Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 35 (1 milliseconds)
English
Persian
parabola
سهمی
parabolas
سهمی
sagittal
سهمی
sagittate
سهمی
styloid
سهمی
Other Matches
parabolic
سهمی گون سهمی شکل
sagittal plane
صفحه سهمی
sageittal suture
درز سهمی
partial rienforcement
تقویت سهمی
partial correlation
همبستگی سهمی
partial variance
پراکنش سهمی
styloid process
زائده سهمی
parabolic arch
قوس سهمی
parabolic arch
طاق سهمی
parabolic
سهمی وار
parabolic variation
تغییرات سهمی شکل
nominal value
قیمت اسمی سهمی
partial regression equation
معادلات رگرسیون سهمی
partial pressure
فشار جرئی یا سهمی
to hold a share in a business
در شرکتی سهمی داشتن
parabolic mirror
اینه سهمی وار
parabolic lens
عدسی سهمی وار
sagittary
سهمی وابسته به تیر اندازی
sagittal
وابسته به درز سهمی جمجمه
ex. dividend
سهمی که پس از پرداخت سود آن فروخته شده
portions
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
portion
سهمی که والدین به یکی از فرزندانشان از مالشان بدهند
differential effects
اثرتغییر شرایط استاندارد روی سهمی گلوله
trajectory scorer
وسیله ارزیابی دقت و صحت مسیر سهمی گلوله
trajectory shift
انحراف مسیر سهمی گلوله ازمسیر استانداد بالیستیکی
level point
سطح دریا نقطه هم افق مسیر سهمی گلوله
paraboloid
شکل سه بعدی حاصل ازدوران یک سهمی حول محورکانونی
vapor pressure
فشار مولکولهای بخار روی دیواره فرف یا محفظه برابر فشارهای جزئی یا سهمی
maximum ordinate
حداکثر ارتفاع سهمی گلوله ارتفاع نقطه اوج مسیر گلوله
ostensible
شریک فاهری در CL کسی را گویند که اسمش در ضمن اسم شرکتی اعلام شود و یا عملا" در اداره ان دخالت کند که در این حالت مشئوولیت او در برابر کسانی که به ایت اعتبار او را شریک پنداشته اند درست مانند شرکاواقعی است هر چند که درواقع سهمی نداشته باشد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com