Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
star globe
ستاره یاب کروی
Other Matches
binary star
ستاره دوگانه ستاره دوتایی ستاره مزدوج
double star
ستاره مزدوج ستاره دوتایی ستاره دوگانه
Lesghi star
ستاره لسگی
[این طرح را ستاره شاهسون نیز می نامند و در فرش های ترکیه و قفقاز و ایران بکار می رود. خود طرح از یک ستاره هشت وجهی با چهار فلش به سمت داخل تشکیل می گردد.]
dog star
ستاره شعرای یمانی ستاره کاروان کش
planet
ستاره سیار ستاره بخت
planets
ستاره سیار ستاره بخت
concentrator
وسیله ابتدایی شبکه که حاوی توپولوژی منط قی است و گره ها متصل اند ولی هر بازوی ستاره به عنوان حلقه فیریکی به وسیله ستاره وصل است
stelliform
ستاره وار ستاره وش
globy
کروی
orbiculate
کروی
globulous
کروی
spheroid
کروی
spherical
کروی
globoid
کروی
orbicular
کروی
spheric
کروی
perispheric
کروی
global
کروی
globally
کروی
nodular
کروی
globular
کروی
globe like
کروی
spheral
کروی
globate
کروی
orb
جسم کروی
orb
کروی شدن
orbs
جسم کروی
aspheric
غیر کروی
orbed
گرد کروی
orbs
کروی شدن
sphery
کروی مستدیر
sector of a sphere
اکلیل کروی
spherical aberration
خطای کروی
spherical candlepower
شمع کروی
spherical coordinates
مختصات کروی
spheres
جسم کروی
sphere
جسم کروی
spherical geometry
هندسه کروی
spherical mirror
اینه کروی
spherical sector
قطاع کروی
spherical top
فرفره کروی
spherical triagle
مثلث کروی
spherical triangle
مثلث کروی
spherical trigonometry
مثلثات کروی
spherical wedge
قاچ کروی
sphericity
حالت کروی
roudelay
کروی شکل
globular cluster
خوشه کروی
spherical lens
عدسی کروی
globe valve
سوپاپ کروی
globular protein
پروتئین کروی
spherics
هندسه کروی
kitchen rudder
سکان کروی
globes
کروی کردن
globe
کروی کردن
mean spherical candlepower
شمع کروی متوسط
spherule
جسم کروی کوچک
hemispherical engine
موتور نیم کروی
spherical coordinates
مختصات کروی
[ریاضی]
concave spherical mirror
اینه کروی کاو
concave spherical mirror
اینه کروی مقعر
spherical polygon
کثیر الاضلاع کروی
spherical coordinates
دستگاه مختصات کروی
sphere gap
دهانه جرقه کروی
quadrant
ربع جسم کروی
orbicularly
بطور گرد یا کروی
globular cluster
خوشه ستارهای کروی
globule
جسم کوچک کروی
globules
جسم کوچک کروی
ensphere
بصورت کروی در اوردن
acinarious
پوشیده شده از حفرههای کروی
spherical coordinate system
دستگاه مختصات کروی
[ریاضی]
roundle
صفحه کوچک و کروی شکل
ball peen hammer
چکشی که یک طرف ان کروی است
roundel
صفحه کوچک و کروی شکل
yurt
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
spherical coordinate system
[with constant radius]
دستگاه مختصات کروی
[با شعاع ثابت]
yurta
خیمه کروی قرقیزهای ساکن سیبریه
cirro cumulus
لایهای از ابرهای کروی یاگوی مانند در ارتفاع تقریبی 0006 متری از سطح زمین
aster
ستاره
starless
بی ستاره
stellar
پر ستاره
asterisks
ستاره
starred
ستاره
star
ستاره
stars
ستاره
asterisk
ستاره
lodestaror load
ستاره قطبی
polaris
ستاره قطبی
neutron star
ستاره نوترونی
medusa
ستاره دریایی
north star
ستاره قطبی
north star
ستاره شمالی
neptune
ستاره نپتون
lucifer
ستاره بامدادی
moring star
ستاره بامداد
nova
فانی ستاره
planetesimal
کوچک ستاره
lunette
ستاره صغیر
polaris
ستاره جدی
multiple star
ستاره چندگانه
morning star
ستاره بامدادی
morning star
ستاره صبح
pluto
ستاره پلوتو
rolling stone
<idiom>
ستاره سهیل
y winding
اتصال ستاره
y network
شبکه ستاره
y connection
اتصال ستاره
vesper
ستاره غروب
uranus
ستاره اورانوس
supergaint
ستاره ابرغول
farsi be engilisi
ارایشگاه ستاره
stelliform
بشکل ستاره
stellate
ستاره مانند
starlike
ستاره مانند
star voltage
ولتاژ ستاره
sea nettle
ستاره دریای
sabaism
ستاره پرستی
hesperus
ستاره شام
pulsating star
ستاره تپنده
proto star
پیش ستاره
polestar
ستاره قطبی
hexagram
ستاره شش وجهی
star connection
اتصال ستاره
starlet
ستاره کوره
starlet
ستاره کوچک
star bit
بیت ستاره
star washer
واشر ستاره ای
y voltage
ولتاژ ستاره
star spangled
ستاره نشان
star spangled
مزین به ستاره
star finder
ستاره یاب
lodestar
ستاره راهنما
asterisk
نشان ستاره
astronmer
ستاره شناس
Pole Star
ستاره قطبی
comets
ستاره گیسودار
cameleopardalis
ستاره زرافه
mars
ستاره مریخ
camelopard
ستاره زرافه
starfish
ستاره دریایی
d. star
ستاره جفتی
day star
ستاره بامداد
an infinitude of stars
تعدادنامحدودی ستاره
daystar
ستاره بامداد
astronavigation
ستاره نوردی
asteroidal
مانند ستاره
astral
شبیه ستاره
asterisks
نشان ستاره
stellar
ستاره وار
stellar
شبیه ستاره
astrologers
ستاره شناس
astrologer
ستاره شناس
goats
ستاره جدی
asterial
ستاره شکل
goat
ستاره جدی
asterism
نشان ستاره
companion
ستاره ندیم
Jove
ستاره مشتری
astronomers
ستاره شناس
lodestar
ستاره قطبی
hesper
ستاره مغرب
fixed star
ستاره ثابت
gaint star
ستاره غول
georgium sidus
ستاره جرج
asteroids
شبیه ستاره
asteroid
شبیه ستاره
pips
ستاره سردوش
pipping
ستاره سردوش
pipped
ستاره سردوش
pip
ستاره سردوش
shooting stars
ستاره ثاقب
shooting star
ستاره ثاقب
loadstar
ستاره راهنما
sea pad
ستاره دریایی
astronomer
ستاره شناس
comet
ستاره گیسودار
loadstar
ستاره قطبی
dwarf star
ستاره کوتوله
evening star
ستاره شامگاهی
finger fish
ستاره دریایی
spherization
جلوه ویژه برنامه گرافیک کامپیوتری که تصویر را به کره تبدیل میکند یا تصویر را حول یک شکل کروی می چرخاند
the north star
ستاره قطبی یا شمالی
venus
زن زیبا ستاره زهره
starred
نشان ستاره اختر
trigon
سه حالتی ستاره سه تایی
supergaint
ستاره فوق غول
trigon
اجتماع سه ستاره باهم
syzygy
استقرارسه ستاره در خط مستقیم
star
نشان ستاره اختر
lucky star
<idiom>
ستاره بخت واقبال
comet
ستاره دنباله دار
astreated
تزئین شده با ستاره ها
asteroids
ستاره مانند ستارهای
asteroid
ستاره مانند ستارهای
comets
ستاره دنباله دار
bronze star medal
مدال ستاره برنز
Dingbat
نوشتاری که حاوی ستاره
pentalpha
ستاره پنج پره
pentagram
ستاره پنج راس
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com