English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
OPEC سازمان کشورهای صادرکننده نفت
organization of petroleum exporting cont سازمان کشورهای صادرکننده نفت
Other Matches
OAS مخفف سازمان کشورهای امریکایی
federative مبنی بر سازمان کشورهای متحد
pan american union سازمان دولتهای قاره امریکا که به سال 0981 در واشنگتن تاسیس شد و هدف ان گسترش همکاری و همبستگی در شقوق و شئون مختلفه بین کشورهای قاره امریکااست
european monetary agreement موافقتنامه پولی اروپا موافقتنامه تنظیمی بین کشورهای عضو سازمان همکاری اقتصادی اروپا به منظور تسهیل و تنظیم روابط پولی متعاقدین
advanced countries کشورهای پیشرفته کشورهای توسعه یافته
developed countries کشورهای توسعه یافته کشورهای پیشرفته
rio treaty اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
e c e کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
exporters صادرکننده
exporter صادرکننده
carpet exporter صادرکننده فرش
drawer صادرکننده محیل
drawers صادرکننده محیل
sub domain سطح دوم آدرس دهی در اینترنت که مربوط به نام سازمان در یک سازمان بزرگتر است
central treaty organization سازمان پیمان مرکزی سازمان دفاعی متشکل ازایران
underwriter صادرکننده بیمه دریایی
underwriters صادرکننده بیمه دریایی
developing countries کشورهای در حال رشد کشورهای در حال توسعه
secret police سازمان پلیس مخفی سازمان کاراگاهی
ibi Informatics of IntergovermentalBureauسازمانی متشکل از اعضای سازمان ملل UNESCO یانمایندگی سازمان ملل متحد
central treaty organization پاکستان وترکیه که ایالات متحده امریکانیز در ان نظارت دارد و درمانورهایش شرکت میکند .این سازمان به سال 9591تاسیس یافته و دو سازمان دفاعی دیگر غرب یعنی Natoو Seato را به هم متصل میکند
economic and social council شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
international labour organization سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
stables گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stable گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
structures سازمان سازمان دادن
structuring سازمان سازمان دادن
apparatus [machinery] سازمان [سازمان اداری ]
structure سازمان سازمان دادن
uncomitted countries کشورهای غیرمتعهد
industrial nations کشورهای صنعتی
less developed contries کشورهای کم رشد
overseas کشورهای بیگانه
poor countries کشورهای فقیر
developed market economy countries کشورهای مرفه
allied کشورهای هم پیمان
free world کشورهای غیرکمونیست
developing countries کشورهای در حال توسعه
capitalist countries کشورهای سرمایه داری
underdeveloped countries کشورهای توسعه نیافته
retarded countries کشورهای عقب مانده
backward countries کشورهای عقب مانده
allied headquarters قرارگاه کشورهای هم پیمان
third world countries کشورهای جهان سوم
development countries کشورهای قابل توسعه
internationals مربوط به کشورهای مختلف
the united states of america ایالات یا کشورهای متحدامریکا
international مربوط به کشورهای مختلف
Underdeveloped ( backward) countries . کشورهای عقب افتاده
federalization تشکیل کشورهای متحد
The English speaking-countries. کشورهای انگلیسی زبان
commonwealth کشورهای مشترک المنافع جمهور
orient کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
pan americanism طرفداری از اتحاد کشورهای امریکایی
less developed countries کشورهای کمتر توسعه یافته
commonwealths کشورهای مشترک المنافع جمهور
orients کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
federating تشکیل کشورهای متحد دادن
federate تشکیل کشورهای متحد دادن
federated تشکیل کشورهای متحد دادن
commonwealth games جام کشورهای مشترک المنافع
third world economies اقتصاد کشورهای جهان سوم
reactions from abroad واکنش مردم در کشورهای خارجی
orienting کشورهای خاوری درخشندگی بسیار
overseas income درامد از کشور یا کشورهای خارجی
federates تشکیل کشورهای متحد دادن
isolationist طرفدارعدم مداخله در سیاست کشورهای دیگر
least developed countries پائین ترین کشورهای در حال توسعه
country file را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
oil rich countries کشورهای ثروتمند تولید کننده نفت
developed market economy countries کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
unicef (= united nations international یع کودکان کشورهای توسعه نیافته است
trade follows the flag تجارت کشورهای مشترک المنافع با انگلستان
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
e r p جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
pax britannica اشتی که انگلیس کشورهای جنگجوربدان دعوت میکند
first world کشورهای کنونی سرمایه داری پیشرفته ازنظر اقتصادی
satellites ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
Comparison with other countries is extremely interesting. مقایسه با کشورهای دیگر بی اندازه جالب توجه است.
the big four درکنفرانس صلح پاریس 9191به کشورهای فرانسه انگلستان
satellite ماهواره اقمار یک کشور یا کشورهای وابسته سیاسی و نظامی
christian era مبداء تاریخ کشورهای مسیحی که از زمان تولد مسیح اغازمیگردد
dumping فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
enclaves ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
enclave ناحیه ایکه حکومت کشورهای بیگانه انراکاملا احاطه کرده باشد
rio treaty پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
When compared to other countries around the world, Britain spends little on defence. در مقایسه با کشورهای دیگر در سراسر جهان بریتانیا کم برای دفاع خرج می کند.
nordic council فنلاند و نروژ که هدف ان بسط همکاریهای کشورهای اسکاندیناوی درشئون مختلف است
inst سازمان
activity سازمان
organizations سازمان
structuring سازمان
departments سازمان
department سازمان
structures سازمان
structure سازمان
organisms سازمان
organism سازمان
activities سازمان
organization سازمان
systems سازمان
machinery سازمان
organisations سازمان
institution سازمان
system سازمان
e f t a (european free trade association اتحادیه تجارت ازاد اروپا اتحادیه متشکل از کشورهای انگلستان
organization chart لوحه سازمان
nonprofit organization سازمان غیرانتفاعی
board of inspection and survey سازمان بازرسی
United Nations سازمان ملل
charity organization سازمان خیریه
organizational مربوط به سازمان
unit structure سازمان یکان
systems مجموعه سازمان
organising سازمان دادن
counterintelligence سازمان ضد جاسوسی
data organization سازمان داده ها
file organization سازمان فایل
file organization سازمان پرونده
social organization سازمان اجتماعی
sensory organization سازمان حسی
economic organization سازمان اقتصادی
planning organization سازمان برنامه
table of organization جدول سازمان
force structure سازمان یکانها
organizations سازمان بندی
organisations سازمان بندی
labor organization سازمان کارگری
labor service سازمان کار
task organization سازمان رزمی
organization سازمان بندی
visual organization سازمان دیداری
reorganization تجدید سازمان
system مجموعه سازمان
tailor سازمان دادن
clandestine سازمان پنهانی
organize سازمان دادن
organises سازمان دادن
organizes سازمان دادن
tailors سازمان دادن
foundation سازمان خیریه
physique سازمان بدن
physiques سازمان بدن
organizing سازمان دادن
organized سازمان یافته
characteristics of underdeveloping مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
food and agricultural organization سازمان خواروبار وکشاورزی
Civil Aviation Organization سازمان هواپیمایی کشور
social security organization سازمان تامین اجتماعی
stablishment قسمت نظامی سازمان
direction سازمان دهی یامدیریت
organizing بازار سازمان یافته
reforms اصلاحات تجدید سازمان
reform اصلاحات تجدید سازمان
restructure تجدید سازمان کردن
restructured تجدید سازمان کردن
nonprofit organization سازمان غیر انتفاعی
organizes بازار سازمان یافته
organize بازار سازمان یافته
Organization of American States سازمان دول امریکایی
organising بازار سازمان یافته
organized market بازار سازمان یافته
reorganization تجدید سازمان کردن
hiring hall اژانس یا سازمان کاریابی
organises بازار سازمان یافته
geological survey سازمان زمین شناسی
front office سیاستمداران وگردانندگان یک سازمان
restructures تجدید سازمان کردن
order of battle سازمان نیروهایا یکان
economic reorganization تجدید سازمان اقتصادی
association for women in computing سازمان حرفهای وغیرانتفاعی
directs مدیریت یا سازمان دهی
reorganize دوباره سازمان دادن
advance organizer پیش سازمان دهنده
u.n. سازمان ملل متحد
coast defence سازمان پدافنداز ساحل
type table نوع جدول سازمان
chief programmer سازمان برنامه نویسی
reorganized دوباره سازمان دادن
reorganised دوباره سازمان دادن
cento سازمان پیمان مرکزی
reorganising تجدید سازمان کردن
reorganising دوباره سازمان دادن
United Nations سازمان ملل متحد
united nations organization سازمان ملل متحد
reorganises تجدید سازمان کردن
reorganises دوباره سازمان دادن
reorganised تجدید سازمان کردن
world health organization سازمان بهداشت جهانی
reorganized تجدید سازمان کردن
composition ارایش یکان سازمان
tribalism سازمان وتشکیلات قبیلهای
organized سازمان داده شده
reorganize تجدید سازمان کردن
task organization سازمان برای رزم
reorganizing دوباره سازمان دادن
compositions ارایش یکان سازمان
reorganizes تجدید سازمان کردن
the church e. سازمان قانونی کلیسا
table of organization and equipment (toe جدول سازمان و تجهیزات
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com