English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 7 (2 milliseconds)
English Persian
escharotic سوزانده
Other Matches
encaustic سوزانده شده
the sun had parched his skin افتاب پوست تنش را سوزانده بود
burnt offering حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
burnt offerings حیوان یا خوراکی که در معبد سوزانده میشد
incinerator کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
incinerators کورهای که اشغال یا لاشه مرده در ان سوزانده و خاکسترمیشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com