English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (5 milliseconds)
English Persian
sticky wicket زمین بازی خیس که در افتاب خشک میشود
Other Matches
game وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
solariums اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
solarium اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
heliograph گراورسازی بانور افتاب دستگاه عکسبرداری از افتاب مخابره بوسیله نور خورشید
playing field زمین بازی
fielded زمین بازی
field of play زمین بازی
playing fields زمین بازی
fields زمین بازی
field زمین بازی
playgrounds زمین بازی
playing court زمین بازی
playground زمین بازی
pitch زمین بازی
pitches زمین بازی
links زمین بازی گلف
squash court زمین بازی اسکواش
rugby field زمین بازی رگبی
baseline game بازی در انتهای زمین تنیس
out of bounds بیرون از زمین بازی [ورزش]
team handball court زمین بازی هند بال
home run بازی پر هیجان با امتیازتماس با زمین
long service line خط طولی زمین در بازی دونفره
The ball was out of bounds. توپ خارج [از زمین بازی] بود.
curling بازی روی زمین یخ بین دوتیم 4 نفره
service line خط مرزی روی زمین در بازی اسکواش دوبل
an out match مسابقهای که بیرون از زمین بازی خانگی برپا کنند
volleyball بازی بین دو تیم 6نفره در زمین مستطیل باتوری در وسط
rigging tab بالچهای که روی زمین تنظیم میشود
lag زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lagged زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
lags زدن گوی از وسط زمین به مرز برای تعیین اغازکننده بازی
gobang یکجوربازی ژاپنی که روی صفحه شطرنجی بازی میشود
drags چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
mephitis بخار مهلک ومتعفنی که از زمین بلند میشود
dragged چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
drag چیز سنگینی که روی زمین کشیده میشود
arcade game بازی پیشرفتهای که روی یک ماشین در محل عمومی انجام میشود
yips هیجان و نگرانی از فشارروحی مسابقه که باعث بازی غلط میشود
series 4 تماس پی در پی با زمین که باعث گرفتن امتیاز 01 یاردپیشروی میشود
long hop توپی که دور از دسترس توپزن از زمین بلند میشود
dumb well چاهی که برای کشیدن ابهای روی زمین کنده میشود
redeye موشک زمین به هوای ردای که از روی دوش تیراندازی میشود
stroke hole بخشی از بازی گلف که درانجا امتیاز اضافی به حریف ضعیف داده میشود
morphing جلوههای ویژه در بازی ها و سیستمهای چندرسانهای که یک تصویر به تدریج به دیگری تبدیل میشود
profits a prendre درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
dragrope طنابی که بوسیله ان چیزی رامیکشند یا اینکه روی زمین کشیده میشود
golf course زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
golf courses زمین بازی گلف دارای 81بخش و فاصله بین هر دوبخش در حدود 0072 تا0003 متر است
thermokarst عوارض برجستهای که ازذوب شدن یخها و تولیدسوراخها و غارها در زمین حاصل میشود
cut and cover shelter سنگر انفرادی سر پوشیده سنگری که با کندن زمین وتهیه سرپناه تهیه میشود
away بازی در زمین حریف گویی که دورتر ازگوی دیگر از سوراخ قراردارد و حق تقدم برای ضربه زدن پیدا میکند
ditches حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditch حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
ditched حفره در طرفین زمین که افتادن گوی بولینگ روی چمن در ان باعث خارج شدنش میشود
fives هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
top روش نوشتن برنامه ها که کل سیستم به بلاکها یا کارهای ساده تقسیم میشود. دو واحد بلاک نوشته میشود وپیش از پردازش آزمایش میشود با بعدی
shinny بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
Viewdata سیستم محاورهای برای ارسال متن یا گرافیک ازپایگاه داده به ترمینال کاربر به وسیله خط وط تلفن . که باعث ایجاد امکاناتی برای بازیابی اطلاعات , تراکنش ها , تحصیلات , بازی ها و خلاقیت میشود
Brontide نوعی صدا [صدایی خفه شده و آرام که در برخی از مناطق زلزله خیز، به خصوص در امتداد سواحل و روی دریاچه ها شنیده میشود و تصور میرود که به دلیل لرزشهای ضعیف زمین باشد.]
sector دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
sectors دیسکی که محلهای شروع شیار آن توسط سوراخهایی یا علامتهای فیزیکی دیگر روی دیسک نشان داده میشود و وقتی که دیسک ساخته میشود تنظیم میشود
alleyways منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alley منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
alleys منطقه بین زمین سرویس وخط کناری فاصله بین بازیگران دوردست درزمین بیس بال فاصله از دیوارطرفین که گرفتن توپ در ان مشکل میشود
universal آنچه از همه جا اعمال میشود یا در هر جایی استفاده میشود یا برای چندین کار استفاده میشود
harlequinade بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
frame مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
gamesmanship مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
misplay بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
cutthroat بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
dib ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
to make a trick با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
kiss in the ring بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
shinney بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
fire fight ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
inning گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
clowning دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
touch judge هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
clowns دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
pancake در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
hercules نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
center field قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
inductive earthing زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
pancakes در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
geotaxis گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
frost heave برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
regulus نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
charlatanic امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
harlepuinade نمایش لال بازی ودلقک بازی
crampet game بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
honest john نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
tellurian ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
geognosy زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
to break up از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
suns افتاب
sunning افتاب
sunned افتاب
sunnier افتاب رو
subsolar در فل افتاب
sunniest افتاب رو
sunny افتاب رو
photosphere افتاب
sun افتاب
patent to the sun افتاب رو
dislocates افتاب
dislocate افتاب
queen's weather افتاب
dislocating افتاب
sunless بی افتاب
sunshine افتاب
perelotok زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeant گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeants گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sunflowers گل افتاب گردان
patent to the sun افتاب گیر
sunlike مانند افتاب
sunbaked افتاب پخته
dawned طلوع افتاب
sunshine recorder افتاب سنج
sunshiny افتاب گیر
cockshut غروب افتاب
weather beaten افتاب زده
sunflower گل افتاب گردان
sunbath حمام افتاب
dawn طلوع افتاب
visor افتاب گردان
sun worship افتاب پرستی
sun struck افتاب زده
p of the sun نیش افتاب
daisy گل افتاب گردان
solarization تابش افتاب
solarism افسانههای افتاب
turnsole گل افتاب گردان
chamaeleontis افتاب پرست
sunbeams تیغ افتاب
sunbeams پرتو افتاب
sunbeam تیغ افتاب
sunbeam پرتو افتاب
roman candle افتاب مهتاب
daisies گل افتاب گردان
sunshades افتاب گردان
dawning طلوع افتاب
visors افتاب گردان
dawns طلوع افتاب
sun dried در افتاب خشکانیده
sun burn افتاب زدگی
sun beam پرتو افتاب
dry in the sun خشکاندن در افتاب
sunrise طلوع افتاب
sunrises طلوع افتاب
p of the sun طلوع افتاب
sunshade افتاب گردان
chamaeleon افتاب پرست
sunstroke افتاب زدگی
heliologist افتاب شناس
giant circle افتاب شکسته
german giant swing افتاب شکسته
visorless بی افتاب گردان
visard افتاب گردان
heliophilous افتاب دوست
girasole گل افتاب پرست
heliosis افتاب زدگی
heliotherapy معالجه با افتاب
eclipse of sun افتاب گرفتگی
heliotrope گل افتاب پرست
giant swing افتاب یا مهتاب
sun worshipper افتاب پرست
heliolatrous افتاب پرست
helianthemum چرخ افتاب
helianthemum افتاب چرخ
basks افتاب خوردن
helianthus گل افتاب گردان
sunburn افتاب زدگی
sundial شاخص افتاب
sundials شاخص افتاب
sunsets غروب افتاب
vizor افتاب گردان
heliograph افتاب نگار
girasol گل افتاب پرست
heliotrope افتاب گرای
heliotropism افتاب گرایی
sunstruck افتاب زده
sunlight نور افتاب
streamer تیغ افتاب
streamers تیغ افتاب
broiling sun افتاب سوزان
sunup طلوع افتاب
sunshine نور افتاب
sunshine تابش افتاب
basked افتاب خوردن
sunward سوی افتاب
basking افتاب خوردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com