English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
English Persian
casuing to lapse ساقط کننده
Other Matches
lapsed ساقط
he forefeited his right حق او ساقط شد
lapsible ساقط شدنی
an incident ray پرتو ساقط
miscarried جنین ساقط
lapse vi ساقط شدن
an incident ray شعاع ساقط
abortive foatus جنین ساقط
lapsed ppa ساقط شده
void از درجه اعتبار ساقط کردن
it is no longer valid از درجه اعتبار ساقط است
tolled حق عبور یا حق ارتفاق ساقط شده در اثر مرور زمان
lapses سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapse سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapsable سلب شدنی ساقط شدنی برگشتنی
lapsing سلب سلب یا ساقط یا زایل شدن
lapsible a ساقط شدنی باطل شدنی
his right of ownership lapsed حق مالکیت از او سلب شد حق مالکیت او ساقط شد
corrector جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
altitude/height hold متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
propounder ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
inhibitor کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primer وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptor هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonator منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonators منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
makgi boowi نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptors هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
changer دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
steam fitter نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
search jammer تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing مجذوب کننده جلب توجه کننده
suppressive خنثی کننده اتش سرکوب کننده
sprining charge خرج چال کننده یا گود کننده
padding پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
stop order دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
astigmatizer وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
presenter ارائه کننده معرفی کننده
sniffy افهار تنفر کننده فن فن کننده
presenters ارائه کننده معرفی کننده
striking force نیروی تک کننده یا کمین کننده
suberter سرنگون کننده تضعیف کننده
diverting سرگرم کننده منحرف کننده
designative اشاره کننده تعیین کننده
vibrators ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrator ارتعاش کننده نوسان کننده
toasters سرخ کننده برشته کننده
corruptor فاسد کننده منحرف کننده
corrupter فاسد کننده منحرف کننده
thwarter خنثی کننده مسدود کننده
toaster سرخ کننده برشته کننده
modulator demodulator تلفیق کننده- تفکیک کننده
the producer and the consumer تولید کننده و مصرف کننده
acknowledger تصدیق کننده قبول کننده
trimmer دستکاری کننده صاف کننده
desolater ویران کننده متروک کننده
modifier اصلاح کننده تعدیل کننده
divider جدا کننده تقسیم کننده
spell binder مسحور کننده مجذوب کننده
modifiers اصلاح کننده تعدیل کننده
hangers اویزان کننده معلق کننده
hanger اویزان کننده معلق کننده
discriminant تفکیک کننده جدا کننده
accaimer هلهله کننده تحسین کننده
lifter مرتفع کننده برطرف کننده
thickener غلیظ کننده پرپشت کننده
favourer یاری کننده مساعدت کننده
thickeners غلیظ کننده پرپشت کننده
supplicant درخواست کننده تضرع کننده
supplicants درخواست کننده تضرع کننده
preventive حفافت کننده جلوگیری کننده
insulators جدا کننده عایق کننده
venerator تکریم کننده ستایش کننده
gesticulant اشاره کننده وحرکت کننده
homager تجلیل کننده کرنش کننده
whetstone تیز کننده تند کننده
intermediaries وساطت کننده مداخله کننده
intermediary وساطت کننده مداخله کننده
provisioner تدارک کننده تهیه کننده
presentor ارائه کننده معرفی کننده
contractive جمع کننده چوروک کننده
coordinator هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
oppressive خورد کننده ناراحت کننده
practicer تمرین کننده مشق کننده
prosecutors پیگرد کننده تعقیب کننده
desolator ویران کننده متروک کننده
transmitters منتقل کننده مخابره کننده
transmitter منتقل کننده مخابره کننده
prosecutor پیگرد کننده تعقیب کننده
insulator جدا کننده عایق کننده
cogitator اندیشه کننده مطالعه کننده
fuel cooled oil cooler خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
procuring activity یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
plasticizer ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
parity bit عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
family محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper کج کننده واژگون کننده
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
supporting arms نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
requistioner قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
stabilizer تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
analysis staff ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
radar picket ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
gyro repeater تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
jumpers شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper شوت کننده با پرش پرش کننده
out side دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
sensor حس کننده
jaberer پچ پچ کننده
whisperer پچ پچ کننده
catterer پچ پچ کننده
benders خم کننده
thinner کم کننده
puffer پف کننده
doer کننده
bender خم کننده
doers کننده
solvents اب کننده
fizzy کف کننده
bandwidth یچ کننده
solvent اب کننده
prattfall پچ پچ کننده
prater پچ پچ کننده
noncommittal رد کننده
filleted پر کننده
fillet پر کننده
mauler له کننده
mitigative کم کننده
refuser رد کننده
mitigatory کم کننده
crusher له کننده
refutative رد کننده
crepitant خش خش کننده
repudiationist رد کننده
refutatory رد کننده
mumbler من من کننده
skittish رم کننده
renunciant رد کننده
deflective کج کننده
filleting پر کننده
ear-splitting کر کننده
attacking تک کننده
surfy کف کننده
fluxing oil اب کننده
commulator یک سو کننده
percutient دق کننده
swooner غش کننده
syncopator غش کننده
attenuant اب کننده
rebutter رد کننده
squelcher له کننده
hopper لی لی کننده
hoppers لی لی کننده
abjurer or abjuror کننده
deletive حک کننده
fillets پر کننده
renunciant کننده
trackers پی کننده
solver حل کننده
bidders کننده
wheezier خس خس یا خر خر کننده
wheezy خس خس یا خر خر کننده
squasher له کننده
spurner رد کننده
tracker پی کننده
fillers پر کننده
bidder کننده
wheeziest خس خس یا خر خر کننده
filler پر کننده
refringent منکسر کننده
appeaser دلجویی کننده
applicator درخواست کننده
applier تقاضا کننده
applier اعمال کننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com