English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English Persian
grinder سنگ رویی اسیاب
grinders سنگ رویی اسیاب
Other Matches
over- رویی
zincoid رویی
zincic رویی
over رویی
decahedral ده رویی
outer رویی
acrotic رویی
sauciness با پر رویی
saucily باپر رویی
swarthiness سبزه رویی
surface soil خاک رویی
surface deterioration فرسودگی رویی
wearing course لایه رویی
surface course لایه رویی
sheet washing فرسایش رویی
to show a bold front پر رویی کردن
cordiality خوش رویی
icosahedron بیست رویی
barefacedness گشاده رویی
mushroom growth زود رویی
orthotropism راست رویی
overburden مواد رویی
overburden مصالح رویی
superficial abrasion سایش رویی
rubicundity گلگونی سرخ رویی
disgraces فضاحت سیه رویی
disgraced فضاحت سیه رویی
disgrace فضاحت سیه رویی
cortices لایه رویی روپوش
cortex لایه رویی روپوش
diffidence کم رویی ترس بیم از خود
You really are cheeky! واقعا" عجب رویی داری !
skin deep فقط تا روی پوست رویی
tunicle لباس رویی کشیش در عشاء ربانی
millrace اب اسیاب
mills اسیاب
milldam سر اسیاب
mill race اب اسیاب
mill اسیاب
water mill اسیاب
milling اسیاب
jaw tooth دندان اسیاب
molar tooth دندان اسیاب
mealmen کارگر اسیاب
mill dam بند اسیاب
mill race جوی اسیاب
to grind into flour اسیاب کردن
triturator اسیاب کننده
millrace جوی اسیاب
mill wright اسیاب ساز
milldam بند اسیاب
quern اسیاب دستی
sectorial دندان اسیاب
water mill اسیاب ابی
millwright اسیاب ساز
mill اسیاب کردن
grinder دندان اسیاب
grindstones سنگ اسیاب
grindstone سنگ اسیاب
fliers پره اسیاب
millstones سنگ اسیاب
flyers پره اسیاب
flyer پره اسیاب
molar دندان اسیاب
windmill اسیاب بادی
millstone سنگ اسیاب
windmills اسیاب بادی
mills اسیاب کردن
grinders دندان اسیاب
edge mill اسیاب غلطکی
cheek tooth اسیاب کننده
hand mill اسیاب دستی
gristmill اسیاب غلات
head race تنوره اسیاب
ball mill اسیاب ساچمهای
headrace تنوره اسیاب
flier پره اسیاب
stamp mill اسیاب سنگ کوبی
flume ناودان جوی اسیاب
tubercle برامدگی دندان اسیاب
milling عمل اسیاب کردن
grinds اسیاب کردن خردکردن
grist عمل اسیاب کردن
mill circle چرخ اسیاب ژیمناستیک
grind اسیاب کردن خردکردن
mills کارخانه اسیاب کردن
mill کارخانه اسیاب کردن
vane of windmill پره اسیاب بادی
gritted اسیاب کردن ازردن
nether millstone سنگ زیرین اسیاب
grit اسیاب کردن ازردن
gritting اسیاب کردن ازردن
premolar دندان اسیاب کوچک
sail arm پره اسیاب بادی
paddy برنج اسیاب نکرده
paddies برنج اسیاب نکرده
stamping mill اسیاب سنگ کوبی
mill wheel چرخ یا پره اسیاب
slop هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopped هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
slopping هر نوع لباس گشاد رویی روپوش کتانی پزشکان وامثال ان
windmill هر چیزی شبیه اسیاب بادی
windmills هر چیزی شبیه اسیاب بادی
grind اسیاب شدن سخت کارکردن
premolar مربوط بدندانهای اسیاب کوچک
grinds اسیاب شدن سخت کارکردن
wheat germ گیاهک گندم که هنگام اسیاب کردن جدا میشود
crazing mill اسیاب یا کارخانهای که قلع معدنی رادران خرد میکنند
zinjanthropus شبه انسان دارای ابروی کوتاه و دندان اسیاب بزرگ دوره پلیستوسن سفلی
mills نورد کردن فرز کردن اسیاب
mill نورد کردن فرز کردن اسیاب
cascading windows چندین پنجره که روی هم نمایش داده می شوند به طوری که فقط عنوان پنجره رویی نمایش داده میشود
Recent search history
Search history is off. Activate
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com