Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
English
Persian
female
زنانه جانور ماده
Other Matches
gynandromorph
جانور نر و ماده هم نر و هم ماده
peignoir
قطیفه لباسی زنانه لباس خانگی زنانه
feminality
طبیعت زنانه زیورهایاچیزهای بی بهای زنانه
epizoic
زندگی کننده روی بدن جانور انگل جانور
feminize
زنانه کردن زنانه شدن
zoo ecology
قسمتی از علم جانور شناسی که در باره روابط جانور بامحیط خود بحث میکند بوم شناسی حیوانی
modiste
کلاه فروش زنانه کلاه دوز زنانه
thermite
ماده مخصوص جوش کاری و ماده اتشزای داخل گلولههای اتشزا
antiset
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
materialism
فلسفه اصالت ماده اعتقاد به اینکه انچه وجود دارد ماده است
photoresist
ماده شیمیایی ای که در اثر اعمال نور به یک ماده مقاومت و محکم تبدیل میشود
coolant
ماده سرماساز ماده خنک کننده
coolants
ماده سرماساز ماده خنک کننده
female connector
دوشاخه ماده متصل کننده ماده
dopes
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
dope
معرف یک ماده شیمیایی خاص به یک ماده
gunk
ماده کثیف و چسبناک ماده چرب
fuelling
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel
ماده انرژی زا ماده کارساز
fueled
ماده انرژی زا ماده کارساز
pigment
ماده رنگی ماده ملونه
pigments
ماده رنگی ماده ملونه
fuels
ماده انرژی زا ماده کارساز
fuelled
ماده انرژی زا ماده کارساز
anti-
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gynaecic
زنانه
feminine
زنانه
wifely
زنانه
womanish
زنانه
gynecic
زنانه
womanly
زنانه
femininely
زنانه
unmanly
زنانه
oogamete
سلول جنسی ماده یاخته جنسی ماده
side-saddle
زین زنانه
womanlike
مثل زن زنانه
camisole
زیرپوش زنانه
womanliness
صفات زنانه
tunc
بلوز زنانه
petticoat
زیرپوش زنانه
bandeau
نوارکلاه زنانه
women's apartments
قسمت زنانه
petticoats
زیرپوش زنانه
couture
خیاط زنانه
smocks
روپوش زنانه
smock
روپوش زنانه
side saddle
زین زنانه
dressmaker
خیاط زنانه
hairdos
ارایشگر زنانه
pillion
زین زنانه
shirtwaist
بلوز زنانه
mantua maker
زنانه دوز
hen parties
مهمانی زنانه
hairdo
ارایشگر زنانه
scanties
شورت زنانه
mantua maker
خیاط زنانه
hen party
مهمانی زنانه
cestus
کمربند زنانه
unisex
زنانه - مردانه
mantle
شنل زنانه
dressmakers
خیاط زنانه
dress making
زنانه دوزی
cymar
زیرپیراهنی زنانه
couturiers
خیاطخانه زنانه
couturier
خیاطخانه زنانه
feminization
زنانه شدن
feminity
حالت زنانه
distaff side
طرف زنانه
feminineness
حالت زنانه
dress goods
قماشهای زنانه
handbag
کیف زنانه
handbags
کیف زنانه
ladies' room
مستراح زنانه
mantles
شنل زنانه
sidesaddle
بازین زنانه
couturiere
زنانه دوز
seamstresses
خیاط زنانه
seamstress
خیاط زنانه
scanties
تنکه زنانه
pelisse
خرقه زنانه
head-dresses
روسری زنانه
headdresses
روسری زنانه
cosmetology
ارایش زنانه
sidesaddle
زین زنانه
headdress
روسری زنانه
mantilla
یک جور روسری زنانه
manteau
لباس روپوش زنانه
riding habit
جامه سواری زنانه
pedal pushers
شلوار کوتاه زنانه
postilion
نوعی کلاه زنانه
petticoat
زیر پیراهنی زنانه
postillion
نوعی کلاه زنانه
paletot
بالاپوش گشادمردانه یا زنانه
mother hubbard
لباس گشاد زنانه
lingerie
زیر پوش زنانه
old womanish or manly
پیر زنانه ترسو
hen parties
مجلس رقص زنانه
jumper
استین کوتاه زنانه
muliebrity
وفایف زنانه زنانگی
jumpers
استین کوتاه زنانه
bustier
پیراهن کوتاه زنانه
wifely
دارای نگاه زنانه
gynaecology
علم امراض زنانه
gynaecologist
متخصص امراض زنانه
riding habits
جامه سواری زنانه
hen party
مجلس رقص زنانه
victorine
خز گردن بلند زنانه
powder rooms
مستراح یا توالت زنانه
powder room
مستراح یا توالت زنانه
juliet
کفش راحتی زنانه
gynarcologist
ویژه کاردرناخوشیهای زنانه
smock
روپوش زنانه دوختن
smocks
روپوش زنانه دوختن
corset
شکم بند زنانه
gynecology
دانش امراض زنانه
corsets
شکم بند زنانه
chatelain
کمربند زنجیری زنانه
robe
جامه بلند زنانه
barrette
نوعی سنجاق سر زنانه
robes
جامه بلند زنانه
habit
لباس سواری زنانه
basque
دامن کوتاه زنانه
habits
لباس سواری زنانه
kirtle
جامه بلند زنانه
sunbonnet
کلاه افتابی زنانه
to make a curtsy
سلام زنانه کردن
eton crop
موی کوتاه زنانه
poplin
پارچه زنانه پوپلین
petticoats
زیر پیراهنی زنانه
gown
جامه بلند زنانه
gowns
جامه بلند زنانه
corsages
نیم تنه زنانه
corsage
نیم تنه زنانه
surcoat
ژاکت زنانه قرن 61
capeline
نوعی کلاه زنانه
simar
ردا یاشنل زنانه
gynaecological
وابسته بناخوشیهای زنانه
footstall
رکاب زین زنانه
picture hat
کلاه زنانه لبه پهن
milliner
زنی که کلاه زنانه میدوزد
gynecologist
متخصص علم ناخوشیهای زنانه
feminize
دارای خصوصیات زنانه شدن
mantelet
نوعی شنل زنانه کوتاه
capuchin
جامه باشلق دار زنانه
corsetiere
فروشنده شکم بند زنانه
coiffures
مردی که سلمانی زنانه باشد
stockings
جوراب زنانه ساقه بلند
maxi
پیراهن زنانه دامن بلند
midi
پیراهن زنانه با دامن متوسط
stocking
جوراب زنانه ساقه بلند
milliners
زنی که کلاه زنانه میدوزد
voile
پارچه نازک لباسی زنانه
toque
کلاه زنانه کوچک و بی لبه
coiffure
مردی که سلمانی زنانه باشد
to put up
زنانه درست کردن جادادن
collarette
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست میکنند
tiepin
سنجاق مدال وزینت الات زنانه
bonnet
نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
curvaceous
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
prim buffa
سردسته بازیگران یاخوانندگان زنانه در کمدی
peplos
یکجور روسری زنانه دریونان باستان
curvacious
دارای انحناء وقوسهای فریف زنانه
stomacher
پیش دامنی قدیمی زنانه ومردانه
dress improver
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
collaret
یقه زنانه که ازتوریاخزیاچیزهای دیگردرست می کنند
chemise
لباس خواب یا زیر پیراهن زنانه
paris doll
مجسمه برای ازمایش جامه زنانه
bonnets
نوعی کلاه بی لبه زنانه ومردانه
tricolette
پارچه ابریشم مصنوعی لباس زنانه
pantie girdle
کرست بند جوراب دار زنانه
improver
لایی که درپشت دامن زنانه میگذارند
he
جانور نر
animalize
جانور
apod
جانور بی پا
malacostracan
جانور
nightwalker
جانور شب پر
structure of an animal
جانور
animal
جانور
it
ان جانور
it pron
ان جانور
johnny
جانور نر
animals
جانور
creatures
جانور
ruffianly
جانور خو
creature
جانور
beasts
جانور
beast
جانور
ruching
یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
to panel a dress
جامه زنانه را با تیکهای ازرنگ دیگر اراستن
surah
نوعی پارچه ابریشمی زنانه ابریشم مصنوعی
ruche
یقه باریک توری وحاشیه دار زنانه
placket
ژوپن یا زیر پوش زنانه چاک دامن
hen hussy
مردیکه زیادبکارهای زنانه وخانگی دخالت میکند
gold digger
زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
french heel
پاشنه کفش زنانه بلند وخمیده بجلو
gipsy bonnet
کلاه زنانه که اطراف ان برگههای پهن دارد
on heat
[British E]
<adj.>
حشری
[جانور زن]
proud
<adj.>
جانور حشری
strayed
جانور ولگرد
mammifer
جانور پستاندار
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com