Dictiornary-Farsi | زاویه مرکزی قوس دایره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (3 milliseconds)

English	Persian
radian	زاویه مرکزی قوس دایره


Other Matches

graduated circle of an alidade	دایره مدرج زاویه یاب صفحه درجه دار زاویه سنج
golds	دایره مرکزی هدف
gold	دایره مرکزی هدف
x ring	دایره مرکزی هدف تیراندازی
spherical angle	زاویه مرکزی
pendant	سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
epicycloid	منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
quadrant	ربع دایره یک چهارم طول قوس دایره
cpu time	مقدار زمانی که توسط پردازش مرکزی به اجرای دستورالعملهای برنامه اختصاص داده میشود زمان واحد پردازشگر مرکزی
central	متصدی مرکز تلفن مرکزی مرکزی
epicycle	دایرهای که مرکزش روی محیط دایره بزرگتری است ودر مدار دایره بزرگتری حرکت میکند
headquarters	شعبه مرکزی اداره مرکزی
longitudinal dihedral	اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
grivation	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف دستگاه
paching central	سیستم مرکزی ارتباطات سیستم کنترل فنی مرکزی مدارات مخابراتی
declination	زاویه انحراف زاویه میل
entering angle	زاویه ورودی زاویه دخول
angle of rotation	زاویه دوران زاویه چرخش
angle of convergence	زاویه تقرب زاویه پارالاکس
loss angle	زاویه تلف زاویه تلفات
angle of repose	زاویه تعادل زاویه ارامش
bombing angle	زاویه پرتاب بمب زاویه پروازهواپیما در هنگام رها کردن بمب
distance angle	زاویه مربوط به برد سلاح زاویه مربوط به مسافت هدف
constant angle arch dam	بند قوسی با زاویه یکسان سد کمانی با زاویه یکسان
central postal directory	دفتر مرکزی خدمات پستی دفتر مدیریت پستی مرکزی
angle offset method	روش عکاسی تحت یک زاویه معین روش تهیه تصویراشیاء تحت یک زاویه
superelevation	تصحیح تکمیلی تراز توپ زاویه تصحیح زاویه پرش لوله توپ زاویه تصحیح تکمیلی تراز
parallactic angle	زاویه تقارب نصف النهارات زاویه تقارب
quadrant	ربع دایره ربع محیط دایره
lie	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lied	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
lies	زاویه نقطه وصل دسته چوب هاکی به تیغه زاویه نقطه وصل دسته به سر چوب گلف منطقه تجمع ماهیها
apogee	زاویه انحراف ثقل موشک زاویه انحراف مرکز ثقل موشک در روی مسیر
apex angle	زاویه راسی هدف زاویه راسی
grid magnatic angle	زاویه شبکه مغناطیسی زاویه انحراف شبکه مغناطیسی
angle of traverse	زاویه حرکت لوله در سمت زاویه سمت لوله
angle of arrival	زاویه فرود مسیر گلوله زاویه فرود گلوله
cores	مرکزی
focal line	خط مرکزی
centerline	خط مرکزی
axial	مرکزی
centrical	مرکزی
core	مرکزی
centre pocket	مرکزی
central pumping station	مرکزی
cl	خط مرکزی
focal	مرکزی
central	مرکزی
roundel	دایره
roundle	دایره
recurring curve	دایره
agencies	دایره
agency	دایره
rondelle	دایره
rondel	دایره
divisions	دایره
circle	دایره
circled	دایره
circles	دایره
Dingbat	دایره
disk	دایره
division	دایره
spheres	دایره
compass	دایره
rhomb	دایره
tambourine	دایره
tambourines	دایره
sphere	دایره
departments	دایره
department	دایره
disks	دایره
circuit	دایره
circuits	دایره
circling	دایره
subdivision	دایره
fields	دایره
fielded	دایره
field	دایره
central gyrus	شکنج مرکزی
central fissure	شیار مرکزی
central sulcus	شیار مرکزی
central government	حکومت مرکزی
central limit theorem	قضیه حد مرکزی
central processor	پردازشگر مرکزی
central office	دفتر مرکزی
centralists	مرکزی نگر
centralist	مرکزی نگر
central canal	مجرای مرکزی
central city	شهر مرکزی
central control desk	میزفرمان مرکزی
centrosymmetric	متقارن مرکزی
head office	اداره مرکزی
head office	دفتر مرکزی
central convolution	شکنج مرکزی
eccentricity	برون مرکزی
eccentricities	برون مرکزی
holding company	شرکت مرکزی
central site	سایت مرکزی
centripetal	جانب مرکزی
centrifugal	گریز از مرکزی
central station	نیروگاه مرکزی
centrically	بطور مرکزی
central terminal	پایانه مرکزی
concourse	تالار مرکزی
centrum	جسم مرکزی
central processor	پردازنده مرکزی
central position	قرارگاه مرکزی
centralized plan	پلان مرکزی
central position	وضعیت مرکزی
mainframe	پردازنده مرکزی
mainframes	پردازنده مرکزی
central processing unit	واحدپردازنده مرکزی
centre game	بازی مرکزی
central focusing wheel	چرخهزوم مرکزی
center	گروه مرکزی
three centred curve	منحنی سه مرکزی
three center bonding	پیوند سه مرکزی
center base	میدان مرکزی
center distance	فاصله مرکزی
nuclei	لب هسته مرکزی
nucleus	لب هسته مرکزی
central	تلفن چی مرکزی
centralism	مرکزی نگری
fovea centralis	فرورفتگی مرکزی
axial pressure	فشار مرکزی
central heating	گرمایش مرکزی
central	کامپیوتر مرکزی
central heating	حرارت مرکزی
boost coil	کوئل مرکزی
directrix	خط تیر مرکزی
fore and aft center line	خط مرکزی سراسری
subcentral	زیر مرکزی
central head	فشار مرکزی
state government	دولت مرکزی
central bank	بانک مرکزی
central load	بار مرکزی
half round	نیم دایره
circled	محیط دایره
hour circle	دایره ساعتی
circles	محیط دایره
eclipic	دایره البروج
discobolus	دایره انداز
circling	محیط دایره
hemicycle	نیم دایره
ecliptic	دایره البروج
fascia	دایره زنگی
fascias	دایره زنگی
north circle	دایره شمالگان
compass	وسعت دایره
mohr's circle	دایره مور
mohr's circle	دایره موهر
diffusion circle	دایره پخش
encyclopaedia	دایره المعارف
limb	دایره مدرج
limbs	دایره مدرج
timbre	دایره زنگی
equinoctial colure	دایره اعتدال
encyclopedic	دایره المعارفی
cyclometer	دایره سنج
circlet	دایره کوچک
absolute	دایره نامحدود
Equator	دایره استوا
circlets	دایره کوچک
cirque	دایره کوچک
circle	محیط دایره
colure	دایره متقاطعه
diallist	دایره ساز
color circle	دایره رنگها
gyre	گردش دایره
tambourine	دایره زنگی
circular arc	کمانی از دایره
growth ring	دایره سالیانه
growth ring	دایره رشد
tambourines	دایره زنگی
radius	شعاع دایره
great circle	دایره عظیمه
absolutes	دایره نامحدود
perimeter [circumference] of a circle	محیط دایره
cycloidal	وابسته به دایره
round	دایره وار
meridians	دایره طول
meridians	دایره نیمروز
domains	حوزه دایره
meridian	دایره نیمروز
lobe	دایره سازی
spheral	بشکل دایره
small circle	دایره صغیره
sextant	یک ششم دایره
semidiameter	شعاع دایره
semi circle	نیم دایره
diameter	قطر دایره
diameters	قطر دایره
meridian	دایره طول
roundest	دایره وار
branch	دایره قسمت
branches	دایره قسمت
vertical circle	دایره قائم
azimuth circle	دایره سمتیه
cash office	دایره صندوق
turning circle	دایره گردش