانو
Other Matches
poplitaeal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal
وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
alpha herculis
الفا- زانو زده الفا- بر زانو نشسته
knapper
زانو
marrow bone
زانو
marrow bones
زانو
knees
زانو
knee high
تا زانو
knee
زانو
elbows
زانو
elbowed
زانو
knee-deep
زانو رس
knee deep
زانو رس
hiza
زانو
kneeler
زانو زن
gooseneck
زانو
pipe bend or knee
زانو
goose neck
زانو
geniculation
زانو
mooreup
زانو
elbow
زانو
trap
زانو
kneels
زانو زدن
genuflects
زانو خم کردن
genuflecting
زانو خم کردن
knee pan
کاسه زانو
genuflected
زانو خم کردن
genuflect
زانو خم کردن
kneehole
جای زانو
knee piece
زانو بند
knee joint
زانو زانویی
knee joint
مفصل زانو
knee cap
گنده زانو
hercules
زانو زده
genuflexion
خم کردن زانو
genuflection
خم کردن زانو
the water was overknee
اب از زانو میگذشت
kneeling position
وضعیت به زانو
tendinitis
ورم زانو
to bend the knee
خم کردن زانو
down on your knees
زانو بزنید
knee cap
کاسه زانو
cross legged
چهار زانو
knees
زانو دارکردن
herculis
زانو زده
kneeled
زانو زدن
kneel
زانو زدن
popliteal artery
شریان پس زانو
scutum
کاسه زانو
knee-high
بلند تا سر زانو
kneecap
کاسه زانو
hock
ختمی پس زانو
patellae
کشکک زانو
patellae
کاسه زانو
patella
کشکک زانو
patella
کاسه زانو
marrow bones
قاب زانو
marrow bone
قاب زانو
popliteal tendon
پی زیر زانو
kneecaps
کاسه زانو
overknee
از زانو گذرنده
weak-kneed
سست زانو
weak kneed
سست زانو
popliteus
ماهیچه پس زانو
knee hole
جای زانو
kneepan
کاسه زانو
knee
زانو دارکردن
tendimitis
ورم زانو
patellate
مانند کاسه زانو
patellar
مانند کاسه زانو
avalement
حالت فنری زانو
hercules
بر زانو نشسته راقص
popliteal tendon
وتر پشت زانو پی
housemaid's knee
اماس کاسه زانو
patellar reflex
بازتاب پرش زانو
knee pain
زانو درد
[پزشکی]
knee jerk reflex
بازتاب پرش زانو
patellar tendon
زردپی کشکک زانو
herculis
بر زانو نشسته راقص
kneehole
جای زانو ویادرزیر میزتحریر
bermuda shorts
شلوار کوتاه تا زیر زانو
to bow one's knee or back
زانو یا کمر کسی خم شدن
to kneel
پیش کسی زانو زدن
knee-jerk
حرکت غیر ارادی زانو
hamstringing
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrung
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstrings
زردپی طرفین حفره پشت زانو
hamstring
زردپی طرفین حفره پشت زانو
knuckle kneed
دارای زانوهای برامده دچاربرامدگی زانو
kow-tow
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towing
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kow-towed
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
knock knee
کجی زانو به درون دراثرمرض یا نرسیدن موادغذایی
kow-tows
زانو زدن و پیشانی را بر زمین قرار دادن
kill spring
فرود با کاستن فشار بلندشدن و خم کردن زانو
tinga
پشتک به جلو با نیم خم زانو وچرخ فلک
knee paddling
پاروزدن تخته موج با دست روی زانو
knickers
شلوارگشاد کوتاهی که نزدیک زانو جمع شده باشد
if the knee is affected
اگر زانو تحت تأثیر قرار گرفته است
goose step
رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
mantelletta
شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
patelliform
مانند کاسه زانو بشکل قاب یا دوری یا طشت
surfer's knot
ورم یا برجستگی زیر زانو یابالای پای موج سوار
body stocking
جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
body stockings
جامهی تنگ که به بدن میچسبد و بالاتنه و پاها را تا بالای زانو میپوشاند
goose step
رژه رفتن بدون زانو خم کردن قدم اهسته رفتن
knee drop
فرود روی زانو و ساق پا وبرخاستن روی پا
batter
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
batters
خمیدگی خمیدگی پیداکردن باخمیرپوشاندن
introflexion
خمیدگی
incurve
خمیدگی
recumbency
خمیدگی
inturn
خمیدگی
resupination
خمیدگی
deflection
خمیدگی
nutation
خمیدگی
bent
خمیدگی خم
loop
خمیدگی
looped
خمیدگی
loops
خمیدگی
camber
خمیدگی
cambers
خمیدگی
deflections
خمیدگی
sag
خمیدگی
sagged
خمیدگی
sags
خمیدگی
riffle
خمیدگی
riffled
خمیدگی
aclinic
بی خمیدگی
beam deflection
خمیدگی
trepan
خمیدگی
torility
خمیدگی
flection
خمیدگی
flexion
خمیدگی
flexure
خمیدگی
curvature
خمیدگی
riffling
خمیدگی
stoop
خمیدگی
stooped
خمیدگی
stooping
خمیدگی
stoops
خمیدگی
bending
خمیدگی
pulling
خمیدگی
riffles
خمیدگی
curvature of space-time
خمیدگی فضازمان
radius of curvature
شعاع خمیدگی
tucks
خمیدگی بدن
tucking
خمیدگی بدن
tuck
خمیدگی بدن
offset
چین خمیدگی
inflexions
خم سازی خمیدگی
inflections
خم سازی خمیدگی
inflection
خم سازی خمیدگی
raking
خمیدگی شیب
rakes
خمیدگی شیب
rake
خمیدگی شیب
bend
زانویه خمیدگی
offsetting
چین خمیدگی
pliability
قابلیت خمیدگی
inflexion
خم سازی خمیدگی
flexture action
اثر خمیدگی
electron diffraction
خمیدگی الکترون
centre of crest circle
مرکز خمیدگی
curvature of space
خمیدگی فضا
point of contraflexion
نقطه تغییر خمیدگی
curvature
خمیدگی
[ریاضی]
[فیزیک]
arch center for crest
مرکز خمیدگی ستیغ
lordosis
خمیدگی ستون فقرات
deflection of cantilever beam
خمیدگی در تیراهن ازاد
incurvation
خمیدگی سوی درون
crankle
خمیدگی پیچ وخم
camber
قوزیا خمیدگی اندک
cambers
قوزیا خمیدگی اندک
inclining
خمیدگی بجلو و پایین
bend
شرایط خمیدگی زانویی
outcurve
انحنا یا خمیدگی بطرف خارج
occupational disease
امراض شغلی
[نظیر بیماری های برونشیت در رنگرزان و بافندگان، پوکی استخوان، خمیدگی ستون مهره ها در بافندگان، ضعف چشم و غیره]
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com