English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (10 milliseconds)
English Persian
comet ستاره دنباله دار
comets ستاره دنباله دار
blazing star ستاره دنباله دار
Search result with all words
coma پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
comas پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
cama توده ابرمانندی که هسته ستاره دنباله داررافراگرفته است
cometography شرح ستاره دنباله دار
the track of a comet مسیر ستاره دنباله دار
Other Matches
double star ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
binary star ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
Lesghi star ستاره لسگی [این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet ستاره سیار ستاره بخت
planets ستاره سیار ستاره بخت
concentrator وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform ستاره وار ستاره وش
continued form دنباله
tailed دنباله
rears دنباله
tails دنباله
stem دنباله
wakes دنباله کش تی
stemmed دنباله
stemming دنباله
stems دنباله
rear دنباله
reared دنباله
rearing دنباله
tail end دنباله
waked دنباله کش تی
wake دنباله کش تی
following دنباله
follow-up دنباله
follow-ups دنباله
sequel دنباله
sequels دنباله
appendices دنباله
trainbearer دنباله کش
appendixes دنباله
train دنباله
trained دنباله
trains دنباله
suite دنباله
trails دنباله
suites دنباله
trail دنباله
trailing دنباله
trailed دنباله
appendix دنباله
series دنباله
tail دنباله
subsequent to [مستقیما] پس از [به دنباله]
trailed دنباله داشتن
the trail of a meteor دنباله شهاب
followism دنباله روی
trail دنباله داشتن
full bottomed دنباله دار
calling sequence دنباله فراخوانی
tail cone دنباله مخروطی
sequence دنباله [ریاضی]
tailing دنباله تعقیب
to follow دنباله داشتن
tailing factor ضریب دنباله
trails دنباله داشتن
to continue دنباله داشتن
extension lines خطوط دنباله
trailing دنباله داشتن
deference need نیاز دنباله روی
full bottomed دارای دنباله دراز
fibonacci series دنباله فیبو ناجی
ship haven طرادههای دنباله کشتی
trail دنباله دار بودن
trailed دنباله دار بودن
comets ذوذنب دنباله دار
comet ذوذنب دنباله دار
trails دنباله دار بودن
series مجموع یک دنباله [ریاضی]
cometology گفتاردرستارههای دنباله دار
followed by <adj.> دنباله گرفته شده با
trailing دنباله دار بودن
sum of the terms of an infinite sequence مجموع یک دنباله [ریاضی]
sea tail دنباله دریایی یکانهای هوارو
cometic وابسته بستاره دنباله دار
cometary وابسته بستاره دنباله دار
sequences به ترتیب مرتب کردن دنباله
sequence به ترتیب مرتب کردن دنباله
trailing zeros صفرهای پشتی [دنباله دار] [ریاضی]
follow up رده پشتیبان دنباله دنبال کردن دشمن
trainbearer کسیکه دنباله لباس دیگری رامی گیرد
complete transaction معامله قطعی و تمام شده که دنباله نخواهد داشت
fugues قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
fugue قطعه موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند
enjambment دنبالهء سخنی رادرشعریابیت بعدی ادامه دادن دنباله سطری رابه سطردیگرکشیدن
follow up تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
vortex trail دنباله مرئی باقیمانده از نوک بال یا ملخ و غیره ناشی ازجریانهای حلقوی شدید
starless بی ستاره
aster ستاره
stellar پر ستاره
starred ستاره
stars ستاره
asterisk ستاره
star ستاره
asterisks ستاره
fugal وابسته به قطعهای موسیقی که دران چند تن پشت سرهم دنباله اواز را میگیرند نوعی ماشین پشم خشک کن
pulsating star ستاره تپنده
sabaism ستاره پرستی
proto star پیش ستاره
polestar ستاره قطبی
moring star ستاره بامداد
morning star ستاره صبح
morning star ستاره بامدادی
multiple star ستاره چندگانه
neptune ستاره نپتون
neutron star ستاره نوترونی
north star ستاره قطبی
north star ستاره شمالی
nova فانی ستاره
day star ستاره بامداد
planetesimal کوچک ستاره
pluto ستاره پلوتو
polaris ستاره قطبی
polaris ستاره جدی
medusa ستاره دریایی
sea nettle ستاره دریای
rolling stone <idiom> ستاره سهیل
y winding اتصال ستاره
star bit بیت ستاره
y network شبکه ستاره
starlet ستاره کوچک
starlet ستاره کوره
starlike ستاره مانند
stellate ستاره مانند
stelliform بشکل ستاره
supergaint ستاره ابرغول
y connection اتصال ستاره
vesper ستاره غروب
star washer واشر ستاره ای
y voltage ولتاژ ستاره
hexagram ستاره شش وجهی
star connection اتصال ستاره
star finder ستاره یاب
farsi be engilisi ارایشگاه ستاره
star spangled مزین به ستاره
star spangled ستاره نشان
star voltage ولتاژ ستاره
uranus ستاره اورانوس
asterisk نشان ستاره
Jove ستاره مشتری
astral شبیه ستاره
Pole Star ستاره قطبی
mars ستاره مریخ
companion ستاره ندیم
d. star ستاره جفتی
daystar ستاره بامداد
asteroidal مانند ستاره
astronomers ستاره شناس
astronomer ستاره شناس
dwarf star ستاره کوتوله
evening star ستاره شامگاهی
camelopard ستاره زرافه
cameleopardalis ستاره زرافه
asterisks نشان ستاره
astrologers ستاره شناس
astrologer ستاره شناس
stellar ستاره وار
stellar شبیه ستاره
goats ستاره جدی
goat ستاره جدی
an infinitude of stars تعدادنامحدودی ستاره
asterial ستاره شکل
asterism نشان ستاره
astronavigation ستاره نوردی
astronmer ستاره شناس
finger fish ستاره دریایی
lodestar ستاره قطبی
asteroids شبیه ستاره
shooting star ستاره ثاقب
lucifer ستاره بامدادی
shooting stars ستاره ثاقب
asteroid شبیه ستاره
pips ستاره سردوش
loadstar ستاره راهنما
pipping ستاره سردوش
pipped ستاره سردوش
pip ستاره سردوش
lodestaror load ستاره قطبی
lodestar ستاره راهنما
loadstar ستاره قطبی
lunette ستاره صغیر
comet ستاره گیسودار
gaint star ستاره غول
georgium sidus ستاره جرج
fixed star ستاره ثابت
sea pad ستاره دریایی
starfish ستاره دریایی
hesper ستاره مغرب
hesperus ستاره شام
comets ستاره گیسودار
asteroid ستاره مانند ستارهای
asteroids ستاره مانند ستارهای
starlight وابسته بنور ستاره
castors ستاره اول دو پیکر
castor ستاره اول دو پیکر
starred نشان ستاره اختر
star نشان ستاره اختر
astreated تزئین شده با ستاره ها
casters ستاره اول دو پیکر
stars نشان ستاره اختر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com